تاریخ سند: 17 مرداد 1352
درباره: طرفداران خمینی
متن سند:
شماره: 4904 تاریخ:17 /5 /1352
بولتن ویژه
درباره: طرفداران خمینی
در اجرای اوامر صادره در زمینه تار و مار نمودن طرفداران خمینی، با استفاده از فرصتی که بر اثر اختلاف آنها با هواداران گلپایگانی به دست آمده1 به استحضار میرساند: نسبت به شناسایی عناصر مذکور و جمعآوری مدارک مستند علیه آنان اقدام و تا این تاریخ تعداد چهار نفر از این افراد توسط کمیته مشترک ضدخرابکاری در تهران و مشهد و نیز چهار نفر دیگر از آنها توسط ساواک شهرستان قم دستگیر و بازداشت شدهاند.
اقدامات در زمینه شناسایی سایر افراد مورد نظر ادامه یافته و تعداد 26 نفر دیگر شناخته شدهاند که ضمن هواداری از خمینی مبادرت به تحریکاتی در شهرستان قم مینمایند. دستگیری این عده به علت شرایط خاصی که از نظر مذهبی در قم وجود داشته قبلاً به مصلحت تشخیص داده نشده بود، لیکن اکنون با استفاده از فرصت و اینکه پیشبینیهای لازم از جهت جلوگیری از تشنجات احتمالی صورت گرفته و به شهربانی کل کشور توصیه گردیده که با تقویت شهربانی شهرستان قم آمادگی کافی برای مقابله با وقایع و تحریکات عناصر ناراحت و متعصبین مذهبی را داشته باشد، تصمیم بر آن است که در صورت استقرار اراده سنیه مبارک ملوکانه، اقدام به تبعید تدریجی این افراد از منطقه قم و اعزام آنان به مناطق مختلف و دوردست کشور گردد.
با تقدیم فهرست اسامی 26 نفر افراد مورد نظر با شرح مختصری از سوابقشان مستدعی است اوامر مبارک را در این زمینه ابلاغ فرمایند.
1ـ شیخ حسینعلی منتظری فرزند علی: از روحانیون افراطی میباشد که در شهرستان قم و نجفآباد اصفهان طرفدارانی دارد که تحریکات و اقداماتی در این شهرستانها به نفع خمینی انجام داده است.
2ـ شیخ حسن صانعی فرزند محمدعلی: یکی از مقسمین وجوهات شرعیه خمینی بوده که فعالیتهایی به نفع وی انجام داده است.
3ـ شیخ احمد منتظری فرزند علیاصغر: از طرفداران سرسخت خمینی میباشد.
4ـ شیخ احمد جنتی فرزند هاشم: به جهت فعالیت و اقدام به نفع خمینی و همکاری با برخی از عناصر وابسته به گروههای مذهبی برانداز در سالهای 45 و 50 و 51 دستگیر و بازداشت گردیده است.
6ـ شیخ نعمتاله صالحی نجفآبادی فرزند حسینعلی: یکی از طرفداران سرسخت خمینی و نویسنده کتاب شهید جاوید میباشد.
7ـ علیاکبر فیض مشکینی فرزند علی: در سال 49 ضمن صدور اعلامیهای مرجعیت خمینی را تأیید و در همان سال دستگیر و سپس آزاد شده است.
8 ـ شیخ محمدصادق کرباسچی تهرانی فرزند ابوالقاسم: به نفع خمینی فعالیت و وجوهات شرعی جهت مشارالیه را جمعآوری مینماید.
9ـ علیاصغر احمدی فرزند محمدمهدی: ضمن فعالیت به نفع خمینی مطالبی در تأیید و تمجید اقدامات خمینی و تبلیغ به نفع وی انجام داده است.
10ـ احمد بیگدلی آذری فرزند حسینعلی: اقدامات و فعالیتهای متعددی به نفع خمینی و علیه مصالح کشور انجام و در سالهای 45 و 51 دستگیر و بازداشت گردیده است.
11ـ شیخ عباس محفوظی فرزند عیسی: یکی از تقسیمکنندگان وجوهات شرعی خمینی است که اقدامات و فعالیتهای متعددی به نفع خمینی انجام داده است.
12ـ احمد واعظی سبزواری ـ واعظی حسینی ـ میانجی فرزند سیدتقی، یکی از روحانیون افراطی طرفدار خمینی است.
13ـ شیخ ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا: به طرفداری از خمینی در منابر سخنرانیهایی نموده که به همین جهت چندین بار ممنوعالمنبر و یک بار نیز در سال 51 دستگیر و بازداشت گردیده است.
14ـ مهدی ربانی رانکوهی فرزند ابوالمکارم: به علت فعالیت به نفع خمینی و همکاری با برخی از عناصر وابسته به گروههای برانداز مذهبی در سالهای 43 و 51 دستگیر و بازداشت شدهاست.
15ـ فتحاله امید ـ امیدی ـ فرزند محمود: به جهت فعالیت به نفع خمینی و ایراد سخنرانیهای خلاف مصالح مملکتی در سال 44 دستگیر و محکومیت حاصل کردهاست و پس از آزاد شدن از زندان نیز فعالیتهایی به نفع خمینی داشته است.
16ـ محسن عندلیب فرزند محمدجواد: در سال 49 به اتهام تهیه و توزیع توضیحالمسائل خمینی بازداشت و یک سال محکومیت حاصل نموده است.
17ـ عبدالمجید معادیخواه فرزند حسین: در تظاهرات طلاب علوم دینی مدرسه فیضیه قم که به جانبداری از محکومین گروههای برانداز در سال 51 برپا شده بود شرکت و دخالت داشته که دستگیر و بازداشت و همچنین اقداماتی به نفع خمینی انجام داده است.
