تاریخ سند: 8 تیر 1349
موضوع: شیخ علیاکبر کرخی
متن سند:
ز: 2ﻫ تاریخ:8 /4 /1349
به: 316 شماره: 1879/ ﻫ
موضوع: شیخ علیاکبر کرخی
پیرو 4746/گ10 ـ 29 /3 /49ـ1736 /2هـ ـ 2 /4 /49
بنابر اظهارات یادشده بالا وشیخ علیاصغر زنگانه و شیخ حسین مظفری آقایانی که در قم و تهران دستگیر شدهاند عبارتند از: 1ـ شیخ ابوالقاسم خزعلی خراسانی1 مدرس طلاب قم2ـ شیخ مروارید2 واعظ 3ـ شیخ حسینعلی منتظری3 از فضلا و علماء قم 4ـ سیدمحمود طالقانی.4
نظریه منبع: یادشدگان فوق از روحانیون مخالف بوده و بهمناسبت فعالیتهای سیاسی زندانی گردیدهاند
نظریه رهبرعملیات: از نامبردگان که بنابر اظهارات آقایان کرخی و زنگانه و مظفری دستگیر شدهاند در این ساواک سابقهای موجود نیست ضمناً امکان دارد دستگیری نامبردگان از شایعات باشد.
1ـ رونوشت برابر اصل است. قابوس
توضیحات سند:
1. آیتالله ابوالقاسم خزعلى، فرزند غلامرضا در سال 1304ﻫ ش در بروجرد متولد شد. تا ده سالگى در همان شهرستان به فراگیرى دروس پرداخت، سپس با خانواده راهى مشهد مقدس گردید و پس از طى دوره متوسطه، در سال 1321، در مدرسه نواب و مدرسه حاج حسن، ادبیات عرب و فقه را آموخت. سپس به قم مهاجرت کرد و مدت دوازده سال، محضر حضرت آیتالله بروجردى و دو سال محضر حضرت امام خمینی(ره) را درک کرد. آیتالله خزعلى در درس آیتالله محقق داماد تلمذ و از محضر مرحوم آیتالله علامه طباطبایى درک فیض کرد. ایشان در کنار تحصیل، به تدریس و تبلیغ مشغول گردید.
در خطابه و منبر، شهرت ویژهاى داشت و چون حافظ قرآن کریم و نهجالبلاغه امیرمؤمنان بود بر محتواى و غناى منبرشان افزوده مىشد. حضور در صحنه سیاسى، مبارزه با رژیم ستمشاهى، تحمل زندان و رنج تبعید، وی را بیش از پیش مشهور کرد. در سال 1349 به جرم امضاى اعلامیه تأیید مرجعیت آیتالله خمینى به سه سال تبعید محکوم شد که شش ماه آن را تحمل کرد. در سال 52 به بندر گناوه تبعید شد و پس از شش ماه مجددا او را به دامغان تبعید کردند. در سال 1354 او را از مسجد الجواد تهران ربوده به زندان قزل قلعه منتقل کردند که 48 روز آن در انفرادى بود. در اردیبهشت سال 57 فرزندش حسین خزعلى در قم توسط نیروهاى گارد رژیم پهلوى به شهادت رسید. در دوران انقلاب اسلامى، بالاخص حضور در شوراى نگهبان، ایشان را به عنوان یکى از فقهاى والامقام معرفى و متمایز کرده است. از آثار ایشان: تفسیر سوره فاتحهُالکتاب مىباشد، ایشان مشغول تدوین و تألیف یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان عربى بودند. آیتالله خزعلی در سال 1394 درگذشت.
2. حجتالاسلام على اصغر مروارید، فرزند على در سال 1306 ﻫ ش در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. مقدمات دروس حوزوى را در زادگاه خویش گذراند و ادامه آن را در حوزه علمیه قم پى گرفت و به درجه اجتهاد رسید. وی از جمله افرادى بود که در منابر خویش علیه رژیم ستمشاهى سخن مىگفت و از سال 1337 سخنرانی هاى وى مورد حساسیت ساواک قرار داشت. در سال 1342 یکى از سخنرانان هیأت اصفهانى ها ـ یکى از هیأتهاى تشکیل دهنده مؤتلفه ـ بود و بارها به اتهام حمایت از امام خمینى (ره) مورد تعقیب و بازداشت قرار گرفت. ساواک در تاریخ 17 /2 /43 در این رابطه چنین مىنویسد: «نامبرده از جمله وعاظى است که تعصب خاصى در تبعیت از نظریات روحانیون مخالف، مخصوصاً آیتاللّه خمینى دارد...» آقاى مروارید پس از دستگیرىهای مکرر در سال هاى 42، 43، 45 در سال 47 در مسجد مهدى (عج) تهران ویلا به امامت جماعت پرداخت و یکى از سخنرانان ثابت هیأت انصارالحسین(ع) بود. وی در سال 49 به 18 ماه اقامت اجبارى در ایرانشهر محکوم گردید، ولى در دادگاه تجدید نظر برائت یافت. وى در همین سال دستگیر و سه ماه در بازداشت به سر برد. آقاى شیخ على اصغر مروارید در خرداد 1351 به مدت سه سال تبعید شد که این مدت در دى ماه 1354 پایان یافت. وى پس از بازگشت از تبعید به فعالیت خود ادامه داد و یکى از فعالین دوران انقلاب اسلامى بود و پس از پیروزى انقلاب نیز مسئولیت کمیته خیابان زنجان تهران را به عهده گرفت.
