خلاصه سابقه سید موسی صدر مستخرجه از پرونده اداره کل هفتم
متن سند:
1 ـ سید موسی صدر فرزند آیت الله سید صدرالدین و نواده آیت الله سید
اسماعیل صدر ـ که ساکن کربلا و یکی از مراجع تقلید قبل از مشروطیت بوده ـ
می باشد.
سید موسی لیسانسیه دانشکده های معقول و منقول و حقوق دانشگاه
تهران می باشد که پس از فوت پدرش برای ادامه تحصیل به نجف رفته است.
2 ـ چون قرار بوده که مرکز روحانیون و تشیع که کانون آن در عراق بوده به لبنان
منتقل شود در سال 39 موسی صدر را با احترام از عراق به لبنان برده و به جای
شرف الدین پیشوای مسلمین لبنان قرار داده و وی تصمیم داشته یک دانشگاه
اسلامی در لبنان تأسیس نماید.
3 ـ بنابر گزارش واصله از لبنان موسی صدر در تاریخ 16 /6 /42 به کشورهای
ایتالیا.
فرانسه.
تونس.
الجزایر.
مراکش مسافرت و در مراجعت چهار روز در
مصر توقف نموده و در تمام خطابه ها تکیه کلام او ایران بوده است و با شیخ
شلتوت رهبر سنی ها ملاقات نموده است.
4 ـ ترجمه از روزنامه المحرر مورخ 7 /8 /64 بیروت :
موسی صدر و عده ای دیگر از علما تلگرافی به عبدالسلام عارف مخابره و روش
اشتراکی وی را تأیید نموده و اضافه کرده اند که ما حکومت انقلابی و سیاست
عاقلانه عراق را که از دین اسلام اقتباس شده تأیید می نماییم و در خاتمه به روش
اسرائیل حمله نموده اند.
5 ـ در تاریخ 9 /1 /45 از طرف دولت سعودی اقدامات دامنه داری برای تحبیب
و مساعدت شیعیان لبنان به عمل آمده و با علما و معاریف آنها از جمله سید
موسی صدر روابط دوستانه برقرار کرده است.
6 ـ در تاریخ 30 /4 /45 سید موسی صدر حمله شدیدی در مساجد علیه (پیمان
اسلامی) و دولت شاهنشاهی ایران و شخص اعلی حضرت همایون شاهنشاهی
آریامهر نموده و پیمان مزبور را ساخته استعمار انگلستان و امریکا معرفی و در
یکی از سخنرانی های خود شدیدا به اعلیحضرت حمله نموده است.
7 ـ در تاریخ 15 /5 /45 مصری ها به منظور بدنام کردن سید موسی صدر یک
دختر سنی را نزد وی فرستاده و دوشیزه مزبور مدعی شده که یکی از جوانان
سنی با وی عمل منافی عفت انجام داده و برای احقاق حق به سید موسی صدر
پناه آورده است.
سید موسی جوان مزبور را احضار و جوان به عمل خود اعتراف
نموده و این موضوع از نظر موسی صدر پایان یافته تلقی می شود؛ لیکن چند روز
بعد جوان مذکور نواری را که قبلاً با صدای دوشیزه موصوف پر کرده بود به سمع
مردم رسانیده که دختر مدعی شده سید موسی به وی تجاوز نموده و تهمت عمل
نامشروع را به سید موسی صدر نسبت داده است لیکن اهالی پس از تحقیق چون
دروغ و ادعای دوشیزه مذکور ثابت می شود، شدیدا به خشم آمده و پس از هجوم
به منزل جوان مزبور دست به اعتصاب زده و از دولت می خواهند که سریعا برای
تعقیب محرکین اقدام نماید.
8 ـ در تاریخ 24 /5 /45 سید موسی صدر از محل سندیکای جراید مصاحبه
مطبوعاتی نموده و اظهار داشته دشمنانش مبادرت به این توطئه نموده اند.
9 ـ در تاریخ 26 /5 /45 علمای شیعه از توطئه اخیر اظهار انزجار نموده و بیش
از سی نفر عالم شیعه تلگراف اعتراض خود را به دولت ابلاغ نمودند.
