تاریخ سند: 21 بهمن 1341
موضوع : مخالفین طرح 6 ماده ای
متن سند:
برابر اطلاع واصله از مشهد عده ای که مخالف انجام رفراندوم جهت تصویب
طرح 6 ماده ای پیشنهادی شاهنشاه بوده اند در مشهد شروع به تحریکاتی نموده
از جمله آیت الله قمی و آیت الله میلانی اعلامیه هایی1 منتشر و مخالفت خود را با
رفراندوم2 اعلام و محل این فعالیتها مسجد جامع گوهرشاد بوده و در مورخه
3 /11 /41 نیز نماز جماعت در مسجد انجام نگرفته و تحریکاتی نیز بین طلاب و
معممین مشهد از طرف مخالفین به عمل آمده است.
33942 /321 ـ 1 /12 /41
رونوشت برابر با اصل است و اصل در پرونده 149 ـ 12 بایگانی است.
گیرندگان : ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان نهم مشهد جهت اطلاع و
اعلام چگونگی
توضیحات سند:
1ـ اعلامیه آیت الله میلانی
ر .
ک : به پیوست سند
1097 /311 ـ 4 /9 /41
2 ـ رفراندوم همانطور که در
برخی اسناد گذشته ملاحظه
فرمودید، رژیم شاه در اوائل
دهه 1340 با یک طرح و برنامه
حساب شده در راستای منافع
دراز مدت خود و حامیان
غربیش ، دست به یک سری به
اصطلاح اصلاحات رفرمی
می زند که از آن به انقلاب سفید
و یا انقلاب شاه و مردم نام
می برد ، در این طرح لوایحی
همچون لایحه انجمن های ایالتی
و ولایتی و لایحه اصلاحات
ارضی و ...
.
را به تصویب
می رساند ، این اقدام شاه با موج
اعتراض علماء و مراجع تقلید ،
خصوصا حضرت امام خمینی
(س) مواجه می گردد، سیل
اعتراض ها از حوزه علمیه قم و
نجف اشرف و مشهد مقدس و
سایر بلاد اسلامی در قالب
تلگرافها و بیانیه ها به سوی
دربار و دولت سرازیر می شود
مردم مسلمان که گوش به فرمان
علماء بودند طی تظاهرات و
برپایی مجالس عرصه را بر
دست اندرکاران طرح های
مزبور تنگ کردند تا آن که شاه
در بهمن ماه 1341 ترفند
دیگری را به کار می گیرد ، تا از
آن رهگذر هم بتواند به
تصمیمات خود جامه عمل
بپوشاند و هم با طرح این مسئله
که روحانیت مانع اصلی رشد و
تعالی کشور است ، زمینه های
بدبینی جامعه را علیه روحانیت
فراهم آورد، از این رواقدام
به راه اندازی رفراندوم
ساختگی و نمایشی در سطح
کشور می نماید تا در ظاهر نشان
دهد که مردم به لوایح ششگانه
او رأی مثبت داده اند .
چند
ساعت از پایان رفراندوم
نگذشته بود که رژیم اعلام کرد
اصول پیشنهادی شاه با پنج
میلیون و ششصد هزار رأی
موافق به تصویب ملت رسید!!
کندی رئیس جمهور وقت
آمریکا اولین فردی بود که به
اصطلاح این موفقیت سیاسی را
به شاه تبریک گفت.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 82