تاریخ سند: 26 تیر 1357
بهره برداری از نوار شماره 522 روز دوشنبه 26/4/37 عملیات فراز
متن سند:
شخص ناشناسی با اکبر صالحی تماس و پس از احوالپرسی های معموله
گفت 5 /1 قدیم اگر باشی خدمتتان میرسیم اکبر جواب داد من ساعت یک باید
جائی بروم، ناشناس افزود شما آن کاغذهای آب و برق و تلفن را پرداختید اکبر
گفت : بلی ناشناس گفت پس گوشی خدمتتان
در همین موقع شخص ناشناس دیگری که صدای او در عملیات ساغر1 شنیده
شده و وی همان رابط گروه بوده که با یکی از دوستان صادقی در مسجد ابوالفضل
تماس گرفته و باحتمال
قریب به یقین سید علی
اندرزگو (شیخ عباس
تهرانی) میباشد با اکبر شروع
به صحبت کرد.
سید علی : من رفته بودم
ساری و قم و آنطرفها و الان
حدود نیمساعت است که
آمده ام، رفتم محلی موتورم
را برداشتم و آمدم ببینم شما
آن مؤمن را خبر کرده اید یا
خیر.
اکبر : نه هنوز من تلفن نزده ام
چون گفته بود خودم تماس
میگیرم.
سید علی: نه بابا تلفن کن و
بگو من فردا پس فردا میخوام برم که...
ببین من امروز ساعت 6 میخواهم آن 35
تومان را بدهم به کسی که ببرد خارج
اکبر : من میروم الان از بانک میگیرم از بانک خیر یه بازار گذاشتم که کار کند.
سید علی : این مؤمن آمده و میگوید من آماده ام و میخواهم بروم، یک تلفنی هم
بزن و اون را خبر کن تا ببینمش.
خیلی هم دلم میخواست شما را ببینم تا راجع به
استاد با هم صحبت کنیم و من خانه احمد آقا.
اکبر : خیلی خوب حالا اگر پول را گرفت و حاجی را هم خبر کردم چطوری بشما
خبر دهم.
سید علی : تلفن بزن بمن چون تا یکی دو ساعت دیگه بعدا میروم جائی
پهلوی استاد چون کاری داشت و بهر حال یا پهلوی احمد هستم یا استاد.
اکبر : شما پول را باید بیائید دم مغازه بگیرید، پس قرار ما ساعت 6 دم مغازه و
همان موقع هم خبر حاجعلی را بشما میدهم.
سید علی : حالا شاید حاجعلی خواست زودتر بیاید.
بهتر است خبر حاجعلی را
زودتر تلفنی بگو و سپس خداحافظی نمودند.
اکبر حسینی صالحی با شماره 360742 متعلق به مغازه حاج علی حیدری
تماس و پس از احوالپرسی
گفت آقا این تغار ماست را
چه ساعتی میآئی و میبری
چون جا نداریم، حیدری
گفت ساعت 8 میآیم و سپس
خداحافظی نمودند.
سید علی اکبر ابوترابی با
اکبر صالحی تماس و گفت
قرار است ساعت 8 حاجی
را ببینم اگر خبری شد
ساعت 8 تلفن می کنم اگر
نیامده بود معلوم میشود
منظورش 8 قدیم بوده است.
(این مکالمه در عملیات
ساغر نیز وجود داشته است)
سید علی اندرزگو با اکبر
صالحی تماس و ابتدا با حاج محسن به شوخی لفظی با لهجه های مختلف
پرداخته و سپس با اکبر صحبت و گفت مثل اینکه نیامده و قرار ساعت 8 قدیم
بوده و بهرحال قرار شد سید علی ساعت 5 /9 بمنزل صالحی برود و منتظر باشد
(این مکالمه نیز در عملیات ساغر وجود داشته باشد [است])
توضیحات سند:
1 ـ عملیات ساغر، نام رمز
عملیات دیگری است که همزمان
با این عملیات در حال انجام
بوده است که متأسفانه به سوابق
آن دسترسی پیدا نشد.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 352