10 ـ در تاریخ 27 /5 /45 پیر جمیل وزیر کشور لبنان از شارل حلو تقاضا نموده
که شخصا به دیدن سید موسی صدر رفته و به او وعده بدهد که محرکین شایعات
اخیر را تعقیب خواهد کرد.
11 ـ در تاریخ 10 /6 /45 صائب سلام نخست وزیر اسبق و دکتر محمد کنیعو
وزیر کشور سابق و رئیس مجلس اعلای اسلامی و عده ای از رجال مذهبی سنی
به دیدن موسی صدر رفته و از حملات تبلیغاتی دشمنانه ای که اخیرا علیه وی
شده اظهار تأسف نموده اند.
12 ـ در تاریخ 2 /2 /46 عبدالناصر وسیله سفیر مصر در ساحل عاج از سید
موسی صدر دعوت کرده که از مصر دیدن نماید.
13 ـ در تاریخ 10 /4 /48 متعاقب درج مقالات تند علیه عراق در جراید لبنان و
به عنوان عکس العمل در برابر شدت عمل و خشونت رژیم بعثی عراق علیه
شیعیان آن کشور، شایعاتی مبنی بر ورود افراد حزب فاطمی به لبنان تحریکات
دولت ایران در جنوب این کشور وسیله شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت و
حسین خطیب رهبر اقلیت تندرو و شیعه و با همکاری گروههای سیاسی مؤید
مصر و عراق صورت گرفته است.
هدف نهایی از این تبلیغات متهم کردن سید
موسی صدر به ارتباط با ایران در اولین ماه های تشکیل مجلس اعلای شیعیان
می باشد که علی رغم تمایل مصر و شیخ خطیب و رقبای سیاسی موسی صدر در
اجرای طرح خود و تشکیل این مجلس موفقیت حاصل کرد.
14 ـ چندی پیش تیمور بختیار وسیله سفارت عراق نامه ای به عنوان سید موسی
صدر نوشته و طی آن با لحن تهدیدآمیزی نامبرده را از ادامه اقدامات و فعالیت
علیه عراق برحذر داشته و سید موسی صدر متعاقبا نظر خود را دایر بر اینکه اگر
بختیار نزد مقامات عراقی منزلتی دارد باید برای نجات برادران شیعه عراقی از
رژیم عراق اقدام نماید به او اعلام کرده است.
15 ـ در تاریخ 26 /6 /48 یک افسر عراقی از عراق وارد بیروت گردیده و
مأموریت داشته تا سید موسی صدر را ترور کند لیکن افسر مزبور نزد سید موسی
صدر رفته و موضوع ترور را با وی در میان می گذارد و اظهار می نماید چون یک
نفر شیعه مذهب می باشد لذا نمی تواند این عمل را انجام بدهد.
16 ـ در حال حاضر مبارزه بسیار مخفیانه میان موسی صدر (رئیس مجلس
عالی شیعیان) از یک طرف و شیخ حسن خالد (مفتی اهل تسنن) از طرف دیگر
درباره متن عبارت اذان که بایستی از رادیو پخش شود صورت گرفته است.
17 ـ سید موسی صدر جهت شرکت در کنفرانس اسلامی قاهره که قرار است در
تاریخ 9 /12 /48 با شرکت نمایندگان شش کشور اسلامی تشکیل گردد عازم
مصر گردیده است.
18 ـ به قرار اطلاع موسی صدر برای تشکیل یک گروه مسلح به طور مخفیانه
فعالیت می کند و در حال حاضر به دنبال منابعی است که بتواند سلاح لازم را از
آنها خریداری نماید.
19 ـ سید موسی صدر در تاریخ 14 /12 /48 برای اقامت یک هفته در کویت و
جمع آوری اعانه جهت اتمام ساختمان مرکز شیعیان در بیروت وارد کویت شده و
با والاحضرت امیر کویت و ولیعهد و رئیس مجلس شورای ملی ملاقات نموده
است.