3. آیتالله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ه ش در نجفآباد اصفهان متولد شد. تحصیلات حوزوی خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بخصوص در دهه چهل به علت همراهی با نهضت امام خمینی (ره) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجهها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیتالله سیدمحمود طالقانی، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی (ره) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد ولی این حکم در سال 1368به علت نفوذ عناصر منافق و لیبرالها و قدرتطلب در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب، پس گرفته شد. امام طی چندین سخنرانی ّاز تحلیلهای غیرواقعی و خلاف حق ایشان از خانواده شهدا، عذرخواست و طی نامهای خواستار کنارهگیری ایشان شد. حضرت امام(ره) در نامه ی دیگری از ایشان خواستند فقط به تدریس فقه و تقویت حوزه کمک کنند. با وجود تأکید حضرت امام(ره) ایشان از همان زمان خاصه پس از رحلت حضرت امام(ره) علیه نظام مواضع غیراصولی و خلاف واقعی گرفتند که در مواردی حتی اساس انقلاب و نظام را زیر سئوال بردند. آیتالله منتظری در سال 1388در قم درگذشت.
رجوع شود به: رنجنامه حجتالاسلام و المسلمین سید احمد خمینی به آیتالله منتظری و خاطرات و خاطرات حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
4. آیتالله سید محمود طالقانی در سال 1289 ﻫ ش دیده به جهان گشود. وی در خانوادهای اهل علم و فضیلت و دارای روحیات انقلابی و ضدظلم رشد نمود و برای نخستین بار در محضر پدرش مرحوم آیتالله سیدابوالحسن آغاز به یادگیری مفاهیم اسلامی درس تقوا کرد. پدر وی را به لحاظ تقوا سرآمد پرهیزکاران یاد میکنند. آیتالله طالقانی در زمان طلبگی آشنایی فراوانی با امام خمینی داشت و روابط متقابل آن دو بسیار بود. مرحوم طالقانی دروس حوزوی را در محضر آیات عظام و اساتید به پایان رساند و از آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفت. پس از پایان تحصیل به تهران بازگشت. در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم اسلامی مشغول شد. تبلیغ، تشکیل جلسات مذهبی و مبارزه با رضاخان باعث شد که در سال 1318 دستگیر شود. پس از شهریور 1320 و شکست استبداد فعالیتهای خود را گسترش داد. در جریان نهضت ملی نفت از فعالان بود. پس از کودتای آمریکائی 28 مرداد 1332، دستگیر و به دلیل مخفی نمودن شهید سید مجتبی نواب صفوی در خانهاش مدتی زندان بود. در کنگره جهانی «شعوب المسلمین» در کراچی شرکت نمود. در کنگره اسلامی قدس که سالی یک بار تشکیل میگردید دو بار مقام ریاست هیئت نمایندگی ایران را داشت. از سوی مرحوم آیتالله العظمی بروجردی حامل پیامی برای «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر شد. با آغاز نهضت امام خمینیاز فعالان صحنهی سیاست و تبلیغ بود. در سال 1341 دستگیر و پس از اندکی آزاد شد. سپس در جریان نهضت 15 خرداد بار دیگر به زندان محکوم گردید. در سال 1346 آزاد و در سال 1350 دستگیر و مدت سه سال به زابل و 18 ماه به بافت کرمان تبعید شد. در سال 1352 مجدداً دستگیر و به 10 سال زندان محکوم و با اوجگیری نهضت مردم از بند آزاد شد. آیتالله طالقانی از بدو آزادی خود بار دیگر وارد صحنهی سیاست شد و با انتشار اعلامیه ددمنشی رژیم سفاک پهلوی را محکوم نمود. با تأسیس شورای انقلاب به ریاست آن تعیین و در سال 1358 از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه تهران معین شد. در 19 شهریور 1358 در اثر سکته قلبی دارفانی را وداع گفت. آیتالله طالقانی که مقام والائی چون حضرت ابوذر داشت و علیه ستمگران و چپاولگران مبارزه مینمود، در برابر دشمنان چون مالک اشتر مجری عدالت و مدافع ولایت بودند. آیتالله طالقانی علیرغم زندانها - تبعیدهای مکرر چندین اثر جاودان منتشر کردند:
1ـ حاشیه بر تنبیه الامه مرحوم آیتالله میرزا محمدحسین نائینی 2ـ تفسیر پرتوی از قرآن 6 جلد 3ـ تفسیر نهجالبلاغه 2 جلد 4ـ با قرآن در صحنه 1 جلد 5 ـ آینده بشریت از نظر مکتب ما 6ـ سفرنامه حج 7ـ اسلام و مالکیت 8ـ جهاد و شهادت 9ـ وحدت 10ـ آزادی 11ـ توحید 12ـ ترجمه جلد اول امام علی (ع)
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله سید محمود طالقانی،3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 129