18ـ محمد یزدی فرزند علی: در سال 51 به اتفاق عدهای از طلاب ناراحت با مراجعه به منازل مراجع دینی، خواسته به عنوان اعتراض به احکام صادره در مورد محکومین گروههای برانداز مذهبی کلاسهای درس حوزه علمیه قم را تعطیل نماید که به همین علت بازداشت گردیده است.
19ـ محمد واعظ عبایی فرزند حسین: یکی از طرفداران خمینی است که در سال 51 در تظاهرات مدرسه فیضیه قم شرکت[کرد] که به همین جهت دستگیر و بازداشت شده است.
20ـ عبدالحمید مولانا فرزند محمود: در فروش کتب مربوط به خمینی دخالت داشته و فعالیتهایی به نفع وی نمودهاست.
21ـ محمد موحدی گیلانی لنکرانی فرزند فاضل: در سال 44 نامهای به خمینی نوشته و از انتقال وی به نجف ابراز خرسندی نمودهاست و در سال 49 به همراه عدهای از ایادی خمینی اعلامیهای منتشر و مرجعیت خمینی را تأیید نموده است.
22ـ شیخ محمد دانشزاده معروف به مؤمنی قمی فرزند عباس: از طرفداران سرسخت خمینی میباشد که اعلمیت وی را صراحتاً اعلام داشته است.
23ـ محمد جعفری ورامینی فرزند ابراهیم: یکی از محرکین وقایع 15 خرداد سال 42 میباشد که تبلیغاتی به نفع خمینی میکرده و مطالب خلافی نیز در مواقع مختلف اظهار داشته است.
24ـ شیخ یحیی انصاری شیرازی فرزند محمد: از طرفداران سرسخت خمینی است که در سال 49 به اتفاق عدهای از طرفداران وی تلگراف تسلیتی در مورد فوت آیتاله حکیم جهت خمینی مخابره کرده است.
25ـ شیخ صادق صادقی خلخالی: یکی از طرفداران خمینی است که به نفع وی تبلیغاتی نموده است.
26ـ محمدجعفر گیلانی: یکی از طرفداران سرسخت خمینی است.
1ـ اوامر مبارک شاهانه شرف صدور یافت شما که آنها را میشناختهاید چرا تا بحال اقدامی نکردهاید.
2ـ توجه داشته باشید به منطقه بلوچستان تبعید نشوند.
در جزایر تنب ـ ابوموسی ـ قشم ـ هرمز بنادر لنگه و نظیر آن خوب است در مورد بلوچستان که نظر دادم منظور اینست با برنامه عمرانی که در نظر است نباید این منطقه منطقه تبعیدگاه منظور و به حساب بیاید.
20 /5 /52 اداره یکم خیلی فوری به ساواک قم ابلاغ شود. ثابتی 21 /5 /52
توضیحات سند:
1. اشاره به مسئلهای دارد که در مورد کتاب شهید جاوید بهوجود آمده بود؛ حجتالاسلام نعمتالله صالحى نجفآبادى در کتاب «شهید جاوید» ادعا کرده است: «امام (ع) در آغاز حرکت به تشکیل حکومت و نیز حمایت مردم کوفه امیدوار بود، لکن مشهور در میان علماى شیعه و اهل تحقیق آن است که امام (ع) قبل از حرکت به سوى کوفه از حوادث هولناک آینده آگاه و قیام خود را براى انجام تکلیف الهى و احیاء شریعت مقدس اسلام که به دست بنىامیه در حال انحراف و اضمحلال بود شروع کرد». مباحث کتاب مزبور بحث، انتقاد و جدالهاى زیاد را در پى داشت به ویژه آنکه نویسنده از پرداختن به مسئله «علم امام(ع) به امور غیب که از جمله صفات ممتاز ائمه معصومین(ع) است» غفلت کرده است، حضرت آیتالله گلپایگانى از مؤلف خواستند از چاپ کتاب صرفنظر نماید، ولی مؤلف اقدام به چاپ آن نمود.
پس از انتشار آیتالله گلپایگانى به اهل تحقیق یادآور شدند تا پاسخ نقطهنظرات نویسنده را مطابق مستندات مسلم حدیثى و تاریخى ارائه دهند، آیتالله لطفالله صافى گلپایگانى در پاسخ، کتاب «شهید آگاه» را نوشت. رژیم پهلوى و به ویژه عناصر ساواک که همواره آتشبیار معرکه اختلافات در حوزههاى علمیه بودند، تلاش مىکردند با افشاندن بذر نفاق و شقاق در بین علماء حوزههاى علمیه دامنه اختلافات را هر چه بیشتر افزایش دهند.
اگرچه در بدو انتشار کتاب شهید جاوید اختلافات جنبه کلامى و نظرى داشت و عمدتاً در مجالس علمى یا منابر مطرح مىشد، لکن فتنهگرىهاى ساواک بر این نکته متمرکز شده بود تا دایره اختلافات را بین روحانیون طرفدار امام خمینى(ره) و طرفداران آیتالله گلپایگانى بسیار زیاد نشان دهد.
حضرت امام خمینى(ره) آنگاه که از اتحاد و اتفاق مسلمین سخن مىگفتند، کتاب شهید جاوید را از عواملى شمرد که باعث تفرقه و اختلاف شده بود، ایشان فرمودند :
«دیدیم... چه بساطى درست کردند براى کتاب شهید جاوید... یکى از آن طرف کشید و یکى از این طرف، یک ماه مبارک ماه محرم و سایر ایام [وقت] خودشان را صرف کردند و قوا را هدر بردند، و اعلیحضرت با کمال آرامش اموال این ملت را خورد و سلطه خودش را تحکیم کرد...»
منبع:
کتاب
آیتالله احمد جنتی به روایت اسناد ساواک صفحه 201





