تاریخ سند: 2 تیر 1350
ریاست محترم دادگاه ـ دادرسان ارجمند و سرکار دادستان
متن سند:
همانطوریکه در تمام مراحل بازجوئی پرونده بعرض رسانده ام بخدا قسم من
در تمام مدت زندگی هشتاد ساله خود همیشه تابع فقط تعالیم قران و پیغمبر بوده
و هیچگاه از حد خود و وظیفه مقدس روحانیت تجاوزی بهیچ صورت ننموده ام
و بهترین دلیل هم عدم هرگونه سوء پیشینه قبلی من میباشد چطور میشود که
اکنون که در مرحله میباشم که فقط بایستی به ادای دستورات دینی اقدام کنم
مبادرت بعمل ننگ آوری
بنمایم که شهرت مکتسبه
چندین ساله خود و
خانواده ام را بخاطر شخص
یا اشخاصی خاطی از دست
بدهم علیهذا با توجه به
بیگناهی محرز خودم که
خدا و پیغمبر که عالم بر همه
امور میباشند از آن بخوبی
آگاهند استدعای عاجزانه از
دادگاه محترم دارم که با
توجه به کهولت و بیگناهی
من نسبت به آزادی من اقدام
فرمایند و هیچگاه راضی
نگردند خواست صادقانه
روحانیت را که فقط بمنظور
توسعه و بسط دین و شعار مقدس اسلام بوده از بین برود و اینک نیز در محضر
دادگاه و در حضور شما نمایندگان قانون کماکان1 میگویم / 1 ـ زنده و جاوید باد
شاهنشاه آریامهر مظهر استقلال و تمامیت ایران 2 ـ در اهتزاز همیشگی باشد
پرچم مقدس ایران 3 ـ ننگ و شرم بهرگونه جماعت یا دسته مخالف سلطنت
مشروطه ایران 4 ـ پاینده باد ایران عزیز ـ استدعا دارد قبول فرمایند که کاملاً و از
هر جهت بی گناه و مبرا از هرگونه اتهامی می باشم دیگر عرضی ندارم.
احمد کروبی
اینجانب لایحه ای را در دفاع از موکل خود تهیه که پس از قرائت عینا جهه ضمیمه
شدن بپرونده تقدیم میدارم مقدمتا باز مختصری از مشخصات متهم که عینا در
پرونده مندرج است موکل ضمن اینکه مدت هشتاد سال از عمرش میگذرد مدت
چهل سال از این هشتاد سال را مجتهد و حتی بهنگام دستگیری امام جماعت
الیگودرز بوده است و بمانند پیغمبر اسلام و دوازده امام مسلمین همیشه سعی
داشته تا با تعالیم قرآن و دستورات پیغمبر بزرگ مسلمین به مسلمانان ناتوان و
مستمند کمک و مساعدت نماید کمااینکه طبق اظهارات کتبی نامبرده که در
اوراق پرونده بچشم میخورد
در این اواخر کمترین سرمایه
نداشته و ندارد علت آنهم
چنین است که چون عده از
طلاب و اشخاص متفرقه که
این صفت را بنحو بارز در او
دیده بودند اغلب نامبرده
میزبان عده ناشناخته و
تعدادی میهمان ناخوانده
بوده است که اکثرا بمنظور
اطلاع از فرائض دینی باو
مراجعه مینموده و عده هم
بصورت مستمع و متدین
بدین اسلام بوده اند که
حضور خود را در خانه
موکل مستحب میدانسته اند
پذیرائی این اشخاص یا شناخت یکایک آنان حتی برای اشخاصی که دارای سن
و سال بمراتب کمتری هم اگر بوده باشند مشکل است بنابراین موکل اولاً هیچیک
آنان را نمی شناخته و از طرفی به نوع فکر و همبستگی هیچیک آنان باشخاص
مختلف آگاه نبوده و درست میتوان منزل نامبرده را با اماکن عمومی که هر لحظه
تازه واردی باینجا وارد گردد تشبیه نمود پس با این ترتیب درگیری مشارالیه از
لحاظ محل بشرح فوق تشریح و امّا با توجه باینکه دامنه علم و دانش در هر رشته
که بنگریم تمامی نقطه ختمی ندارد به همان دلیل و بمنظور رفع هر گونه شکیّات
دینی نامبرده موظف بوده تا با توجه بمسئولیت دینی که در مقابل اهالی محل
داشته مشکلات خود را با علمای اعلم تر و افضل تر در امور دینی در میان بنهد و
با استعلامی که انجام میداده بتواند پاسخ مراجعه کنندگان بخود را بدهد و آنان را
در راه توسعه و بسط دین مبین شیعه راهنمائی و رهبری نماید کما اینکه تمام این
اظهارات باضافه اسامی علمای معروض یکایک وسیله مشارالیه در اوراق
پرونده ذکر و وابستگی او بلحاظ امور دینی در این راه بعرض بازجویان و سرکار
بازپرس رسیده است.
