صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 4 آذر 1349


متن سند:

نی حسن که وصف حسن عالیت کنم نی جلوه که من جلوه نمائیت کنم نه...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
.
.
نه ریش ترا که ریشخندت سازم بر اثر سعی و کوشش خانم پارسای وزیر بدنام آموزش و پرورش ،مکارم و فضائل اخلاقی از فرهنگ رخت بربسته است بلی این هنوز از نتایج سحر است.
ذات اقدس همایون شاهنشاه آریامهر ارواحنا فدا پیوسته دستورات مؤکد و آموزنده ای برای پیشرفت فرهنگ این مملکت صادر فرموده و می فرمایند.
یا للعجب؟!!! چرا مجریانی که باید اطاعت اوامر رهبر عالیقدر را بنمایند به هوی و هوس های خود می پردازند و طبقه شریف فرهنگی را ناراضی می سازند؟ ما به نمایندگی از طرف فرهنگیان پایتخت اعلام می داریم و از ساحت مقدس بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر که پیوسته ملجاء و پناه همه مردم ایران کشور هستند طلب یاری و استمداد می نمائیم که اجازه نفرمایند آشفتگی و بی نظمی و دزدی و تطاول و چپاول بیش از پیش در وزارت آموزش و پرورش رسوخ نماید واله باله معلمین زحمتکش نجیب و شریف از دستگاه فعلی به تنگ آمده اند استدعایی از پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر داریم که امر فرمایند بیلان کار دو ساله خانم پارسای را به حضور تقدیم بدارند تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد».
اینک ما از بدی حادثه به یگانه حامی فرهنگیان یعنی رهبر با فضل و دانش خود شاهنشاه آریامهر پناه آورده و به شرف عرض مبارکشان می رسانیم که چند تن از شخصیتهای اصیل و نجیب و فرهنگ دوست مملکت را مأمور فرمایند که با معلمین تماس گرفته و از ادارات وزارت آموزش و پرورش بازرسی دقیق کرده تا به حقایق امور فرهنگ و اشاعه فساد و دزدی که فعلاً حکمفرما است پی برده جریان را مشروحا به ساحت مقدس ذات اقدس همایون شاهنشاه آریامهر تقدیم بدارند.
اینک بیلان کارکرد وزیر بی درد و نالایق آموزش و پرورش را در معرض افکار عمومی و فرهنگیان باشرف می گذاریم و قضاوتش را به همه خوانندگان واگذار می کنیم.
1ـ پرونده سوءاستفاده از حق تدریس زمان ریاست خانم پارسای و سوءاستفاده از کافه تریای دبیرستان رضاشاه کبیر و نقاشی کلاسها و مرمت دبیرستان و خرید میز و نیمکت که نامه شماره 174400 /18 ـ 7 /10 /40 دادستان محترم دیوان کیفر علیه خانم پارسای جلب می نمائیم.
2ـ تصرف غیرقانونی قطعه زمینی در رامسر که به وسیله مدیرکل امور تربیتی به خانم پارسای داده شده که پس از تصرف ویلایی در آن بنا نهاده است که از طرف یکی از معلمین شهسوار در این مورد اعلام جرمی به دادگستری آن شهرستان شده است.
اگر نفوذ مقام وزارت مانعی در اجرای عدالت نباشد.
3ـ در فروردین 48 وزیر خیلی خیلی محبوب!!! و لایق ما به وسیله تلفن وزارتی که فقط باید در امور اداری از آن استفاده گردد با فرزندش که مقیم امریکا است صحبت می کند که پول آن در تاریخ 21 /1 /48 طبق فیش شماره 2726 از طرف اداره کل حسابداری پرداخت شده است.
4ـ مقام خیلی باشرف وزارت در دو سال قبل جهت ملاقات فرزندش به انگلستان عزیمت می نماید پس از مراجعت با ارائه نسخه های ساختگی از اداره کل رفاه معلم و حسابداری مبلغ 950000 ریال به عنوان حق العلاج دریافت می دارند که سبب ایفای مجدد مدیرکل رفاه معلم حسین رجبی که بین طبقات مختلف مردم خصوصا فرهنگیان به بدنامی مشهور است می شود.
