تاریخ سند: 6 شهریور 1357
تلفنگرام
متن سند:
از: ساری تاریخ: 6 /6 /2537[1357]
به: 312 شماره: 2751 / 2ﻫ 1
تلفنگرام
پیرو: 2749 / 2ﻫ 1 – 6 /6 /37
روز جاری (6 /6 /37) تلگرافی1 از طرف 33 نفر از اهالی بابل که از طبقات مختلف میباشند خطاب به جناب آقای نخست وزیر2 مبنی بر استدعای استخلاص شیخ هادی روحانی از بابل به تهران مخابره گردید. اسامی امضاء کنندگان تلگراف متعاقباً به استحضار خواهد رسید. مستدعی است مقرر فرمایند در زمینه مفاد تلگراف پیروی فوق نظریه اعلام نمایند.
گوینده :
گیرنده :
ساعت: بابل
تهران ش 185 ک 233 ت 6 / 6 / 2537
توضیحات سند:
1. تلگراف مورد اشاره به این شرح است:
«جناب آقای مهندس شریف امامی نخست وزیر محترم
اینک که در طلیعه دولت جنابعالی وعده آزادی مشارکت عموم در همکاری با دولت و انجاح آرزوهای حقه مسلمین و احترام روحانیت و احکام اسلامی اسباب امید فراوان فراهم نمود با بیصبری استدعا داریم اکیداً اوامر عالی صادر فرمایند تا حضرت مستطاب حجتالاسلام واعظ محترم و محبوب و شهیر آقای حاج شیخ هادی روحانی که متأسفانه چندی قبل شبانه با ورود مأموران ژاندارمری به منزلش به گناه حقگوئی ضمن مواعظ سودمند در مسجد جامع شهر بابل به نحو موهنی دستگیر و به نقطه نا معلومی اعزام و در بازداشت به سر میبرد، به فوریت آزاد و با احترامات لازمه به بابل برگشت داده شوند وصول پاسخ مثبت حاکی آزادی آقای حاج روحانی مایۀ مسرت و امتنان اهالی است. علی حقوقی وکیل دادگستری، حاج حسین ملحوجیان، حاجصادقی، حاج طبریپور، سید صادق انوری، محمد حسین طبریپور، محمدرضا مظلوم، عباس مهدوی، محمود صیدگر، مهدی کبیری، محمود بهرامیان، سید مهدی احمدزاده، معصوم علی عزیزپور، علیاصغر اوصیاء، ابراهیم خاکزاد، علی خداترس، علیاکبر حقوقی، احمد نژاد، امیر اسلامی، سیدجعفر تابنده، رمضان گلزاده، شعبان مؤیدی، ابوالفضل گنجی، رضا امیدی، حاج اوصیاء، حسن الماسپور، محمد حسین شیرازی، حسن طبری، حاجی سعادت یعقوبی، احمد پورگلشنیرشیدا، رجبعلی جلیلیان، اصغر تیرم و حمید تقیزاده»
2. جعفر شریف امامی، فرزند محمدحسین نظامالاسلام در 27 خرداد 1291 ﻫ ش در تهران متولد شد. جعفر شریفامامى تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید و براى ادامهی تحصیل به سوئد و آلمان رفت و در این کشور آخرین مدرک تحصیلى خود را در رشتهی برق کسب کرد. او در ایران، در راهآهن دولتى شاغل بود و به معاونت این سازمان رسید. در سال 1324 مدیرعاملى بنگاه آبیارى، در تیر و اسفند 1329 در دولت رزمآرا وزارت راه و در دولت سپهبد فضلالله زاهدى مدیریت عامل سازمان برنامه را به دست گرفت و در سال 1333 به سناتورى تهران انتخاب شد. شریفامامى در دولت دکتر منوچهر اقبال وزیر صنایع و معادن شد و در شهریور 1339به نخستوزیرى رسید. دولت مستعجل شریفامامى ثمرهی یک دوره تنشهاى جدى در روابط ایران و آمریکا بود. تشدید فعالیت جناحهاى وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلى و سرانجام سقوط دولت شریف امامى در اردیبهشت 1340 انجامید. او در سال 1342 مقام ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و تا آستانهی انقلاب اسلامى ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریفامامى در مرداد 1346 به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوى را تسجیل کند. با آغاز امواج انقلاب اسلامى ایران، محمدرضا پهلوى در یکى از واپسین تلاشهاى خود به فراماسونرى و استاد اعظم آن، جعفر شریفامامى متوسل شد و وى را در نقش دیرینش، به عنوان محور تفاهم و «آشتى» سیاستهاى بیگانهی مؤثر در ایران به صدارت رسانید. باید افزود که برخلاف تصور شاه، هر چند شریفامامى طى دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتى» و «تفاهم» کانونهاى قدرت بیگانه وجههاى اندوخته بود و لذا مىتوانست نمادى از «آشتى بینالمللى» به شمار رود، ولى او هیچگاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهرهی «وجیه الملّه» مطرح شود. جعفر شریفامامى در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جاى خود را به دولت نظامى ارتشبد غلامرضا ازهارى سپرد.
شریف امامی ثروت زیادى در دوران حیات خویش اندوخت. احمد شیبانى ـ از نزدیکانش ـ به فردوست اطلاع داده است که هنگام خروج از ایران زمان انقلاب 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج ریخته بود. شریف امامى از مهرههاى واسط و محلل به شمار مىرفت که در شرایط بحرانى از او استفاده مىشد. یک بار پس از کابینه علاء و قبل از دولت امینى و در سال 1349 و بار دیگر در اواخر عمر رژیم در سال 57 به سمت نخست وزیرى رسید که نهایتاً با وقوع حادثهی 17 شهریور و قتلعام در میدان ژاله تهران در کارنامه وی ثبت شد. اگرچه از ابتدای دولت او ما در شهرها درگیری، دستگیری، زندان، قتلعام را داشتیم اما 17 شهریور فراز مهمی از قتلعامهای سالهای (1356 ـ 1357) بود. در زمان صدارت وى، او نیز از صحنه کنار رفت.
وى از دوران جوانى عضو تشکیلات ماسونى بود و در تشکیلات ماسونى، به استاد اعظمى رسید و از چهرههاى وابسته به سیاست غرب بود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378 در آمریکا درگذشت.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، کتاب هفدهم، جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 194