تاریخ سند: 25 فروردین 1315
عطف به نمره (۴۱۵ -۱۳۱۵/۱/۱۹ ) در تعقیب نمره (۸۵۶) زحمت، اشعار میدهد که تلگرافاً به حکومت کردستان دستور داده شد.
متن سند:
13150125
وزارت داخله
اداره استخدام
به تاریخ ۲۵ ماه1 /1315
نمره1091 /134 ..ضمیمه__
محرمانه
ستاد ارتش
عطف به نمره (۴۱۵ -۱۳۱۵/۱/۱۹ ) در تعقیب نمره (۸۵۶) زحمت، اشعار میدهد که تلگرافاً به حکومت کردستان دستور داده شد. اولاً: مأمورین بانه و سقز و سردشت را تبدیل نمایند. ثانیاً: بحکام جزء دستور بدهند در موارد لازمه با نظر رؤسای ساخلو و فرمانده لشگر اقدام نمایند.1
از طرف وزیر داخله
[امضا]
عیناً به شرف عرض رسید. فرمودند: «به فرمانده لشگر ۵ نوشته شود تقاضای شما انجام شد. ولی این طوری که ما به پیشنهادات شما فوری ترتیب اثر میدهیم شما نباید به این قبیل پیشنهادات فرماندهان هنگها و واحدهای جزء خودتان فوری ترتیب اثر دهید. زیرا ممکن است اعمال هزار گونه نظریات شخصی در کار داشته باشند و بخواهند بیجهت به حکام و مأمورین کشور تهمت بزنند، شما موظف هستید وقتی که این نوع راپرتها به شما میرسد دقت کنید. اطلاعات لازمه کسب نمایید، تحقیقاتکافی به عمل آورید و با اطمینان کامل هر موضوعی را تشخیص داده، بعد اظهار نظر روی حقایق کنید. زیرا مسئول امور آن منطقه شما هستید و در بروز خلاف مأخوذ خواهید بود.»
توضیحات سند:
١- بعد از مرور این اسناد به این نکته پی میبریم که فرماندهی لشگرها و واحدهای نظامی یکی از مشاغل مهم و حساس در آن روزگار بوده است و طبیعتاً بسیاری از نظامیان در آرزوی احراز این سمت بودند و برای رسیدن به آن، از هیچ گونه اقدامی جهت مطرح کردن خود و برای نیل بدان مقام فروگذار نبودند علاوه بر قدرت سیاسی، فرماندهی در لشگرها موجب بوجود آمدن ثروت میشد و آنها با استفاده از این قدرت و نفوذ سیاسی خیلی آسان و راحت اموال دیگران را به چنگ آورده و غضب مینمودند به طوری که بعضی از آنها در مدت کوتاه صاحب ثروتهای آن چنانی شده و به یک سرمایه دار بزرگ تبدیل میشدند. و علت این امر خود شخص رضاخان بود، رضاخان که خود، از هیچ به همه چیز رسیده بود و با ظلم و جنایت فراوان ثروتهای کلان و بیشماری را تحت اختیار داشت، همین روش را به فرماندهی لشگر سرایت داده بود و آنها را به صراحت یا تلویحا به این کار تشویق میکرد. فرماندهان لشگر نیز بعد از چپاول اموال مردم سهم رضاخان را تقدیم کرده و رضا را راضی و خود را بهرهمند میساختند به گوشههایی از این حقایق در نوشتارهای دیگران توجه فرمایید.
«... از جمله امور و مقامی که در مدت فرمانروایی شاه سابق [رضاخان] مهم تلقی میشد و برای آن سر و دست میشکستند فرماندهی لشگر بود... نظر این نبود که فرمانده لشگر شخص فهمیده و افسر با اطلاع و تجربه دیده و بصیر باشد، برعکس فرمانده لشگر میبایستی مزایای دیگری داشته باشد و حساب ماهیانه ارباب بزرگ را زودتر و بهتر و زیادتر بپردازد. جیب خود را نیز پاره کرده و با هستی و زندگی اهالی حوزه مأموریت خود بازی نماید. یک چنین افسری در نظر شاه خیلی لایق و باعرضه بود.» (تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، جلد هفتم، صفحه ۳۹۳)
«... رضا خان همه فرماندهان نظامی خود را متمول کرد، بدون آنکه یک ریال از جیب خود بدهد. فقط به هر یک میگفت: «املاکی برای خود تهیه کنید و بدین ترتیب دستشان را بر چپاول اموال مردم باز میگذاشت. آنها هم املاک زیادی، بیشتر در اطراف تهران برای خود تهیه کردند و این اموال برای آنها تقریبا مجانی تمام میشد. مثلا یک ملک ۵۰ هزار تومانی آن زمان را به هزار تومان (البته با اعمال قدرت و زور سرنیزه) میخریدند...! سپهبد امیر احمدی [بعد از پایان دادن به غایله شورش اکرادی] که از کردستان طلا آلات زیادی جمع کرده بود با مقداری از این پول توانست ثروت خود را به پانصد خانه برساند که تماماً در خیابانها و کوچههای اطراف چهار راه حسن آباد قرار داشت.» (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ارتشبد فردوست، جلد اول، صفحات ۷۷ و ۷۸).
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 345