اما اگر در مقابل این آشنائی صنفی شخص یا فردی در حق
مشارالیه و ناجوانمردانه با
توجه به داشتن آدرس او و
وسیله عده ای از همین
اشخاص مراجعه کننده
ناشناس که بعرض رساندم
اگر کاغذی یا نامه برای
مشارالیه فرستاده و بدان
وسیله خواسته است که
موکل را باخود همراه کند
مسلما تلاشی بی جهت
نمود.
چون گرفتاریهای
نامبرده را از طرفی و متدین
بودن موکل را به اصول دین
اسلام فراموش کرده و جز
زحمتی بی جهۀ که به خود
داده نتوانسته مشارالیه را به
سوی خود جلب و بدستورات غیرقانونی و خارج از چهارچوب دین وادار سازد
زیرا همان وجود ایمان موکل به شعائر مقدس اسلام و پای بند بودن مسلمین
حقیقی به خداوند بزرگ و جملات قصار قران و پیغمبران که از جمله پادشاه را
خدای روی زمین به عالم مسلمین معرفی و تعیین و صریحا ابلاغ فرموده
(السلطان ظلٍ الله) و موکل نیز یکی از همان شیعیان خالص و مخلص دین اسلام
است بنابراین و با توجه به عدم هرگونه وابستگی و همکاری موکل از لحاظ
سیاسی به هر گونه جمعیتی غیرقانونی لذا موکل از جهۀ ماده اول استنادی و
کیفرخواست کاملاً مبرا میباشد و از این جهۀ واقعا بی جهۀ در مظان اتهام قرار
گرفته اما در مورد ماده دوم استنادی در کیفرخواست بایستی بعرض برسانم
همانطوریکه شیوه و روش کلیه بزهکاران مجرب و آزموده میباشد بهنگامی که
موکل از تهران به شاهزاده عبدالعظیم و جهۀ زیارت وارد میگردد دو نفر از
وابستگان خمینی که مامور پخش اوراق مضره بوده اند بموکل مراجعه و پس از
اطمینان کامل از اینکه هویت آنان برای موکل مجهول است (بشرح اوراق 39 ـ
45) از ساده لوحی و کهولت موکل استفاده نموده و اوراقی که همگی مخالف
مصالح کلی مملکتی بوده را
بنامبرده تسلیم و از موکل
میخواهند تا بهنگام ورود به
الیگودرز بین اهالی توزیع
نماید و موکل ساده لوح و
بی خبرو از طرفی سالخورده
و غافل از هر گونه سوء نیت
توزیع کنندگان زمانی که به
الیگودرز وارد میگردد بدون
هرگونه هدف و عمدی
اوراق مزبور را و غافل از
مندرجات یا نویسنده آن
اقدام به تقسیم مینماید [ ...
]
اینک با توجه به عدم هرگونه
وابستگی موکل به هرگونه
دسته یا جمعیت یا شعبه که
رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه میباشد و هم چنین عنایت به عنصر معنوی
جرم در مورد ماده دوم استنادی در کیفر خواست جهۀ موکل استدعای رای
عادلانه جهۀ مشارالیه از دادگاه را داشته و امید است که با توجه به کهولت در
مراتب معروض در فوق و هم چنین توجه به عدم هر گونه سوء پیشینه موکل
نسبت به آزادی او اقدام خانواده پریشان حال مشارالیه را خرسند و مسرور
فرمایند و دیگر عرضی ندارم.
سرهنگ زادافشار 2 /4 /50
توضیحات سند:
1 ـ آنچه در این سند و برخی
اسناد دیگر از اعلام وفاداری
مرحوم آیت الله کروبی به رژیم
شاهنشاهی به چشم می خورد از
باب تقیه انقلابی بوده است که
آن مرحوم برای حفظ اسرار
نهضت و عدم معرفی دیگر
انقلابیون انجام داده است و با
اعلام این مطالب تلاش کرده
است تا دادگاه را از تصمیمات
شدید باز بدارد.
همانطور که در اسناد قبل و بعد
از این ملاحظه می فرمایید
ساواک از برخوردهای
متهورانه مرحوم کروبی و ابراز
برائت علنی ایشان از رژیم
شاهنشاهی و بدگویی به شخص
محمدرضا پهلوی و پدرش رضا
خان به ستوه آمده است و
اقدامات فراوانی برای ساکت
کردن ایشان انجام داده که هیچ
کدام اثری نداشته است.
آنگونه
که در بازجوئی های دیگر نیز
ملاحظه می فرمایید ایشان
هیچیک از رابطین و صاحبان
اعلامیه ها را به ساواک معرفی
نکرده است و با سوگند مصلحتی
جان مؤمنین مبارز را نجات
داده است.
ضمن آنکه نوشته های این متن
به خط مرحوم کروبی نبوده و
احتمالاً به توصیه وکیل مدافع
نوشته شده تا وی بتواند بهتر از
متهم دفاع کند.
ضروری است بین اینگونه
نوشته ها و دستنویس دیگرانی
که با ابراز وفاداری به شاه در
زندان همه مبارزین را معرفی
کرده و پس از آزادی نیز دست
از مبارزه کشیده و یا به
مزدبگیران رژیم شاهنشاهی
بدل شدند تفاوت قائل شد.
منبع:
کتاب
ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک صفحه 101