5ـ با تبانی مهدی بطحایی1 معاون خیانتکارش که کارهای او در اهواز و همدان در زمان تدریس زبانزد خاص و عام است زمینی به مساحت 800 /10 هکتار از قریه مامازن ورامین تصرف نماید و دانشسرای سپاه دانش را هم در همان موقع از کرج به قریه مزبور انتقال می دهد تا زمینهای مورد بحث ترقی نماید و از بودجه دانشسرای سپاه دانش چاه عمیقی حفر می نمایند تا زمینهای خانم پارسای و مهدی بطحایی مشهور به مهدی بره سیراب گردد.
6ـ تحمیل مجلدات کتابی که خانم پارسای به قول خودش تألیف نموده به رؤسای فرهنگ ها و بخشها برای...
که مینوی رئیس بخش 4 تهران به پاس خدمتش در فروش آن ابتدا به ریاست کل فرهنگ لرستان منصوب و پس از اندک مدتی به مدیرکلی فرهنگ مازندران برگزیده می شود.
7ـ سوءاستفاده بیشماری از کتب درسی به وسیله شمس آوری رئیس بخش کتب درسی که سهمیه خانم وزیر 000 /2920 ریال (فعلاً) و مهدی بطحایی 000 /1750 ریال پرداخت گردیده در عوض مقام وزارت دستور داده اند اتومبیل بنز زیبایی برای آقای رئیس پخش خریداری نمایند.
8ـ در مسافرت سال گذشته خانم وزیر به دوبی که هدایا و فرشهای خریداری شده از بودجه فرهنگ متجاوز از صدهزار تومان بوده است چرا دو تخته قالیچه نفیس آن برگشت و به دروس در خانه خانم پارسای به مشارالیها داده شده است.
9ـ آیا در زمینهایی که قرار بود در سیدخندان برای فرهنگیان آپارتمان و خانه بسازند چطور شد که با وصول پیش قسط به مبلغ ده هزار تومان از معلمین که فرش و اثاثیه خود را برای تهیه آن مبلغ گرو گذاشته بودند انصراف حاصل شد و آن پول را پس از گذشت شش ماه مسترد داشتند و سپس در انتهای خیابان سلسبیل (هاشمی) زمین های دیگری خریداری نمایند آیا فکر می فرمائید در این تحویل و تحول چقدر به خانم پارسای داده شده و اداره کل رفاه معلم چه نقشی را داشته است یا للعجب تو دانی و ...
10ـ گرفتن مبالغی ...
از ...
به وسیله مهدی بطحایی برای تشکیل و ایجاد ادارات کل مانند اداره کل حفاظت که از ...
خانم وزیر حفاظت نماید.
آیا کسی به خاطر دارد که یک وزارتخانه ای این همه ادارات کل و مدیرکل داشته باشد؟ و یا چهار معاون در استانها با مبلغ ماهیانه هفت هزار تومان و داشتن ماشین آریا که اخیرا برای آنها نیز خریداری شده است ـ منشی رئیس دبیرخانه، دفتر و سایر تشکیلات.
آیا نمی شد همین اختیارات ساختگی را به مدیران کل استانها تفویض نمود؟ نه نه!! باید پست تراشید بودجه صرف نمود تا بتوان حیف ومیل کرد.
11ـ خانه ای که مهدی بطحایی در خیابان وزرا می سازد هنوز نیمه تمام است و خرج دارد نشستن در چهار راه عزیزخان برای معاونی که تا دو سال قبل آه نداشت که با ناله سودا کند و اکنون با سوءاستفاده های بیشماری که از انتصابات و از اداره کل کارپردازی به وسیله فامیلی بدنام و جاسوس که او هم خانه اش را از انتهای خیابان شاهپور با پول های کارپردازی به محمودیه شمیران انتقال داده است تکمیل می نماید.