20 ـ در کنگره قاهره هفته نامه المصور سید موسی صدر را برای انجام گفتگو و
مصاحبه انتخاب و چنین نوشته است:
«سید موسی صدر یکی از شخصیت های دینی است که ناگهان در خلال دو سال
اخیر عرض وجود کرد و هم اکنون یکی از شخصیت های مؤثر و بارز در حوادث
لبنان است بنا به گفته خود سید موسی صدر از یک خانواده لبنانی الاصل که
نسبش به امام موسی بن جعفر (ع) می رسد می باشد.
مشارالیه در کنار پدرش
سید صدرالدین مؤسس آموزشگاه دینی قم که در آن سکونت داشت به دنیا آمده
و مراحل اولیه آموزشی را در آن آموزشگاه گذرانده و سپس از دانشکده حقوق
دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است و سپس تحصیلات خود را در نجف ادامه
و به پایان می رساند و پس از درگذشت عبدالحسین شرف الدین پیشوای شیعیان
در جنوب لبنان مسئولیت دینی خود را به عهده می گیرد.
21 ـ روزنامه الاحرار چاپ بیروت در شماره ششم مارس 1970 زیر عنوان
«اسرار دیدار سید موسی صدر از کویت» نوشته است که مسافرت وی با فعالیت
ایران در خلیج فارس ارتباط دارد و در نظر است که گروه شیعیان ایرانی و لبنانی و
عراقی و کویتی را به بهانه کسب حقوق آنان و رفع ظلم از آنها در یک سازمان گرد
هم آورند و تاکنون زیر نظر سفارت ایران جلساتی به این منظور تشکیل شده
است ولی بسیاری از روشنفکران بلکه ایرانیانی که حاضر نیستند طرح های
ارتجاعی دولت متبوع خود را بپذیرند در آن جلسات شرکت نکردند.
22 ـ سید موسی صدر که در تاریخ 4 /12 /48 به کویت وارد شده بود مورد توجه
فوق العاده کلیه محافل کویتی و مقامات دولتی قرار گرفته و به نحو شایسته ای از
وی استقبال و به مشارالیه توجه نشان داده اند.
سید موسی صدر
الف ـ مشخصات :
نام: سید موسی.
شهرت: صدر.
فرزند: صدرالدین.
دارای شناسنامه شماره: 32
قم.
متولد: 1307.
شغل رئیس شورای عالی شیعیان لبنان.
دارای لیسانس حقوق
از دانشگاه تهران.
متأهل.
مذهبی، شیعه اثنی عشری.
ساکن بیروت.
ب ـ خلاصه پیشینه :
موسی صدر در چند سال قبل، از طرف مرحوم آیت الله بروجردی به عنوان
نماینده مذهبی انتخاب و به کشور لبنان اعزام گردیده و نظر به اینکه روحانی
روشنفکر و تقریبا وارد به جریانات سیاسی روز می باشد، لذا این خصوصیت، او
را مشهور نموده و موفقیتهایی نیز کسب کرده است.
در سال 38 امتیاز مجله مکتب اسلام در قم به نام مشارالیه صادر گردید لیکن
مجله مزبور به علت عدم انتشار، امتیاز آن لغو گردید.
(توضیح : این مجله غیر از مجله درس هایی از مکتب اسلام بوده است)
در سال 42 موقع تاج گذاری پاپ که موسی صدر نیز حضور داشته وزیر خارجه
پاپ به وی اظهار می دارد تمام فعالیت های واتیکان و جامعه روحانیت بر این
است که مردم را به روحانیت نزدیک نمایند و هم اکنون که با اقدامات شاهنشاه
ترقیات منطقی در ایران صورت می گیرد، روحانیون با این اقدامات مبارزه
می کنند و این عمل باعث می شود که مردم از دیانت بیزار شوند.
صدر در پاسخ
اظهار داشته: روحانیون بزرگ با اصلاحات مخالفت اصولی ندارند و فقط
خواسته اند در نحوه اجرای اصلاحات نظریاتی اظهار بدارند.
