صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 21 مهر 1357


متن سند:

از : قم به : 312 [شماره :] 1958/ ه پیرو 1956/ ه 21 ـ 21 /7 /57 اعلامیه آیات ثلاثه روز حاری انتشار و متن آن به شرح زیر به عرض می رسد باصری نیا اعلامیه حضرت آیات عظام مراجع عالیقدر تقلید دامت برکاته به مناسبت چهلمین روز فاجعه تهران.
بسم اللّه الرّحمن الرحیم با فرا رسیدن دوشنبه 13 ذیقعده 98 خاطره دردناک حادثه میدان ژاله تهران1 یک بار دیگر تجدید می شود.
مردم مسلمان ایران در چهلمین روز مقتولین این فاجعه به سوگ می نشینند.
چهل روز پیش هنگامی که جمعیت کثیری از مردم مسلمان و حق طلب تهران در ادامه نهضت مقدس اسلامی خود علیه ظلم و استبداد به پیاده روی و تظاهرات آرام پرداخته بودند، مورد هجوم وحشیانه مأمورین مسلح قرار گرفتند و بالنتیجه خون بسیاری از مردم حق طلب و بی دفاع، میدان ژاله را رنگین ساخت.
فاجعه تهران به قدری دلخراش و اسفناک است که پس از گذشت 40 روز از کثرت کشته شدگان و مجروحین و مصدومین آن هنوز تهیه آمار کامل ممکن نشده است و حتی چندی پیش که نمایندگان ما برای رسیدگی و عیادت آنان که در این فاجعه لطمات سنگین بدنی و عضوی پیدا کرده اند به بیمارستان های مختلف تهران مراجعه کرده اند به عظمت این حادثه که قلب هر مسلمانی را به درد می آورد پی بردند.
بدن هایی تیرخورده و مجروح و استخوان های شکسته مضروب برادران مسلمان در بیمارستان ها سند زنده و گویایی از مراتب ظلم و بیدادگری در ایران است.
بگذارید که ظالمین و ستمگران باز هم بر جامعه مسلمان ایران ستم روا دارند و حقوق حقه آنان را با گلوله و سرنیزه پاسخ دهند ولی چه زود خواهد بود که آه مظلومین و ستمدیدگان و فریاد آزادیخواهان و حق طلبان خانه ظلم را خراب خواهد کرد.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون».
اخبار تأسف آوری که این روزها از کشتار مردم مسلمان در خرم آباد، کرمانشاه، آمل، بابل، بوکان، مهاباد، ساوه و بعضی از شهرهای دیگر می رسد در آستانه اربعین کشتگان تهران به صورت غمی بزرگ و ماتمی اندوهبار جامعه روحانیت و ملت مسلمان ایران را فراگرفته است لذا روز دوشنبه سیزدهم ذیقعده 98 برابر 24 مهر ماه 57 به عنوان اربعین حوزه های علمیه برای تجلیل از خون های به ناحق ریخته شده و همدردی با بازماندگان حادثه و به عنوان حفظ اصالت و دوام نهضت مقدس اسلامی تعطیل خواهد بود.
شایسته است که عموم مسلمانان با تعطیل دوشنبه بار دیگر وحدت و یکپارچگی خود را به منصه ظهور رسانند و در کمال متانت و آرامش هوشیاری و همبستگی ملی را در برابر نفاق افکنان و تفرقه اندازان نشان دهند و از تشتت و پراکندگی برحذر باشند چرا که اتحاد رمز پیروزی و سرمنشاء سعادت ملت ها است خداوند متعال مسلمانان را از کید استعمارگران و دشمنان اسلام و از شر ظالمین و بیدادگران محفوظ داشته و مبارزات آزادی خواهانه ملت ما را با پیروزی کامل قرین فرماید.
9 ذیقعده 1398 مطابق با 20 مهرماه 1357 شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی ـ سیدمحمدکاظم شریعتمداری ـ محمدرضا الموسوی الگلپایگانی مراتب تلفنی باستحضار تیمسار ریاست محترم ساواک مدیریت اداره کل سوم رسید.
مدیرکل سوم مقرر فرمودند.
مراتب به دفتر ویژه منعکس شود.
در اجرای اوامر اطلاعیه 552 /312 ـ 21 /7 /57 تهیه و منعکس گردید.
افسر نگهبان در بولتن درج گردید.
جهت بهره برداری باستحضار رئیس دایره عملیات برسد.