12ـ اگر بیلان مخارجی که در اردوهای تابستانی امسال شده است در اختیار فرهنگیان گذاشته شود معلوم خواهد شد که چه پخته اند و چه خورده اند.
13ـ خانم وزیر مدبر و باشرف؟!! به وسیله نور رئیس دارائی کرج قطعه باغ مشجر ناقابلی!!! به مبلغ ششصد و هفتاد هزار تومان خریده است که هم اکنون یک میلیون و دویست هزار تومان ارزش آن است آقای رئیس دارایی خوشنام کرج موظف به نگهداری باغ و تحویل عایدی آن است در عوض رئیس بخش 12 و مدیر کل ...
به معرفی و توصیه آقای نور گمارده اند حال در این معاملات میزان وجوه دریافتی چه مقدار بوده است وزیر می داند و بطحایی و نور نه ما و شما که سرگرم تدریس در کلاسهای هفتاد نفری کم نور هستیم.
14ـ تغییر و تبدیل بدون جهت ادارات من الجمله [منجمله] تغییر اداره کل کارگزینی به اداره کل امور عمومی که در نتیجه صدها تن کاغذهای مارک دار اداره کل کارگزینی بلااستفاده مانده و هزاران تومان پول باید خرج نمایند تا مجددا کاغذ و پاکت مارک دار به نام ادارات جدید و صدها جور مخارج دیگر که آقای رئیس کل کارپردازی که شهره آفاق در دزدی است و دیگر شرکاء باید به انجام برسانند.
15ـ هم اکنون اکثر دبستانها و دبیرستانهای مرکز و شهرستانها به واسطه عدم پرداخت حق انشعاب و مصرفی آب و برق و تلفن ندارند و هزاران هزار محصل دبستانی و دبیرستانی باید از آب آشامیدنی و لوله کشی محروم باشند باید دانست که فلسفه آموزش و پرورش و ایجاد وزارتخانه برای گسترش مدرسه و تعلیم و تربیت و رفاه معلم است نه بوجود آوردن مدیرکل یا خرید ماشین یا تزئین مفصل اطاق وزیر و معاونش 16ـ ناصر موفقیان معاون فنی و حرفه ای مبلغ دو میلیون تومان اختلاص و ارتشا نموده است که بازپرس دیوان کیفر چهار نفر از کارمندانش را توقیف نموده که اکثرا شنیده شده با قرار تکفل آزاد گردیده اند لکن بنا به دستور مقامی آقای معاون از رفتن زندان و اجرای دستور بازپرس در امان بوده و هستند قطعا خبر روزنامه اطلاعات و فرمان را در مورد اختلاس مبلغ دویست و هشتاد هزار تومان از حق التدریس معلمین فنی و حرفه ای را که با جعل اسناد دریافت داشته اند مطالعه فرموده اید.
خانم شعشعانی مدیرکل روابط عمومی که عامل کشف حیف و میل های معاون حرفه ای و دستیارانش بوده است هم چند روز قبل با دسیسه مهدی بطحایی از کار برکنارش نمودند تا دیگر خانم شعشعانی و دیگران جرأت گزارش دزدی ها را نداشته باشند.
17ـ خانم بطحایی همسر معاون را به واسطه عدم لیاقت و سایر امور از ریاست دبیرستان حرفه ای دختران برکنارش می دارند ولی شوهرش او را بازرس وزارتی می کند البته با ماهی چهار هزار تومان!!! یعنی خانم معاون پارلمانی ایام کار را در منزل بسر می بردند و ماهی چهار هزار تومان از بودجه ضعیف که باید صرف تعلیم و تربیت شود یا لااقل پول انتصاب آب و برق قطع شده مدارس را بپردازند به جیب همسر معاون و مهدی قریب بازرس دیگر وزارتی می رود.