موسی صدر و همسرش در سال 43 ترک تابعیت ایران را نموده و شناسنامه
لبنانی دریافت داشته اند؛ لیکن دولت ایران تابعیت لبنانی او را نادیده می گیرد.
طبق یک فقره گزارش خبر یاد شده دارای تمایلات ناصری است و بعضا از
اقدامات دولت ایران انتقاد می کند و از وقایع 15 خرداد 42 روحانیون لبنان
تلگرافی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر مخابره کرده اند که مشارالیه نیز ذیل آن را
امضا کرده است.
طی یک فقره اطلاعیه اعلام شده مشارالیه با مقامات مصری در تماس است و
عامل آنها در لبنان می باشد و یک دستگاه اتومبیل از سفارت مصر به عنوان هدیه
دریافت داشته است.
ضمنا چون بر اثر تماس وی با مقامات لبنان مورد سوءظن
قرار گرفته بود لذا اداره کل هشتم در سال 44 با ترک تابعیت او موافقت نموده
دستور داده از ورود به ایران جلوگیری کنند.
در تاریخ 15 /8 /44 با موسی صدر در منزل تیمسار سپهبد خسروانی ملاقاتی به
عمل آمده و نامبرده ضمن اظهار مطالبی در زمینه شاه دوستی و میهن پرستی قول
همکاری داده است ضمنا طبق مفاد یک فقره گزارش خبری شخص موصوف در
یکی از جلسات مذهبی در لبنان نسبت به مقامات عالیه کشور شاهنشاهی اهانت
نموده است1.
مشارالیه ریاست افتخاری انجمن مذهبی محصلین ایرانی در بیروت را پذیرفته و
سخنرانی هایی نیز در آن انجمن نموده است.
روز 24 /5 /45 ضمن مصاحبه مطبوعاتی در پاسخ یکی از خبرنگاران راجع به
پیمان اسلامی اظهار داشته من یک رهبر دینی هستم و وظیفه خودم را انجام
می دهم و اگر این عمل من احیانا با روش یک فرمانروا یا پادشاهی وفق می دهد
نباید چنین تعبیر شود که من مزدور آنها هستم.
در مورد این که می گویند من برای
تأیید پیمان اسلامی به مردم پول می دهم از شما دعوت می کنم به دارایی من
رسیدگی کنید و در این باره قضاوت نمایید.
مصری ها پس از قتل کامل مروه مدیر روزنامه الحیاۀ چاپ بیروت به منظور
بدنام کردن موسی صدر یک دختر سنی را نزد وی فرستاده اند و دوشیزه مزبور
مدعی شده بود یکی از جوانان صور با وی عمل منافی عفت انجام داده است.
صدر جوان مذکور را احضار و پس از اعتراف به این عمل او را مجبور به ازدواج
با دوشیزه موصوف می نماید.
چند روز بعد جوان موصوف نواری را که قبلاً با
صدای دوشیزه مورد بحث پر کرده بود و ضمن آن به سید موسی صدر تهمت عمل
نامشروع زده بود، به سمع مردم می رساند اهالی صور که برای صدر احترام
زیادی قائلند پیرامون مسئله تحقیق و چون دروغ ادعای دختر برای آنان ثابت
می شود به خشم آمده و به منزل جوان مزبور حمله نموده و به طوری که گفته شده
آن جوان به قتل رسیده و به دنبال این اقدامات شهر صور و مناطق جنوب به نفع
صدر دست به اعتصاب زده اند.
در تاریخ 15 /10 /45 در موقع تأسیس شورای عالی شیعیان لبنان هیئت بزرگی
مرکب از اعیان، روحانیون، وکلای دادگستری و روشنفکران شیعه لبنان از
بیروت و بعلبک عازم شهرها و مناطق شیعه نشین لبنان شده و در حالی که
عکس های سید موسی صدر را به شیشه های اتومبیل خود چسبانده بودند مردم
را به پشتیبانی از مشارالیه دعوت می کردند.
مشارالیه در سال 46 به مدت سه ماه از کشورهای آفریقایی دیدن نموده و
طبق اطلاع در همان موقع جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر وسیله سفیر
آن کشور در ساحل عاج از موسی صدر دعوت کرده تا از مصر دیدن نماید.
