تاریخ سند: 9 بهمن 1344
درباره: ورود و خروج آقای ناصر مکارم و مسلمان شدن یک نفر بهایی به نام اسداله رمضانی ثابت
متن سند:
شماره: 2683 /5 تاریخ: 9 /11 /1344
از: شهربانی خرمشهر
به: ریاست ساواک شهرستان خرمشهر
درباره: ورود و خروج آقای ناصر مکارم و مسلمان شدن یک نفر بهایی به نام اسداله رمضانی ثابت1
طبق گزارش واصله روز 6 /11 /44 آقای ناصر مکارم به خرمشهر وارد و در منزل آقای سیدمحمد تقی موسوی2 امامجماعت خرمشهر سکونت و همان روز در جلسهای که به مناسبت تشرف یک نفر بهایی به دین مبین اسلام در منزل آقای حاج حسین خان باباپور با حضور عدهای از علما منجمله آقای اسلامی و سیدمحمدتقی موسوی از خرمشهر و آقایان مصدرالامور3 و سنابادی4 از آبادان تشکیل شده بود حضور بهم رسانید. در این جلسه که کلیه گفتگوها و جریان امر با ضبط در روی نوار ضبط صوت صورت گرفت نامبرده بالا مسلمان و پس از صرف شربت و شیرینی و ختم جلسه آقای مکارم به آبادان عزیمت نمود. ضمناً آقای رمضانی ثابت که به دین مبین اسلام مشرف شد مقدار زیادی بدهکاری دارد که تصور میرود به خاطر استمهال از طلبکاران و فروش چند باب خانه و یک باب حمام که ساخته و تاکنون به فروش نرسیده مبادرت به چنین عملی نموده است.
رئیس شهربانی خرمشهر. پیرزاده
آقای شاهرخی. با اطلاعاتی که خود این ساواک دارد بطور مشروح گزارش شود نوار ضبط صوت را بگیرند ضمناً از [ناخوانا]
توضیحات سند:
1 شهادتنامه اسدالله رمضانی ثابت فرزند محمد که مورد تصدیق علمای حاضر در مجلس قرار گرفته در بخش ضمائم آمده است.
2. حجتالاسلام سیدمحمدتقی موسوی، فرزند هاشم در سال 1298ﻫ ش در دشتستان به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات مقدماتی وارد حوزه علمیه قم شد و پس از کسب فیض و فراغت از تحصیل به خرمشهر عزیمت و در این شهر در مسجد جامع به برپایی نماز جماعت و تبلیغ امور دینی و افشای چهره ضد دینی رژیم پهلوی همت گماشت.
وی اقدامات متعددی از جمله ارسال اعلامیه در جریان 15 خرداد 42، دایر نمودن کلاس درس در مدرسه علمیّه خرمشهر، موضعگیری در مقابل درج مقاله «استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، خودداری از برپایی نماز جماعت در سال 56 به تبعیت از علمای قم، دعوت مردم به بستن مغازهها و پیگیری اعتصابات، ارسال تلگراف جهت امام خمینی(ره) به پاریس در سال 1357 داشته است. ایشان تا پیروزی انقلاب اسلامی در تمامی صحنههای انقلاب حضوری فعال داشت.
حجتالاسلام محمدتقی موسوی در شرایطی که خرمشهر از جانب دشمن مورد هجوم قرار گرفته بود و ضد انقلاب نیز در داخل شهر به عنوان ستون پنجم، فضا را ناامن کرده بودند، مسجد جامع خرمشهر را به همراه شهیدان حجتالاسلام شیخ شریف قنوتی و محمد جهانآرا، به محکمترین سنگر در برابر دشمنان تبدیل میکند و مرکزی میشود برای فرماندهی رزمندگان اسلام و مقر رزمندگان و هم محلی برای پناه زخمیها، کودکان بیسرپرست، جمعآوری آذوقه و محل امنی برای اندک مردم باقی مانده در شهر. خرمشهر در چهارم آبان ماه 1359 پس از 34 روز مقاومت سقوط کرد و مسجد جامع خرمشهر آخرین سنگری بود که تا ساعات پایانی همچنان در مقابل دشمن ایستادگی میکرد. پس از خروج مدافعان از مسجد جامع و رفتن به آن سوی کارون، دشمن جسارت یافت تا خود را فاتح شهر قلمداد کند. آیتالله موسوی همواره به جبههها سرکشی مینمود و در میان رزمندگان حضور مییافت. با همت او، مساجدی چون صاحبالزمان(عج)، موسیبن جعفر(ع)، امام رضا (ع)، مسجد اعظم و ... در خرمشهر و اطراف اروندکنار ساخته شدند. حجتالاسلام موسوی در سال 1388 به رحمت الهی پیوست.