توضیحات سند:

1ـ روز جمعه هفده شهریور که بیشتر مردم از اعلام حکومت نظامی بی اطلاع بودند، هزاران نفر در میدان ژاله اجتماع کردند تا تظاهرات دیگری را سامان دهند.
آنها با مأمورانی مواجه شدند که میدان و خیابان های اطراف را با سلاح های خودکار در محاصره داشتند.
ناگهان مأموران به سوی مردم بی دفاع آتش گشودند.
مردم در حالی که شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» می دادند هدف رگبار مسلسل ها قرار گرفتند.
در این فاجعه دولتیان تعداد کشته شدگان را 95 و مجروحان را 250 نفر اعلام کردند خبرنگار روزنامه فیگارو که شاهد رویدادهای میدان شهدا بوده چنین می نویسد : «ساعت هشت صبح میدان ژاله؛ ارتش و نیروهای امنیتی کاملاً در میدان مستقر گشته اند و تمام راه هایی را که به میدان متصل می شود بسته اند.
ماسک های ضد گاز، کلاه کلاسک ها، سرنیزه ها و تفنگ های نشانه رفته در پرتو نور خورشید می درخشند.
راه پیمایان و تظاهرکنندگان کجا هستند؟ بله اینجا هستند.
در میان کوچه ها طوری موضوع گرفته اند که به سختی دیده می شوند و در حالتی جدی و فریب دهنده اما کاملاً هوشیار و آگاه از ریسکی که در پیش دارند، آن هم بدون کوچکترین سلاحی و تنها با دست خالی همراه با فریادها و پلاکاردهایی که در دست دارند.
در ساعت 15 /8 از قسمت فرماندهی نظامی صدایی که با بلندگو تقویت شده است چنین می گوید: حکومت نظامی است.
به شما دستور داده می شود که متفرق شوید، ما را مجبور به تیراندازی نکنید.
جمعیت یکصدا پاسخ می دهد : ما شاه نمی خواهیم، جمهوری اسلامی می خواهیم، مرگ بر شاه جانی.
30 /8 هیجان و اضطراب بیشتر شده و جمعیت فشرده تر می گردد.
فریادهای شادی جمعیت حاکی از ورود آیت الله نوری است.
وی با جرأت و شهامت به طرف نیروهای امنیتی می رود و پس از مختصری گفت وگو با یکی از افسران باز می گردد و با اشاره سر از جمعیت می خواهد تا به آهستگی روی زمین بنشینند و جمعیت نیز بدون کوچکترین واکنشی به دعوت وی لبیک می گوید.
15 /9 از قسمت دیگر میدان به یکباره صدای رگبار مسلسل ها شنیده می شود.
من بلافاصله خود را به روی زمین انداخته و به سختی به طرف پیاده رو می رسم؛ جایی که سربازان ردیف اول بدون وقفه شروع به تیراندازی به طرف ما نموده اند.
تیراندازی مدت 30 ثانیه به طول انجامید.
تیراندازی به مردم بی دفاع و بی سلاح، چه کار آسانی بود، چرا که جنگ نبود، بلکه یک کشتار دسته جمعی بود.
خیابانی که تا دقایقی قبل از انبوه جمعیت سیاه می زد، اکنون پر از اجساد، کفش های خونین، پلاکاردهای پاره و زخمی هایی که کشان کشان خود را به طرف زخمی دیگر می رساندند.
در آن طرف پیاده رو و خیابان فریادها شدیدتر و شدیدتر می گردید.
فریادی با درد و الم ناشی از کشتار بی رحمانه توأم با ذکر خدا و بیان این جمله که خدایا، خدایا تو آگاهی و می بینی که چه کردند.
» (کیهان، ش 13239، ص 18)

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 594


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.