خلاصه پرونده
خلاصه پرونده
متن سند:
خلاصه پروندهالف: مشخصات متهم: نام ولی‌اله شهرت زمانی فرزند فرج‌اله شماره شناسنامه 116 سمنان تاریخ تولد 1316 شهمیرزاد سمنان. شغل دبیر آموزش پرورش شهرستان شاهی: ساکن شاهی
ب: نوع اتهام:
توهین به مقام شامخ سلطنت و مخالفت با منشور و اصول انقلاب سفید، اقدام علیه امنیت داخلی کشور و تحریک افکار عمومی حمایت و پشتیبانی از مسببین واقعه سیاهکل.1
پ:سوابق متهم:
1- مورخه 6 /11 /41 ولی‌اله زمانی از مواد ششگانه پیشنهادی شاهنشاه آریامهر انتقاد و به مقام شامخ سلطنت اهانت می‌نماید که سرانجام برابر نامه شماره 71481 /2168 /11 /7 ـ 7 /11 /42 اداره دادرسی ارتش صادره به تیپ 13 رضاپور دادستان ارتش با قرار شماره 365-12 /1 /42 بازپرسی تیپ مزبور مبنی بر منع پیگرد نامبرده بالا از لحاظ اتهام انتسابی به علت فقد دلیل کافی موافقت گردیده است.
2- نامبرده مورخه 7 /2 /45 که مصادف با شب ششم محرم بوده بدون اطلاع و کسب اجازه از شهربانی شاهی در دبیرستان شاهی سخنرانی و ضمن تحریک حاضرین به جهاد اظهار داشته از هیچ مقامی واهمه نداشته و همان طوری که در چندی پیش در راه مبارزه عده‌ای شهید داده‌ایم اکنون هم مجهزیم و سپس ضمن انتقاد از چاپ قرآن آریامهر رژیم کشور را با دستگاه یزید مقایسه نموده است.
3- روز 2 /2 /45 هنگامی که ولی‌اله زمانی در مغازه کریم زمانی در شاهی گرم صحبت با یکی از دوستانش بوده ضمن توهین به شخص اول مملکت اظهار می‌دارد شاه مردم را خرد کرده و قرآن را وسیله قرار داده و توزیع می‌نماید.
4- روز 21 /4 /47 ولی‌اله زمانی در انجمن تبلیغات اسلامی شهرستان شاهی در سخنرانی خود ضمن انتقاد از آزادی زنان اظهار داشته در کشوری که زن را در پارلمان راه دهند فاتحه آن کشور را باید خواند.
5- روز 28 /4 /47 ولی‌اله زمانی در انجمن تبلیغات اسلامی در شاهی در سخنرانی خود ضمن تحریک جوانان اظهار داشته هدف تبلیغات اسلامی تربیت جوانان جهت گفتن حقیقت می‌باشد.
داشته دولت باسوء نیتی که نسبت به مردم شهر نشین دارد نان و مایحتاج مردم را روزانه تهیه می‌نماید و اگر روزی دولت اراده نماید و آنها را بر روی مردم ببندد مردم از بی نانی و بی آبی خواهند مرد. سپس افزوده این چه مملکت مسخره‌ای است.
6- در مجلس جشنی که به مناسبت میلاد حضرت قائم (ع) روز 14 /7 /5 در تکیه کتی سر شاهی ترتیب داده شده بود ولی‌اله زمانی در سخنرانی خود که هم زمان با جشن دو هزار پانصدمین سال شاهنشاهی ایران بوده ضمن انتقاد از پادشاهان گذشته کشور اظهار داشته ما به چه می‌بالیم به تاریخ پر از لجن گذشته؟
ان وقت ما افتخار می‌کنیم که چنین تاریخ لجنی داریم و سپس در مورد حمله اعراب به ایران صحبت نموده و اضافه کرده پادشاهان معتقدند به خاطر اینکه خونی که در بدنشان می‌باشد دارای روح ایزدی بوده و با خون کثیف مردم دیگر ممزوج نگردد. به همین سبب پسر با مادر و برادر با خواهر خود ازدواج می‌نموده و بعد مجدداً اظهار داشته آری ما داریم به این کثافات فخر می‌کنیم و سپس در مورد اسکندر مقدونی و رقاصه معروف به نام تائیس صحبت نموده و اضافه کرده که اسکندر عقیده داشته این کاخ‌نشینها هستند که او را به صورت رقاصه‌ای هر جایی درآورده‌اند و بعد با صدای بلند افزوده نباید از این قانون و حکومت پیروی کرد.
