متن اعلامیه حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای مجاهد تبعیدی
در خصوص کشتار یزد و افشاگری جنایات رژیم
متن سند:
متن اعلامیه حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای مجاهد تبعیدی
در خصوص کشتار یزد و افشاگری جنایات رژیم
بسمه تعالی
حضرت مستطاب آیتالله آقای حاج شیخ محمد صدوقی یزدی دامت برکاته
با نهایت تأسف اطلاع یافتیم که شدت و خشونت پلیس مردم ناشناسی کسانی که خود را در خدمت مردم معرفی میکنند در یزد به کشتار و زخمیشدن مردم مسلمان منتهی گشته و زخم عمیق و لبالب از خونی را که فاجعه قم و تبریز بر پیکر ملت وارد ساخته بود، به ضربتی دیگر در یزد و جهرم و چند شهر دیگر عمیقتر و خونینتر نموده است. جای آن است که این ددمنشی مصیبت آفرین به حضرت عالی و همه علمای متعهد که آموزگار اخلاق و انسانیتاند، تسلیت گفته شود.
در خاطر مبارک پوشیده نیست که حوادث مزبور که به طور پیوسته در فاصلههای چهل روز در پی یکدیگر اتفاق افتاده و کم کم به همه جای کشور و در ابعادی گسترده کشیده شده است دو موضوع اساسی را آشکار میسازد و از دو تصمیم قاطع پرده بر میدارد: نخستین موضوع، نارضایی دستگاه حکومت ایران از خود آگاهی ملت است و تصمیم بر سرکوب عامه خلق و بالاخص عناصری که آنان را در این آگاهی و درک موقعیت، مدد میدهند.
و دومین موضوع، نارضایی ملت از این دستگاه جابر و جائر است و تصمیم بر یکسره کردن کار خویش و گسستن ریسمانی که هر لحظه بر گردن او محکمتر میشود و گلوی او را بیشتر میفشارد. در این رویارویی - مانند همه مبارزاتی که میان حکمرانان با ملتها برپا بوده - حق با ملت است و قدرت حاکم در موضع باطل و زورگویی است. تنها همین که دستگاه حاکم با ملت خود به ستیزه گری و کینه ورزی برخاسته کافی است که آن را محکوم کند و بطلان و ناحقی آن را مسلم سازد.
و حکومت ایران چون میدید که خصومت او با ملت و بی اعتمادی و نفرت ملت از او، دلیل واضحی بر ناحق بودن اوست سراسیمه و با روشهای فضاحتآمیز و ناشیانه، تلاش میکند تا در سطح جهانی، واقعیت موجود را تحریف نموده، روابط دولت و ملت را در ایران، گونهای دور از واقعیت وانمود سازد. سخنگویان دستگاه سلطه پیوسته میکوشند مردم را طرفدار خود و همه این تظاهرات عظیم و وسیع ضد حکومت را از طرف عدهای معدود وانمود کنند و چون تمامی وسایل خبری ایران بعضی از وسایل خبری خارج از ایران را در اختیار دارند، ساده لوحانه میپندارند که در این کار موفق میباشند. غافل از آن که کار از این مرحلهها گذشته و فریاد خشم آلود مردم، از مرزهای ایران عبور کرده و به بسیاری گوشهای شنوا رسیده است. در دنیا کم نیستند کسانی که انگیزه و مطلوب ملت ایران را از این تظاهرات میدانند. میدانند که ایرانی میخواهد به دنیا اعلام کند که در کشورش آزادی و عدل اجتماعی و احترام به حیثیت انسانی وجود ندارد و وی مصمم است که بر ضد این شیوه ستمگرانه اقدام کند. این آگاهی در سطح جهانی خاصیت همگانی بودن تظاهرات ملت و یک صدا بودن آنان در مخالفت و اعتراض بر حکومت است.