صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فعالیت روحانیون

تاریخ سند: 11 اردیبهشت 1342


موضوع: فعالیت روحانیون


متن سند:

شماره: 6212 /321 برابر اطلاع واصله از خرم آباد.
غیرنظامی حاج آقا روح اله کمالوند سرپرست کلیۀ روحانیون منطقه لرستان که شخصی است با نفوذ و مالک در تاریخ 23 /1 /42 از طرف آیت اله خمینی به وسیله سیدحسن خرم آبادی [از] طلاب مدرسه علمیه خان1 قم تلفنی احضار؛ نامبرده در ساعت 2100 روز مزبور به سمت قم عزیمت و برابر اطلاع واصله در قم ستاد عملیات روحانیون تشکیل، معلوم نیست نظر موافق یا مخالف با آزادی بانوان داشته باشند و نیز مشارالیه در خرم آباد شایع نموده است که آقای علم2 نخست وزیر در تهران ایام عید منزل اینجانب آمده و مرا به حضور اعلیحضرت همایونی برده که رابطه حسنه بین آقای خمینی و دولت3 برقرار نمایم و به طوری که وی گفته است آقای خمینی نظر موافق نشان نداده است.
مدیریت کل اداره سوم4 رونوشت به ساواک قم ارسال گردد ضمن اینکه مراتب به ساواک قم ابلاغ شد مقرر فرمائید به شماره 2709 – 10 /2 /42 این ساواک مراجعه بفرمائید.
گیرندگان: ریاست ساواک تهران پیرو 5441 /321 ـ 7 /2 /42 هرگونه اقدام مقتضی

توضیحات سند:

