صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 9 خرداد 1343


متن سند:

اطلاعیه شماره 3 مربوط به آیت الله محلاتی گزارش دهنده: مبین تاریخ شنبه 9 خرداد ماه 43 گزارش زیر مهم نمی باشد ولی اطلاعات آن چون ممکن است بعدها مورد نیاز باشد اجمالاً جریانات به عرض می رسد.
1ـ روز چهارشنبه عصر (6 /3 /43) عده زیادی بودند و مذاکرات با افراد مؤثر به طور محرمانه بود که چیزی استنباط نمی شد زیرا موضوع حساس میان همه گفته نمی شد و شخصا نزدیک ایشان فرد معینی می نشست و در گوشی صحبت می کردند.
2ـ 5شنبه عصر چندین مرتبه با شخصی به نام مهندس سالور کار داشتند که تلفنی را از مرکز پرسیدند تلفن های 40067 و 47943 بود به آدرس امیریه میامی ولی آن شخص منزل نبود.
3ـ صبح جمعه ایشان تلفن زدند به یک نفر که شخصا به حضرت عبدالعظیم می روند و به او گفتند که خودش جداگانه بیاید بعد منزل پسرش برای اتومبیل تلفن زد خانم پسرش گفت که ایشان الساعه آمدند.
4ـ ایشان به منزل آیت الله خوانساری تلفن زد (از بحث تلفنی معلوم بود در تلفن طرف معرفی نشد) محل بازداشت افرادی را خواست به او گفت گویا داودیه باشد ضمنا گفت قول آزادی فلسفی1 که عمل شده بقیه را قرار بود بعد از عاشورا آزاد کنند چطور شد گفت با اول شخص مذاکره شده و بیشتر روی آدم را زمین می اندازند باز هم مذاکره خواهم نمود نتیجه را عرض می کنم.
5 ـ ابوالحسن رضوی هم تلفنا صحبت کرد به آیت الله گفت که مسافر شیراز غروب آمد (جمعه) منزل سید محمدعلی جمالی وارد شده شب هم می آید منزل آقای مسافر شیراز مسلما پسر آیت الله مجدالدین بوده که قبلاً تلگراف زده) 6ـ شنبه صبح ساعت 6 از منزل آیت الله به منزل شخصی به نام برهان تلفن زدند مجدالدین پسر آیت الله همان مسافر بود گفت به شخص به نام برهان که بیاید نامه ای دارد بگیرد و آدرس داد.
7ـ ساعت 10 /6 باز مجدالدین تلفن زد به حسن سعید گفت پس از سلام و احوالپرسی در مذاکرات فی مابین که شیخ را ممکن است گرفته باشند چون تلفن او جواب نمی دهد و راجع به شخصی صحبت می کردند که گفته بود مملکت را بازنده باد و مرده باد نمی توان اداره کرد ضمنا به مجدالدین گفت برای تو گرفتاری پیش نیامد گفت خیر باید بیایی حضورا صحبت کنیم.
8ـ تلفن دیگری مجدالدین به شوهر خاله خود زد و گفت نامه دارد بیاید بگیرد (از این که خاله خود را خواست این طور استنباط شد که منزل شوهر خاله اش بود).

توضیحات سند:

1ـ نابغه سخنوران حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدتقی فلسفی فرزند علامه شیخ محمدرضا تنکابنی در سال 1288 شمسی در تهران متولد شد.
پس از فراگیری علوم اسلامی در تهران و قم، روش نوینی را در وعظ پایه گذاری کرد و تحول عمیقی را در فن سخنرانی به وجود آورد.
روایات پیامبر (صلیّ اللّه و علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) را با منطق علمی روز تشریح و توضیح می داد.
در زمان حضرت آیه اللّه العظمی بروجردی دهه آخر ماه صفر را در منزل ایشان به سخنرانی می پرداخت.
وی مورد توجه کلیه مراجع تقلید زمان خود بوده و آثار و تألیفاتی گرانقدر از جمله کتاب کودک در دو جلد، کتاب جوان در دو جلد و آیه الکرسی را به رشته تحریر در آورده است.
آقای فلسفی در طول دوران مبارزات مردم ایران با سخنرانی های خود به افشای چهره کریه رژیم ستمشاهی می پرداخت و از یاران حضرت امام خمینی (ره) محسوب می شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علیرغم کبر سن همچنان در سنگر تبلیغ به ادای وظیفه مشغول بود و سرانجام در سال 1377 شمسی در جوار رحمت حق جای گرفت.
(حجه الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی)

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 151

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.