الف- چگونگی جذب طلاب
متن سند:
الف- چگونگی جذب طلاب
شتاب مهدی هاشمی و دوستان وی در هر چه زودتر به ثمر نشستن این حرکت، و تربیت سریع طلابی همسو و همراه، برای تأمین و تکمیل کادر نیروی انسانی مورد نظر در ساختار آینده نظام که انتظار آن را میکشیدند، آنان را واداشت تا در کنار جوانان پرشور، انقلابی و مخلصی که از مجاری طبیعی به عنوان طلبه به سوی مدارس علمیه روی میآوردند، افراد خاصی را نیز به صورتی رابطهای شناسایی، جذب و به سوی مدارس آقای منتظری گسیل دارند. آنان بر این باور بودند که برنامههای آموزشی و تربیتی مدارس روی این دسته از طلاب زودتر جواب میدهد و از همان ابتدا میتوانند نسبت به آینده موفق آنان امیدوار باشند.
در این خصوص از لحاظ جغرافیایی خطه اصفهان و از جهت تشکیلاتی بعضی از عناصر سپاهی به خصوص آنها که در واحد نهضتهای سپاه اشتغال داشتند و اکنون به دلیل انحلال آن سرگردان بودند، در اولویت قرار گرفتند و با استفاده از نفوذ خود و سابقه همکاری، همفکری و سمپاتی این افراد، به تشویق آنها برای ورود به حوزۀ علمیه و ثبت نام در مدارس مزبور پرداختند.
مهدی هاشمی در این خصوص در یکی از اعترافاتش میگوید:
« یک سری جلسه برای جذب طلاب و دانشجویان منطقه لنجان سفلی تحت نظر خودم و با افراد زیر تشکیل میشد....»1
وی همچنین در خصوص نگرش خاص مسئول مدرسه رسول اکرم (ص) در گزینش طلبه میگوید:
«مدرسه رسول اکرم (ص) که تحت نظر مستقیم ایشان اداره میشد ادامه همان کار سیاسی عقیدتی در سپاه است. یعنی در حقیقت از کانال سپاه افراد را پذیرش کردند برای طلبه شدن.»2
وی همچنین در خصوص یکی از مرتبطینش که مشکلی برایش پیش آمده بود، میگوید:
«چون برادرش با من ارتباط داشت، تماس گرفت که از طریق دفتر آیتالله منتظری با اطلاعات تماس گرفته شود. گفتم: مفید نیست و بعداً از من مشورت خواست. گفتم: چون در فامیل... طلبه نیست باید طلبه شود که فعلاً مشغول تحصیل است.»3
یکی از افرادی که در این مقطع به حوزه روی آورده میگوید:
«پس از انحلال واحد نهضتها، جهت خواندن درس طلبگی به قم رفتم و در سال ۶۴ از طریق آقای هاشمی به یک سری کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی در نهضت جهان اسلام دعوت شدم.»4
مهدی هاشمی در جای دیگری در همین مورد میگوید:
«در کاشان سال ۶۵ یک جلسه خصوصی با طلاب جوان و دو نفر از اعضای جهاد سازندگی گل آرا به نام... و... تشکیل شد و قرار گذاشتیم تجمع دانشجویان آن منطقه را از نظر فکری تغذیه کرده و طلاب جوان را نیز در مدارس امام صادق (ع) و بعثت وارد سازیم که اجل مهلت نداد.»5
تلاش مهدی و دوستانش برای جذب افرادی خاص به حوزه و مدارس مورد اشاره از لابلای این اسناد به خوبی خود را نشان میدهد ولی همانطور که اشاره شد، این بدان معنا نیست که همه طلاب مدارس مزبور از این کانال جذب شدند. بلکه عده زیادی از داوطلبان تحصیل در حوزۀ علمیۀ قم به دلیل عدم پذیرش مدارس تحت پوشش شورای مدیریت، به سمت این مدارس هدایت میشدند و عدهای نیز شخصاً به دلیل انتساب این مدارس به آقای منتظری که از پیشینه مبارزاتی و انقلابی و موقعیت حوزوی خوبی برخوردار بودند و یار غار امام (ره) شناخته میشدند و مدارس وی نیز اشتهار به انقلابی بودن داشت، ترجیح میدادند تحصیلات خود را در اینجا پیبگیرند.
دو دستگی که بین طلاب در بدنه این مدارس وجود داشت و به مرور تشدید شده، به بیرون از مدارس نیز سرایت نمود، ریشه در این واقعیت داشت که افرادی که به صورت رابطهای و از کانال مهدی و دوستانش به مدارس جذب شده بودند و طلابی که احیاناً در حین تحصیل به آنها گرایش پیدا کرده و جمعاً از حمایت و پشتیبانی مدیر و مسئولین این جریان برخوردار بودند، با دیگر طلابی که در درون این مدارس استقلال خود را حفظ کرده، و در مقابل جریان موسوم به مهدی هاشمی مقاومت میکردند- و از این جهت ناگزیر محدودیتهایی را نیز تحمل مینمودند- همواره رو در رو بودند و بحثها و منازعات سیاسی بین آنها وجود داشت.
یکی از اساتید مدرسه علمیه بعثت که از نزدیک روند گزینش و آموزش طلبهها توسط طیف مهدی هاشمی را در مدرسه مزبور شاهد بوده در بخشی از اظهارات خود میگوید:
«از جمله مسایلی که میتوانم بدان اشاره کنم مسئله مهرهسازی نه مؤمن سازی بود که البته این تعبیر از من است ولی این یک واقعیت تلخی بود که در روند امور مدرسه و در اخراج و قبول افراد، دادن امتیاز به افراد کاملاً مشهود بود. گاهی میدیدم یک آدم تازه وارد که هیچگونه صلاحیتی ندارد و یا مایه علمی چندانی ندارد وارد مدرسه میشود و فقط به دلیل اطاعتش آن چنان امتیاز میگیرد و ارزش و احترام پیدا میکند که خودش را گم میکند. در اینگونه موارد چه درگیریها و بحث و جدلها که با هم نداشتیم ولی چه میشد کرد. ایشان مسئول مدرسه بود.»6
توضیحات سند:
1- همان، ج 6، ص 76.
2- همان، ج 8، ص 44.
3- همان، ج 1 ، ص 155.
4- پرونده مجید عربزاده، ج 1، ص 6
5- پرونده مهدی هاشمی، ج 8، ص 75.
6- پیوست شمارۀ 3
منبع:
کتاب
بنبست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 98