احسنت به این تدبیر و لیاقت!! آیا با چنین وضعی خانم وزیر و مهدی بطحایی و موفقیان و بعضی از مدیران کل و رؤسای ادارات می توانند درک حقایق معنویت و خدمت را به شاهنشاه مفخم و معظم و مردم را داشته باشند؟ آیا نشر معارف اسلامی و ایمانی و تربیت نسل جوان بدست چنین اشخاصی ممکن است؟ بروید به ادارات فنی و حرفه ای ملاحظه نمائید که چند مدیرکل تحمیلی و زائد دارد، آنها چه می کنند؟ و بودجه های آن ادارات به جیب چه کسی سرازیر می شود؟ آیا با بودن چهار نفر از کارمندان حرفه ای مانند فامیلی در زندان آب و برق و تلفن قطع شده مدارس وصل می گردد؟ یا دیگر فرش های قیمتی و سایر کادوها به منزل خانم پارسای و بطحایی و مجید سرتیپی سرازیر نمی شود؟ آیا ایمنی در چنین محیطی موجود می باشد؟ جایی که رهبر عالیقدر و با تدبیر ملت ایران کشوری با امنیت ایجاد فرموده اند چطور می شود در پل محیط فضل و دانش امنیت وجود نداشته باشد؟ همین ابلاغ های صادر شده ماه اخیر را ملاحظه فرمائید صدق گفتار ماست در محافل فرهنگی شایع است که خانم وزیر و مشاور اعظمشان مهدی بطحایی و مجید سرتیپی سادیسم صدور ابلاغ دارند.
از اقدامات دیگر علیامخدره انتصاب نامیمون محمدعلی نقیب زاده معروف به ممل پامنبری جاسوس مشهور و دزد قهاری که در زمان ریاست دانشسرای ورامین حتی از اغذیه محصلین گذشت ننمود مستغلاتش در خیابان بهار زبانزد است می باشد، نامبرده که با احراز مشاغل فرهنگی دارای ملیونها تومان ثروت است و پرونده اختلاسش زمان تصدی او در اداره کل تعلیمات اکابر در دیوان کیفر موجود است همان کسی است که پدرش روضه های سه قرانی می خواند و خود نیز پامنبری می نمود.
18ـ چون همسر خانم وزیر بازنشسته شده است به پیشنهادش خانم پارسای مبلغ یک ملیون تومان پرداخته و یک ملیون تومان هم از بانک اعتبارات دریافت داشته تا مریضخانه ای بسازد البته نقشه آن را مهندسین اداره کل وزارت آموزش پرورش که وزیر رئیسش را مدیرکل نمود طراحی و تهیه گردیده است.
غالب فرهنگیان تصور می نمودند خانم پارسای از راه دلسوزی و خدمت دارد مریضخانه را برای معلمین می سازد ولی بعد معلوم شد مریضخانه شخصی است و متعلق است به خانم وزیر.
حال یک میلیون تومان از کجا تأمین گشته است شاید از سه هزار تومان پرداختی مجیدی مدیر کل فرهنگ تبریز یا محاسب مدیرکل فرهنگ رضائیه یا مدیرکل تازه تعیین شده بلوچستان و سایر انتصابات و یا از فرهنگ کرمانشاه مقداریش تأمین شده باشد زیرا مدیرکل فرهنگ کرمانشاه، بر سبیل حکایت نزد یکی از دوستانش گفته بود سی هزار تومان داده ام تا به کرمانشاه آمده ام ولی مقرری را باید به بطحایی مرتب کارسازی نمایم آفرین صدآفرین به این انتصابات که مدیرکل فرهنگ خوزستان خانم مهشت شبها به میگساری و قمار مشغول باشد و خانم پارسای وزیر هم به گزارشات رسیده از کارهای خلاف انسانی مدیرکل خوزستان توجهی نکند که معتقد است که باید وزیر باشد و نیز گمراهی بهتر از گمنامی است شعارش این است (در مذهب ما بدنام بهتر بود از گمنام) از انتصابات دیگر ایشان آن است که اقوام و خویشان خود را مصدر کار نماید تا از کارهای خلافشان پرده دری شود غروی شوهرخواهر وزیر که تا مدتی قبل تصدی امتحانات استان تهران را بر عهده داشت و به واسطه تخلف اداری و برداشت غیرقانونی از پول امتحانات معلق و تسلیم دیوان کیفر گردیده است به معاون اجرایی برگزیده شده است.