1ـ مدرسه خان: این مدرسه که به همت مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی باز‌سازی و تعمیر شد و به مدرسه‌ی آیت الله بروجردی تغییرنام یافت دارای ساختمانی سه طبقه و تعداد 59 حجره بود.
این مدرسه که تولیت آن در دست حجت الاسلام سیدمحمدحسن طباطبائی – فرزند آیت الله بروجردی(ره) - بود، در دوران انقلاب اسلامی یکی از پایگاه های مهم مبارزه به شمار می رفت.
مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک .
ص 251 2ـ امیراسدالله علم فرزند محمد ابراهیم خان شوکتالملک در سال 1298 ش در بیرجند متولد شد.
در سال 1321 از دانشکده کشاورزی کرج فارغالتحصیل گردید.
از اوان جوانی وارد سیاست شد.
ازدواج مصلحتی او با ملک تاج قوام، دختر قوامالملک شیرازی یکی از متحدین انگلیس در جنوب ایران، به دستور رضاشاه صورت گرفت و راه پیشرفت او را هموارتر ساخت.
طی سالهای 1313 ـ 1320 در ارتباط فعال با سرویس اطلاعاتی بریتانیا نقش حساسی در عملیات جاسوسی، به ویژه در تهران و شرق و جنوب ایران ایفا نمود و در رأس شبکه عوامل اینتلیجنت سرویس قرار گرفت.
در سال 1323 حکم مقام پیشخدمتی مخصوص شاه را از محمدرضا پهلوی دریافت کرد و در سال 1326 فرماندار کل بلوچستان شد که تا سال 1328 به طول انجامید.
در دی ماه 1328 در کابینه ساعد وزیر کشور شد.
در ترمیم این کابینه، به وزارت کشاورزی منصوب گردید.
او در کابینه منصور بار دیگر وزیر کشاورزی شد و سپس در کابینه رزمآرا به پست وزارت کار رسید.
با قتل رزمآرا و نخستوزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاک و مستغلات پهلوی شد و از هرگونه تلاش جهت سقوط دولت مصدق باز نایستاد و در کودتای 28 مرداد 1332 نقشی مؤثر ایفا کرد.
پس از کودتا و قدرتیابی مجدد شاه، علم در زمره یکی از معدود مشاوران شاه درآمد.
با تشکیل کابینه حسین علاء در فروردین 1334 وزیر کشور شد که تا نیمه فروردین 1336 ادامه یافت.
در این سال رژیم پهلوی برای نشان دادن خود به عنوان حکومتی دموکراتیک تشکیل دو حزب را تدارک دید که علم در رأس حزب مردم قرار گرفت.
در اوایل دهه 1340 شاه بنیاد موقوفات خاندان پهلوی را تأسیس کرد و او را به عنوان سرپرست انتصاب نمود که تا مرداد سال 1341 به طول انجامید.
در 30 تیر 1341 به سمت نخستوزیری منصوب شد.
رفراندوم فرمایشی «انقلاب سفید» در دوران زمامداری او انجام گرفت که با مخالفت همه جانبه مردم و علماء روبرو گردید.
البته پیش از آن امام خمینی (سلامالله علیه) به اشکال گوناگون علم و سیاستهای او از جمله مصوبه هیأت دولت در مورد انجمنهای ایالتی و ولایتی را مورد حمله قرار داده بودند.
گسترش اعتراضات، راهی جز عقبنشینی برای او باقی نگذاشت و مصوبه فوقالذکر در 8 آذر 1341 ملغی اعلام شد.
اما روند حوادث که با اصول ششگانه و جریان اصلاحات ارضی ادامه یافت، منجر به قیام پانزده خرداد 1342 گردید که علم در سرکوب آن نقش ویژه و تعیین کنندهای داشت.
دیری نپایید که وی از سمت خود استعفا داد و به ریاست دانشگاه پهلوی در شیراز منصوب شد.
مدتی در پست وزارت دربار به محمدرضا خدمت کرد، ولی به علت بیماری در نیمه مرداد 1356 استعفا داد.
سرانجام علم، یکی از قدرتمندترین مهرههای رژیم شاه در تاریخ 25 فروردین 1357 بر اثر سرطان خون در یکی از بیمارستانهای آمریکا از پا درآمد.
3ـ علی نخعی (مشهور به افصح المتکلمین) که از منبری‌های این دوره بود و علی الظاهر با رژیم شاهنشاهی نیز روابطی داشت، در تاریخ 11 اردیبهشت 1342 به ملاقات امام خمینی آمد و در گزارش محرمانه خود به سرهنگ نشاط نوشت که در این ملاقات به امام گفته است: «...
از آنجائی که شنیده ام آقای حاج آقا روح الله کمالوند را اعزام فرموده بودید دیدن نخست وزیر، راه عملی یافته و ترمیمی بدهند؛ دلخوش شدم و می خواستم عرض کنم محققاً اقدام به صلح و اصلاح حضرتعالی با دولت، خیلی به موقع است.
» که حضرت امام در پاسخ او می فرماید: « ...
درباره آقای کمالوند هم، ما ایشان را اعزام نکرده بودیم؛ بلکه آقای کمالوند را دولت طلبیده بوده است؛ و تلفنی از ما استجازه کردند که در سر راه، اول به قم بیایند.
در جوابشان عرض کردم مطلقاً راضی به آمدنشان نیستم و مادامی که این دولت عَلم مصدر کار است، داخل هیچ قسم مذاکره صلح و مصالحه ای نخواهیم شد؛ زیرا این دولت به ترتیبی با اهل علم معامله کرده است، که تماس سران حوزه علمیه همراه او انتحار روحانیت است؛ و تا آنجا که اختیار روحانیت با ماست، تن به چنین صلح و اصلاحی نخواهیم داد؛ و دلیلی هم محض اصلاح حاضر نمی بینیم.
مگر ما چه کرده بودیم که مستحق قلع و قمع علیل النفس هایی امثال ایشان باشیم؟ ما موقعی که یقین پیدا کردیم که محافل لامذهب بهاییهای یهودی الاصل ایران و امریکا، اراده دارند درخواست تساوی حقوق زن و مرد را آلت تجاوز به حریم مذهب رسمی این مملکت قرار دهند، و دین اسلام را که موجب بقای استقلال ظاهری این ملک و ملت است، تضعیف کنند؛ دوستانه نامه هایی از برای این دولت نوشتیم که مواظب باشند.
...
و درخواست کردیم که مجملاً از زمزمه موهون نمایندگی نسوان- که نقض ظواهر قرآن می باشد- دست بردارند.
دفعه اول اظهار کردند که دست برداشته اند؛ در حالی که یکی دو ماه بعد درک کردیم که می خواهند در رفراندم، مقصود دشمنان نوامیس اسلام را به نام اصلاح قانون انتخابات تجدید کنند؛ دچار رعشه شدیدی شده، همراه اهل بصیرت، تبادل نظر کردیم.
ما بین آنها اشخاصی صلاح را خاموشی دانسته، و تذکر دادند: دیگر وظیفه ما انجام شده است؛ هر گاه اعلام مخالفت کنیم موجودیت حوزه علمیه قم به مخاطره می افتد.
دقت کردم، دیدم مطلب بعکس استنباط طبقه احتیاط کار است.
تشکیل این حوزه و حوزه های مشهد و کربلا و نجف و مصر- روی هم رفته- تعلیم و تعلم مباحث حلال و حرام دیانتی است، که به متعلم ما اجازه نمی دهد دستگاه، اصل آن دین را نابود کند؛ و در صورت اضمحلال اصل، بقای فرع، عموماً معنا ندارد.
درک خودم را- محض طلاب- بیان کردم و مصمم شدم مثل حضرت سید الشهداء از برای حفظ اصل دین، با ایادی دولت ظلم مبارزه کنم، و مادام که مأمورین آنها از زور و ظلم و ملاعبه با احکام الهی دست برندارند، من نیز از مجاهده دست برنمی دارم.
مثل اینکه اخیراً اطلاع یافته ام وزیر دادگستری این دولت معلوم الحال، لایحه ای تنظیم می کند که مردهای غیر مسلمان و نیز زنهای حقوقدان، حق قضاوت در مملکت اسلامی ایران را داشته باشند.
در فکر افتادم متقابلاً اعلامیه ای انتشار بدهم که مباینت طرح او را با اسلام متذکر شوم ...
تصمیم دارم مکاتیبی برای اهل منبر و وعاظ خوزستان و شیراز و لرستان و تبریز و یزد بنویسم؛ و متکلمینی هم بفرستم، ماه محرّم مردم را مستبصر و روشن کنند.
در تهران هم شما آقایان، نکات تاریک کارهای ظَلَمه را در منبرها تبلیغ بفرمایید.
دعای خیر ما، بدرقه راه شما خواهد بود ...
» صحیفه امام، ج 1، ص 192 4ـ ساواک تهران در پاسخ به این نامه نوشته است : تیمسار ریاست ساواک .
مدیریت کل سوم [عطف به] 6212 /321 – 11 /2 /42 ضمن اینکه مراتب به ساواک قم ابلاغ شد مقرر فرمائید به شماره 2709 – 10 /2 /42 این ساواک توجه نمایند.
رئیس ساواک تهران .
مولوی

منبع:

کتاب آیت‌الله روح‌الله کمالوند به روایت اسناد ساواک صفحه 60

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.