تاریخ سند: 7 آبان 1352
روز پنجشنبه 26/7/52 خسرو عزیزی ساکن بندرعباس که چند روزی به مشهد آمده
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:7 /8 /1352
به: 324 شماره: 16277 /9ﻫ
گزارش خبر
روز پنجشنبه 26 /7 /52 خسرو عزیزی ساکن بندرعباس که چند روزی به مشهد آمده و [با] ابراهیم محققی مشغول صحبت بودهاند، خسرو عزیزی اظهار نموده ما در بندرعباس گروهی که بهطور تقریب 20 نفر میباشد هستیم و در زمینه افکار و عقاید کسروی1 نویسنده که تألیفات وی جنبه مذهبی و انقلابی دارد بررسی و تحقیق میکنیم. عزیزی اضافه نموده که برای این منظور 3 سال است که منزلی در بندرعباس اجاره و هر شب جمعه در آن اجتماع نموده و در زمینههای فعالیت خود و خبرهای روز به بحث و انتقاد میپردازیم.
توضیح و نظریه شنبه: خسرو عزیزی حدود دو تا سه هفته است که در مشهد میباشد و تصور میکنم که مسافرت وی جنبه تفریحی نداشته باشد. این شخص ضمن صحبت با محققی و ردوبدل نمودن عقاید خود با وی، محققی را به عضویت پذیرفته و قرارشان بر این است که پس از رفتن عزیزی به بندرعباس، کتبی در زمینههای فوقالذکر برای محققی بفرستد. خسرو عزیزی تقریباً شخصی است مذهبی و برادرش ناصر عزیزی در نیروی هوایی بندرعباس با درجه ستوان همافر مشغول خدمت میباشد.
توضیح و نظریه یکشنبه: به منبع آموزش داده شد که ارتباط خود را با دو نفر فوق حفظ و در مورد مفاد گزارش خبر تحقیقات کامل نموده و نتیجه را همراه با مشخصات بیشتر آنان اعلام نماید.
توضیح چهارشنبه: از منبع خواسته شد مشخصات بیشتر خسرو عزیزی را تعیین و اعلام دارد. حاجیان ـ 7 /8 /52
رئیس بخش ـ 7 /8 /52 رئیس اداره: احمدی ـ 7 /8
توضیحات سند:
_____
1. سیداحمد کسروى تبریزى، فرزند میرقاسم روز چهارشنبه 8 مهر 1269 شمسى برابر با 14 صفر 1308 قمرى در محله هکماوار یا حکمآباد در شهر تبریز متولد شد. فارسى، قرآن و دروس مقدماتى را در تبریز و در مدرسه طالبیه فرا گرفت و به کسوت طلبگى درآمد. پس از درگیرى بین روسها و مجاهدان در تبریز (29 آذر 1290 ش) که چهار روز ادامه داشت خانهنشین شد و از سلک روحانیت خارج شد. وی در 1294 وارد مدرسه آمریکایى مموریال اسکول در تبریز شد و علاوه بر تدریس عربى در آن مدرسه، خود نیز به فراگیری زبان انگلیسى و اسپرانتو پرداخت. از سال 1305 وارد عدلیه شد و تا مقام مدعىالعموم تهران پیش رفت و در سال 1307 مدتى ریاست محاکم را عهدهدار شد. در سال 1309 باتوجه به اختلاف شدید با داور وزیر عدلیه استعفا داد و به وکالت پرداخت. وى جزء کسانى بود که در ایران اندیشه غربزدگى را باتوجه به بنیادهاى فرهنگى در شرق مطرح کرد و به گسترش یک ناسیونالیسم ضد اسلامی و شیعى کمک نمود. کسروى درباره مذهب، آرائى شبیه آراء وهابیت داشت و خود دین جدیدی بنام پاکدینی ابداع نمود و بر تفسیر و تأویل آیات قرآن حمله کرد و احادیث را غیر معتبر خواند. او با برپایى تشکیلات «پاک دینان» به علما که دولت را به خاطر ظلمهایشان تقبیح مىکردند و مردم را به زیارت اهل قبور هدایت مىکردند، تاخت و به تدریج در بیان عقاید افراطى خود بىپرواتر شد. قرآن و برخى از کتب ادعیه را سوزاند و ادعاى انشراح صدر و نبوت کرد. در اوایل دهه 1320 شمسى امام خمینى (ره) افکار ضد مذهبى کسروى را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را دروغگو، خائن و افیونى بىخرد نامید. فتنه و فساد کسروى به جایى رسید که مرجع عالیقدر آیتالله العظمى حاج سیدمحمدتقى خوانسارى وى را مهدورالدم دانسته و جواز قتل وى را صادر نمود. در 20 اسفند سال 1324 کسروى به اتهام قرآنسوزى و مخالفت با دین به پاى میز محاکمه کشیده شد و در آخرین جلسه بازپرسى در سن 57 سالگى به دست فداییان اسلام به هلاکت رسید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 26