کجوری شوهر خواهرزاده همسر وزیر که ریاست فرهنگ شمیرانات را به عهده دارد مردی است نالایق و بی کفایت که او را هفته قبل به ریاست کل فرهنگ لرستان برگزید اما به علل نامبرده از رفتن خودداری و کماکان در شمیران مشغول ...
است.
خانم مسیح نیا زن برادر خانم وزیر به ریاست اداره امور تربیتی استان تهران منصوب شده ولی نامبرده در ساعات اداری در دانشگاه مشغول تحصیل و گذراندن دوره لیسانس است و باز برادر همین خانم به نام مسیح نیا در هفته گذشته به ریاست فرهنگ خرمشهر منصوب شد در این مورد باید گفت سر خم می سلامت شکند اگر صبوحی.
یعنی خانم پارسای وزیر باشد سایر امور فرهنگی مختلف و مشوش آیا می دانید که بدون موافقت آموزش و پرورش لرستان چهل و دو نفر از دبیران آن منطقه را منتقل نمودند؟ آیا می دانید پس از گذشت دو ماه از سال تحصیلی مدارس تهران هزار معلم و مدارس شهرستانها نه هزار و چهارصد معلم کم دارد؟ بلی گروه گروه معلمین وارسته و فاضل و دانشمند و ستمدیده از فرهنگ یا خود را بازنشسته کرده و یا استعفا می دهند.
اگر متصدیان و زمامداران وزارت آموزش و پرورش خرد و تدبیری داشتند ترتیبی اتخاذ می نمودند تا از رفتن معلمین باتجربه جلوگیری بعمل می آوردند.
مهدی بطحایی در سال گذشته طرحی به وزیر داده است برای بهبود مدارس ملی اداره ای به نام مدارس غیردولتی بوجود آید یا سلام و صلوات اداره کل با رئیس و معاون و کارمند و بازرس و کارشناس بوجود آوردند اکنون دستور انحلال آن صادر گشته است.
هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد هنوز خاطرات فروش سؤالات امتحانی در سال 47 به مبلغ یک ملیون و دویست هزار تومان فراموش نشده است که چه آبرویی وزیر پارسای و مهدی بطحایی به قول همدانیها مهدی بره از فرهنگیها بردند.
حال کسانی که با چنین وضعی طالب بدست آوردن شغل هستند می توانند به واسطه های خانم پارسای و مهدی بطحایی و مجید سرتیپی در اداره کل کارگزینی به معاون کارگزینی و رئیس اداره اول به طور خصوصی مراجعه نموده از نرخ های مصوبه آگاهی یابد.
بنابراین باید بگوئیم که : اگر جستم از دست این پیرزن من و ...
...
...
...
...
...
...
...
...
.
ما در آخر این اطلاعیه به خانم وزیر می گوئیم که گوش فرا دار به سخنان شاهنشاه آریامهر که چنین فرموده اند : مسئولین باید آنقدر موقع شناس و روشنفکر باشند که به هر حرف حقی ولو زده نشده باشد توجه کنند ««دوشنبه 11 آبان 49 فرمایشات ملوکانه در دانشگاه ملی»»»

توضیحات سند:

1ـ دکتر مهدی بطحایی، استاندار بوشهر و دارای درجه دکترای حقوق از دانشگاه تهران است.
آخرین سمت وی معاونت پارلمانی و اداری وزارت آموزش و پرورش و رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات بود که تا سال 1354 ش بدان اشتغال داشت.
(اطلاعات، شماره 14881، 1354 ش)

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 201






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.