7- صراحتاً اظهار نموده که من عوض نمی‌شوم و چون مجرد هستم از محکومیت و زندان ترسی ندارم و حاضرم سال‌ها در زندان باشم.
8- در بازجویی‌ها نامبرده منکر اتهامات فوق می‌باشد.
توضیحات سند:
1. واقعه سیاهکل (جنبش مسلحانه انقلابی ایران) را شماری از مارکسیست ـ لینیست ها که به مائوئیسم گرایش داشتند مانند حمید اشرف، غفور حسن‌پور و علی‌اکبر صفائی فراهانی بنیاد نهادند. این گروه برای به دست آوردن سلاح، نمایندگانی را به عراق فرستادند تا از کمک‌های رژیم بعث که به ظاهر اندیشه براندازی رژیم را در سر داشت، برخوردار شود. از این رو، دو تن از اعضای گروه رهسپار عراق شد و با مقامات امنیتی رژیم بعث ملاقات و با همکاری آنان با سرهنگ محمود پناهیان، عضو حزب توده در عراق و نماینده «کا . گ . ب» در بغداد ارتباط برقرار کردند و در این رابطه مقداری سلاح و مهمات و مواد انفجاری دریافت داشتند. این گروه در تابستان سال 1349 به دو بانک در تهران حمله و موجودی آنها را به سرقت بردند. هم‌چنین در شهریور سال 49 یک تیم از گروه به مازندران و گیلان اعزام شدند تا در زمینه شناسایی نقطه‌های استراتژیک اقدام نمایند و در میان جنگل‌های شمال پناهگاه‌ها و جایگاه‌هایی برای نگهداری سلاح‌ها، مواد غذایی، دارو و پوشاک بسازند و روی عناصر بومی برای کشاندن آنها به سوی گروه کار کنند.به دنبال دستگیری برخی اعضا گروه توسط ساواک، تعدادی از اعضا به ارتفاعات رفتند و رژیم نیز در پی دستگیری آنها فعالیت گسترده‌ای را آغاز کرد. اعضای گروه در تاریخ 19 بهمن 1349 به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند و پس از کشته و زخمی کردن مأموران پاسگاه و ربودن سلاح‌های آن به ارتفاعات فرار کردند. اعضای گروه در تاریخ 29 بهمن توسط روستائیان که شنیده بودند «یاغی‌ها به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کرده‌اند» مورد حمله قرار گرفتند. روستائیان پس از کتک‌زدن آنها را تحویل ژاندارم‌ها دادند. بدین‌گونه از 9 تن افرادی که در تیم کوه فعالیت داشتند. دو تن کشته شدند و 7 تن دستگیر گردیدند.
رژیم شاه در پی بازجویی‌های گسترده از دستگیرشدگان و گرفتن اطلاعات آنها، بی‌درنگ نامبردگان را با دیگر افراد گروه سیاهکل به محاکمه کشید. دادگاه آنان را به مرگ محکوم کرد که با اعتراض و درخواست «تجدیدنظر» از سوی دستگیرشدگان، بی‌درنگ دادگاه تجدیدنظر آنان تشکیل و رأی دادگاه قبلی را تائید کرد. محکومان تقاضای رسیدگی فرجامی کردند لیکن این فرجام‌خواهی از سوی شاه پذیرفته نشد. از این رو حکم صادره درباره آنها در سپیده دم روز 26 /12 /49 در میدان «چیتگر» به اجرا درآمد و بدین‌گونه گروه سیاهکل از هم پاشید و از میان رفت. رژیم شاه نیز در پایان اسفند اسامی 13 نفر از تیرباران شدگان را در جراید منتشر ساخت.
(به منظور آگاهی و شناخت دقیق این گروه و چگونگی سازماندهی و فعالیت آنها و اطلاع از جزئیات محاکمه واقعه سیاهکل ر.ک: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 3، ص 288.
رجوع شود به کتاب: سازمان چریک‌های فدائی خلق، 2 جلد، محمود نادری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.