3. حجتالاسلام محمدتقی مصدرالامور، فرزند آیتالله شیخ محمد چاپلقی در سال 1308 ﻫ ش در قم دیده به جهان گشود. پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی نزد پدر و اساتید دیگر به نجف اشرف مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام سیدجمالالدین گلپایگانی، میرزا عبدالهادی شیرازی، سیدنصرالله مستنبط، سیدابوالقاسم خوئی و سیدمحمود شاهرودی بهره برد و سپس به قم مراجعت نمود و در درس آیتالله العظمی بروجردی حاضر گشت. وی سپس به امر آیتالله العظمی بروجردی برای تبلیغ به آبادان مهاجرت کرد و سالهای متمادی در آنجا به خدمات اجتماعی و فرهنگی پرداخت و با ساخت مسجد و مدرسه منشا خدمات زیادی شد. او به همراه سایر روحانیون آبادان در اعتراض به تأسیس سینما شعله آبادان برای تحصّن به قم رفت. براساس اسناد ساواک در مواردی نقش واسطه برای انتقال سهم امام(ره) به نجف را داشته است و به این دلیل ساواک با رفت و آمد وی به عراق و کویت مخالفت کرده و تلاشهای او نیز برای رفع این ممنوعیت به جایی نرسید. سرانجام در سال 1346 با سفر وی به عراق موافقت میشود. وی در بیشتر اقدامات انقلابی نقش فعالی داشت.
وی به اتفاق آقایان سیدحسین مکی، سیدمحمد برهانی و شیخ محمود سنابادی اقدام به ساخت و راهاندازی مدرسه راهنمائی و دبیرستان انصاری در آبادان کرد و در ادامه فعالیتهای اجتماعی خود اقدام به تأسیس چند مسجد و راهاندازی کانون عقاید و مذاهب با همکاری تعدادی از اساتید حوزه علمیه قم جهت پاسخگویی به سوالات دانشجویان ایرانی و خارجی نمود.
در جریان جنگ تحمیلی به تهران مهاجرت کرد و در جنوب شهر تهران به اقامه جماعت و ارشاد و هدایت مردم پرداخت. وی در تاریخ 10 /5 /1376 در تهران وفات یافت و پس از تشییع در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.
4. آیتالله شیخ محمود سنابادی، فرزند صفرعلی در عید قربان سال 1303 ﻫ ش در مشهد مقدس در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد حوزه علمیه مشهد شد و از محضر اساتیدی نظیر آیتالله سیدعلی سیستانی، خزعلی، سیدان، میرزا احمد مدرس یزدی و علامه نمازی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت.
وی پس از مدتی به نجف اشرف مهاجرت کرده و از محضر آیات عظام سیدمحمدباقر محلاتی، میرزا حسن یزدی، سیدابوالقاسم خوئی، عبدالهادی شیرازی، محمود شاهرودی، سیدمحسن حکیم و سیدابراهیم اصطهباناتی استفاده نمود. آیتالله سنابادی بنابر تقاضای اهالی آبادان در سال 1334 از نجف اشرف به آن شهرستان مهاجرت و به اقامه نماز جماعت و ترویج احکام دینی اشتغال ورزید.
وی کار فرهنگی را با تأسیس مدارس پسرانه نور دانش و دخترانه شهربانو آغاز نمود و سپس به اتفاق آقایان سیدحسین مکی، سیدمحمد برهانی و سیدمحمدتقی مصدرالامور اقدام به ساخت و راهاندازی مدارس راهنمایی و دبیرستان انصاری در آبادان نمود. آیتالله سنابادی در ادامه کارهای فرهنگی اقدام به تأسیس اتحادیه آموزشگاههای ملی آبادان کرد.
وی علاوه بر فعالیتهای عمرانی، در امور سیاسی نیز نقش ارزندهای داشت و قبل از انقلاب اسلامی منزلش پذیرای بسیاری از مبارزان بود. پس از مدتی که از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشت، علیرغم میل باطنی مجبور به ترک آبادان و هجرت به شیراز گردید. در شیراز ضمن اقامه نماز جماعت، به تدریس در حوزه علمیه شیراز پرداخت. پس از حدود هفت سال به زادگاهش بازگشت و ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد تخته سنگی مشهد به تدریس نیز همت گماشت و سرانجام پس از 90 سال عمر با برکت، در تاریخ 30 /8 /1387 ﻫ ش دار فانی را وداع و در جوار علی ابنموسیالرضا(ع) به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 225