امروز مردم ایران بیدار شدهاند. گسترش و اوجگیری مبارزات آنان که در همه سطوح با عشق به آرمانهای انسانی اسلام توأم است، این بیداری و خودآگاهی را تأیید میکند. در بزرگترین شهرها و در بسیاری از شهرهای کوچک و حتی در بخشهای دور افتاده، اظهار انزجار و بیزاری از شیوه عمل حکمرانان ایران، به صورتی بی سابقه انجام گرفته است. در بیشتر این شهرها، مردم در بزرگترین اجتماعاتی که در آنجا سابقه داشته، این بیزاری و نفرت را ابراز کردهاند و همه قشرها از دانشجو و روحانی و روشنفکر تا کارگر و کشاورز و پیشه ور و حتی کارمندان و حقوق بگیران دولتی، همصدا با علمای بزرگ مذهبی، سخن واحدی را تکرار کردند. وضع موجود ایران را و نظامی را که به این وضع منجر گشته تقبیح و تخطئه نمودند. فقدان آزادیهای اجتماعی و رفاه اقتصادی و صلاح اخلاقی را که منشأ اصلی آن، شیوه حکومت در ایران و روابط غیر منطقی و غیر انسانی حکمرانان با مردم است، محکوم دانستند و وفاداری خود را به علمای مترقی و متعهد مذهبی و پیوند ناگسستنی خود را با اسلام مؤکداً اعلام داشتند. علی رغم آن که بلندگویان رژیم ایران به طور کپیهای و بخشنامهای اصرار و تأکید میکنند که معترضان و مخالفان حکومت، اقلیتی معدودند، و حتی برخی از این سخنگویان به شکلی کودکانه ادعا نمودند که تظاهر کنندگان و شورشیان تبریز از آن سوی مرزها به ایران آمدهاند در واقعیتهای شبهه ناپذیر نشان خواهد داد که مطلب کاملاً برعکس است، این مدافعان دولتند که عده معدودند که حتی نام یک اقلیت نیز نمیتوان به آنان داد. مسئولان تشکیل اجتماعات دولتی نیک میدانند که دولت هنگامی که میخواهد عدهای را به طرفداری از خود در جایی گرد آورد و اجتماعی تشکیل دهد با چه دردسر و اشکالی روبرو است تا آنجا که مجبور است حتی کارمندان فرو رتبه خود را نیز با تهدید یا تطمیع به محل اجتماع بکشاند. اینها هنگامی که این را با اجتماع عظیم و سیل آسای مردم قم و تبریز و تهران و سایر شهرها مقایسه میکنند و میبینند که با یک اشاره پیشوایان مذهبی چگونه قشرهای مختلف مردم در مجامع و مساجد گرد میایند، یا در خیابانها به راه میافتند، یا مغازهها و کارگاههای خود را تعطیل میکنند یا کلاسهای درس را ترک میگوند خود قلبا اذعان و تصدیق میکنند که گروه مخالفان دستگاه حاکم، یک اقلیت گمراه و فریب خورده نیست بلکه یک اکثریت آگاه و با اراده و زمان شناس است که از موقعیت متزلزل حکومت ایران و اضطرارهای جهانی آن استفاده میکند و خشم فروخورده خود را ابراز میدارد.
در رابطه با درک همین حقیقت است که یکی از سخنگویان رژیم در مصاحبهای، قشر فعال در تظاهرات اخیر، یعنی روحانیون، دانشجویان و بازرگانان و پیشه وران را مخاطب ساخته - ضمن آن که با لحنی تملقآمیز میکوشد دل گروههای مزبور را به دست آورد - با لحنی رسا اعتراف میکند که همه گروههای نامبرده در عملیات مخالفتآمیز علیه دستگاه شرکت و دخالت داشته. دستگاه حاکم ایران باید بداند که نه تنها اکثریت مردم ایران بلکه همه کسانی که در سطح جهانی با مسایل ایران برخورد داشتهاند ماهیت قضایای کشور را میدانند و از فقدان آزادیهای مدنی و حقوق انسانی در این کشور بخوبی آگاهند. آنان هنگامی که از قول یکی از دیپلماتهای ایرانی در اتریش میشنوند که وی تظاهرات اخیر ایران را دلیل وجود آزادی و تظاهر کنندگان را مخالف آزادی! معرفی میکند از خود میپرسند آیا دولت آزادیخواه و دموکرات ایران! در برابر این تظاهرات چه عکس العملی نشان داد ؟ آیا همان طور که در کشورهای آزاد معمول است پلیس را به محافظت از تظاهر کنندگان گماشت؟ یا آنان را با خشنترین وجهی تار و مار کرد و حتی مأمورانی را که در نابودی و سرکوب تظاهرات و تظاهر کنندگان لیاقت به خرج داده بودند تشویق و ترفیع کرد و آنهایی را که در این مأموریت سستی و تردید نشان داده بودند، مورد مؤاخذه قرار داد؟ مردم دنیا میگویند آن تظاهراتی دلیل آزادی است که با گلوله و رگبار آتش قداره بندان حکومت پاسخ داده نشود و دهها کشته و زخمی و صدها زندانی و تبعیدی برجای نگذارد. دولت ایران، آن تظاهراتی را میتواند دلیل وجود آزادی بداند که انگیزه آن اختناق و فشار بیش از حد تحمل نباشد. وقتی تظاهرات کاملاً آرام قم با چنان قساوت وحشیانهای رو به رو میشود، و وقتی تشکیل مجالس ترحیم شهدای قم در تبریز با چنان خشونت احمقانهای سرکوب میگردد، و وقتی گرامی داشت خاطره شهیدان تبریز در قم، یزد، جهرم، اهواز و... به خشونتهای کمابیش مشابهی منجر میشود، چگونه یک مقام رسمی، شرم نمیکند که چنین تظاهرات سرکوب شدهای را که طی آن عدهای غیر نظامی بی سلاح، با اسلحه پلیس درو شدهاند، دلیل وجود آزادی و دموکراسی قلمداد نماید. تخصص و برداشت واقع بینانه ایرانیان و بسیاری از جهانیان از مسایل ایران موجب آن است که همه تدابیری نیز که حکومت برای موجه نشان دادن موقع خود به کار میبندد، در چشم ناظران ایرانی و بی طرف بیگانه تلاشهای ناموفقی جلوه کند که غرض از آن همانا تحریف حقایق و گمراه کردن اذهان و در نتیجه، ادامه دادن ستم موجود است. هیچ کس در ایران شک ندارد که تشکیلات ضد مردمی جدیدی که به نام "کمیته اقدام ملی" نامیده شده همان دستی است که کشتار قم، تبریز، یزد، جهرم و اهواز را به راه انداخته و اکنون از آستین کمیتهای که میخواهد خود را به نام یک واحد ملی جا بزند بیرون آمده است. همه میدانند که تظاهرات ضد دولتی را ملت به راه انداخته و بر آن پافشاری کرده است. پس این کدام " ملت " دیگر است که میخواهد از این پس به جنگ ملت ایران بیاید و صداها را در گلو خفه کند؟ جای کمترین تردید نیست که اولیای حکومت چون نیروهای پلیس و ارتش را در رویارویی با ملت و برادرکشی و بیگناه کشی، دارای کارآیی لازم نیافتهاند دست به تشکیل جمعیتی از گستاخترین و بیپرواترین عناصر آدمیخوار زده و میخواهند فاجعههای احتمالی آینده و کشتارهای جمعی و شاید نیز ترورهای فردی خود را زیر نام "کمیته اقدام ملی " انجام دهند. از هم اکنون میدانیم و اطمینان داریم که این تدبیر نیز محکوم به شکست است و این گونه اقدامات مذبوحانه نخواهد توانست آب رفته را به جوی برگرداند و برای دستگاهی که همواره روبروی مردم قرار داشته و هرگز نخواسته اراده و قدرت ملت را به چیزی بگیرد آبرویی درست کند. در پایان، یاد شهادت برادران یزدی را گرامی و مقدس دانسته عزت و سرافرازی و موفقیت جنابعالی و دیگر علمای آگاه و متعهد یزد را که ملجأ و پناهگاه و پشتیبان و همراه مردم بوده و در ارشاد و هدایت خلق کوشیدهاند، از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
انه سمیع مجیب، و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین. ۱۹ فروردین ۱۳۵۷
ایرانشهر - سید علی خامنهای
دانشجویان مسلمان یاد شهادت برادران قم، تبریز، یزد، جهرم، اهواز و.... را گرامی و مقدس دانسته، همبستگی عمیق خلق ستمدیده و محروم را در راه برانداختن حکومت استبدادی شاه خائن و واژگون کردن کاخ ظلم و برقرار کردن حکومت عدل اسلامی آرزومندند.
پیروز باد نبرد مسلحانه پیشتاز خلق
سرنگون باد حکومت استبدادی پهلوی
برقرار باد حکومت عدل اسلامی
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 128