مشارالیه در تاریخ 7 /1 /47 به منزل آیت الله خمینی در نجف اشرف رفته و با
وی ملاقات و مذاکره کرده است.
در جریان بحران روابط ایران و عراق و اقدامات غیرانسانی حزب بعث آن
کشور موسی صدر علیه زمامداران عراق فعالیت هایی را در لبنان آغاز کرد و
شورای عالی شیعیان جلساتی تشکیل و رفتار مقامات عراقی را نسبت به شیعیان
مورد بحث قرار داد و متعاقبا موسی صدر ضمن مخابره تلگرافی به عنوان جمال
عبدالناصر رئیس جمهوری مصر از وی خواست که اقداماتی نسبت به رفع فشار
از شیعیان و حوزه علمیه نجف به عمل آورد.
مشارالیه در سال 48 ضمن نامه ای به عنوان میرزاهادی عبادی طالقانی در
تهران نوشته و اعلام داشته حزب بعث عراق با همکاری موسی آیت الله زاده
اصفهانی توطئه ای علیه جان او ترتیب داده بودند لیکن یکی از رهبران توطئه
مطلب را فاش کرد و وی از مهلکه جان سالم به در برد.
صدر در اواخر سال 48 شخصی بنام عبدالامیر صفی الدین را به عنوان
نماینده خود به ایران اعزام داشته و منظور مشارالیه از این کار جلب پشتیبانی
مادی و معنوی روحانیون ایران بوده است.
سید موسی صدر معمولا همه ساله به ایران مسافرت می کند1 و در سال 48
بنا به دعوت وزارت امور خارجه کویت به آن کشور مسافرت کرده سپس جهت
شرکت در کنگره شورای عالی مطالعات اسلامی به قاهره عزیمت نموده و طبق
مندرجات جراید عربی مشارالیه در همین سفر با جمال عبدالناصر رئیس
جمهوری مصر ملاقات و مذاکره کرده است.
توضیحات سند:
1ـ همان گونه که در مقدمه و
جای جای اسناد آمده است، اگر
بپذیریم، به اقتدار و انسجام
رساندن اسلام و مسلمانان در
لبنان و به ویژه هویت دوباره
بخشیدن به شیعه در لبنان در
برابر دشمن واحد آنان یعنی
اسرائیل یک هدف اصلی و والا
و یا یک استراتژی بسیار مهم
امام موسی صدر بوده، طبیعی
است این را نیز قبول کنیم که او
برای دستیابی بدان هدف بسیار
مهم و حیاتی به ابزارهایی چون
برخورداری از یک دیپلماسی
فعال در برابر قدرتمندان آن
روز جهان و بهره گیری از
امکانات مادی و معنوی آنان و
دیگر مسلمانان و دانشمندان و
مراجع شیعه و سنی، به عنوان
یک تاکتیک بُرّا و مؤثر نیازمند
بوده است.
این قبیل اسناد با
آنکه تمام همّ خود را مصروف
کرده است تا شخصیت روحانی
و رسالت والای او را به تردید
افکند، امّا زیرکی، درایت،
هوشمندی و توان برتر او را در
استفاده از این امکانات،
نتوانسته منکر شود.
چرا که
تناقضی که در همین چند سطر
دیده می شود خود، گواه صادقی
است بر این مدعا، مضافا اینکه
هیچ گونه همکاری از ناحیه
ایشان صورت نبسته و در اسناد
ساواک نیز حتی یک برگ در
این خصوص یافت نشده است.
1ـ لازم به توضیح است امام
موسی صدر بعد از هجرت به
لبنان در آبان سال 1338، کلاً 4
سفر به ایران داشته اند:
1ـ اواخر سال 38 به منظور
خداحافظی
2ـ تابستان 1340
3ـ تابستان 1344
4ـ زمستان 1350
و اینگونه اظهارات برداشتهای
شخصی و اطلاعات ناقص افراد
گزارشگر است.
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 176