نیروی سوم- جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران
متن سند:
نیروی سوم- جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران
خلیل ملکی از پایهگزاران حزب منحله توده بود که در سال ۲۶ از حزب مزبور منشعب و با گروهی از کمونیستهای سابق در سال ۲۹ با حزب زحمتکشان به رهبری دکتر مظفر بقائی کرمانی ائتلاف و تا سال ۳۱ ضمن فعالیت در حزب مزبور به نفع دکتر مصدق و جبهه ملی فعالیت داشته و از سال ۳۱ باعدهای از همفکران خود از حزب زحمتکشان نیز انشعاب و حزبی بنام "نیروی سوم" ایجاد کرده است.
حزب مزبور از آغاز فعالیت ضمن مبارزه تئوریک علیه کمیته مرکزی حزب منحله توده با دولت وقت و جبهه ملی همکاری و اولین دستهای بوده که در ایام بحرانی مرداد سال ۳۲ شعار جمهوریت ایران را عنوان کرده است. پس از قیام ملی ۲۸ مرداد سال ۳۲ خلیل ملکی و جمعی از یارانش مدتی در زندان بسر برده و بعد به عنوان همکاری با رکن ۲ ستاد ارتش سابق و مبارزه قلمی علیه حزب منحله توده آزاد و در سال ۳۵ بدون داشتن تشکیلات سیاسی مجله علمی و انتقادی و سیاسی نبرد زندگی را منتشر و تا سال ۳۹ به جلب افراد تازه پرداخته و سرانجام در شهریور ماه سال ۳۹ در تهران کنگرهای از اعضاء حزب نیروی سوم و معتقدین جدید تشکیل و با ایجاد سازمان سیاسی جدیدی نام "جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران" را بر آن نهاده است.
جامعه مورد بحث که در واقع از همان عناصر نیروی سوم و مارکسیستهای منشعب از حزب منحله توده ایجاد شده از همان آغاز فعالیت برای پیوستن به جبهه ملی و رسیدن به رهبری تئوریک و بالاخره عملی این جبهه تلاش نموده لیکن تا سال ۴۳ که جبهه ملی عملاً فعالیتهائی داشته سران آن به دلیل غیرقابل اعتماد بودن ملکی از پذیرفتن جامعه مزبور به جبهه ملی خودداری کردهاند.
عناصر و جامعه مورد بحث بموازات فعالیت برای ورود به جبهه ملی انتقادات شدیدی علیه دستگاه حکومت و وضع موجود داشتهاند تا جائیکه شورش ۱۵ خرداد سال ۴۲ را قیام ملی و حق طلبانه تلقی و از روحانیون افراطی جانبداری کردهاند و در حوزههای حزبی به آموزش اصول مارکسیسم پرداختهاند.
در سال ۴۳ دو تن از اعضاء هیئت اجرائیه جامعه سوسیالیستها بعلت نشر اعلامیههای تحریکآمیز دستگیر و هر یک به سه سال زندان محکوم گردیده و همفکران آنها تلاش خود را کماکان ادامه داده و سرانجام دکتر مصدق طی نامهای ورود این جامعه را به جبهه ملی مجاز اعلام و خلیل ملکی را مأمور تأسیس جبهه ملی سوم نموده و او هم در اجرای اینکار با سران حزب ملت ایران و سایر جناحهای افراطی جبهه ملی تلاشهائی را آغاز و بالاخره در مرداد ماه سال ۴۴ او و سایر همفکرانش دستگیر و به محکومیتهائی رسیدهاند. این افراد پس از عفو و آزادی از زندان کماکان افکار و اعتقادات سابق را حفظ کرده و تدریج با سرخوردگی از فعالیتهای گذشته گرایشات انقلابی یافته و فعالیت در شرایط مخفی و ایجاد زمینههای انقلابی و هستههای مقاوم را در کادر یک جبهه متحد ملی وجهه همت قرار داده و در این راه با سران سایر احزاب و دستجات افراطی مخالف دولت به مذاکره پرداختهاند.
مذاکرات مطروحه بین دستجات مذکور کماکان ادامه دارد لیکن وجود اختلاف نظرها و خودخواهیهائی که در سران دستجات مورد بحث بوده و هست تا بحال مانع قابل ملاحظهای در ایجاد وحدت مطلوب آنها بوده و بجهت عدم وجود شرایط مناسب و همان اختلاف نظرهای اشاره شده و همچنین روی گردانی اکثریت مردم اجتماع از فعالیتهای مضره سیاسی امکان ایجاد چنین وحدتی هم بعید بنظر میرسد. لیکن این عناصر کماکان عقاید خود را حفظ و تلاش بیثمر خویش ادامه میدهند.
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 559