تاریخ سند: 30 مرداد 1349
موضوع: حضور آقای استاندار در مسجد سیّد
متن سند:
تاریخ:30 /5 /1349
موضوع: حضور آقای استاندار در مسجد سیّد
محترماً مقام عالی را آگاه میسازم مشاهده شد در لیله 30 /5 /1349 ساعت 30 /20 جناب آقای استاندار در معیت سرکار سرهنگ زاهدی1 جهت استفاده از منبر آقای فلسفی به مسجد سیّد تشریف آوردند که در قسمت اتاق فوقانی مسجد که آقای آیتالله بهبهانی و جمعی از روحانیون حضور داشتند نشستند و آقای فلسفی ضمن صحبت در منبر درباره ورود آقای استاندار به مسجد چنین اظهار داشتند: بنده از طفولیت در مدرسه، آقای سام2 را میشناسم و خانواده ایشان که از خانوادههای سرشناس طهران و بسیار متدیّن میباشند معروفیت دارند و شما آقای سام مدتی در گیلان استاندار بودهاید ولی استان اصفهان با گیلان تفاوت بسیار دارد و اصفهان مرکز فضلا و دانشمندان و مرکز شیعه جعفری بوده و چنانچه جناب آقای استاندار تا جایی که به مقام ایشان لطمهای وارد نشود بتوانند از این اماکن فساد جلوگیری نمایند و دانسته باشند عمل خداپسندانه شما از نظر مردم اصفهان و پروردگار جهان پوشیده نبوده و چنانچه شما در اصفهان هم که نباشید و مقام بالاتری را اهراز [احراز] نمائید باز محبتهای شما در قلوب مردم اصفهان خواهد بود و در پیشگاه خداوند هم محبوب خواهید بود و پس از خاتمه منبر آقای استاندار تا پای منبر از آقای فلسفی استقبال و دست و روبوسی نمودند و اظهار داشتند سعی خواهد شد تا جایی که مقدور باشد در مورد سخنان جنابعالی اقداماتی شود و ساعت 30 /21 ضمن بازدید از آرامگاه مرحوم شفتی بانی مسجد سیّد3 مسجد را ترک نمودند. مراتب گزارشاً عرض شد.
توضیحات سند:
1. محمود زاهدینژاد، معروف به سرهنگ زاهدی در سال 1294 ﻫ ش در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد ارتش شد و با درجه ستوان یکمی کار خود را در ارتش آغاز و در سال 1334 دوره دانشکده نظامی را به پایان رسانید و در جریان کودتای 28 مرداد در سرکوبی مخالفان شاه نقش به سزائی داشت و به همین خاطر نشانها و مدالهای متعددی دریافت کرد.
وی با درجه سرهنگی بازنشسته شد و پس از مدتی به ریاست اداره کل اوقاف استان اصفهان منصوب شد. وی در طول تصدی این پست همکاری نزدیکی با ساواک و شهربانی در جهت سرکوبی نیروهای انقلابی،خصوصاً در مساجد و سایر مکانهای مذهبی داشت و با ایجاد سلطه خود بر اماکن مذهبی باعث ایجاد رعب و وحشت در محیطهای مذهبی شده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی از اصفهان گریخت و پس از چند سال زندگی مخفی در تهران شناسایی و دستگیر و پس از محاکمه به علت کبر سن آزاد و پس از مدتی فوت کرد.
2. محمد سام، فرزند محمدباقر در سال 1303 ﻫ ش در کرمان متولد شد وى پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى و متوسطه در کرمان راهى تهران شد و موفق به اخذ لیسانس زبان از دانشکده ادبیات و لیسانس علوم تربیتى از دانشسراى عالى دانشگاه تهران شد و پس از آن موفق به اخذ فوقلیسانس تعلیمات روستایى از دانشگاه نبراسکاى آمریکا و دکترى در رشته علوم ادارى و اداره موسسات تربیتى از دانشگاه کالیفرنیاى جنوبى آمریکا گردید. وى از سال 1321 فعالیت خود را با شغل معلمى آغاز کرد و با سمتهایى همچون مدیر دبستان، دبیرستان، بازپرس تعلیماتى، معاون اداره کل کارگزینى وزارت فرهنگ، نماینده وزارت فرهنگ در بنگاه خاور نزدیک، رئیس حوزه عمرانى، استاد و معاون موسسه علوم ادارى و بازرگانى دانشگاه تهران، مشاور عالى و ادارى بانک مرکزى ایران فعالیتهاى خود را ادامه داد تا اینکه در دوره بیست و یکم به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب گردید، سپس در اسفند 1344 استاندار گیلان شد و تا 1349 در این سمت بود و پس از آن به سمت استاندار اصفهان منصوب گردید. وى در فروردین 1350 وزارت کشور را به عهده گرفت. سام در اردیبهشت سال 1353 از کابینه هویدا برکنار شد و به جاى او جمشید آموزگار وزیر کشور گردید. سام از عناصر مؤثر و فعال جمعیت فراماسونرى بود و در طول مدت استاندارى اصفهان از بودجه استاندارى خدمات قابل توجهى مانند واگذارى زمین، روکش آسفالت محوطه ساختمان لژ اصفهان و... را انجام داد. او از اعضاء مؤثر کانون مترقى به رهبرى حسنعلى منصور و عضو هیئت اجرائیه حزب ایران نوین بود.
3. آیتالله حاج سید محمد باقر شفتی، معروف به «حجت الاسلام»، از بزرگترین و با نفوذترین عالمان ایران در قرن های دوازدهم و سیزدهم هجری بود. وی در سال 1175 ﻫ ق در قریه شفت، از توابع رشت به دنیا آمد. پدر ایشان، مرحوم سیدمحمد تقی موسوی، از عالمان معروف رشت به شمار میآمد. سیّد محمدباقر شفتی، دوران کودکی خود را در محیط آرام و سرسبز شفت و در خانوادهای مذهبی گذراند تا این که دوران فراگیری دانش از راه رسید. نخستین استاد سیدمحمدباقر، پدرش بود. او مقدمات علوم دینی را در زادگاه خود، نزد پدر و دیگر استادان آن جا گذراند و اندک اندک، خود را برای تحصیل در مراتب بالای علوم دینی آماده کرد. سپس برای افزودن بر توشه علمی و معنوی خود، به عراق مهاجرت کرد. ابتدا با سکونت در شهر مقدس کربلا، در درس آیتالله وحید بهبهانی حاضر شد و سپس، از محضر آقا سیدعلی طباطبایی استفاده کرد. پس از آن، به نجف اشرف رفت و از درس استادانی چون سیدمهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر نجفی کاشفالغطاء استفاده نمود. ایشان مدتی نیز در کاظمین، از درس سید محسن اعربی بهره مند گردید. سید محمد باقر شفتی، در سال 1200 ﻫ ق، پس از سالها تلاش و کوشش در راه کسب علم و معنویت، با اخذ درجه اجتهاد، به قم مهاجرت نمود و به محضر درس میرزای قمی پیوست. او سپس از درس ملامهدی نراقی در کاشان استفاده کرد و در سال 1206 ﻫ ق، در حالی که بار سنگین مسئولیت توشههای علمی و معنوی بر دوش او سنگینی میکرد، به منظور تبلیغ و اجرای احکام دین به اصفهان عزیمت نمود.
سیدمحمدباقر شفتی، در کنار تدریس، به تألیف کتاب و رسالههای متعددی همت گماشت و با این کار، تجربیات علمی خود را به نسلهای بعدی هدیه کرد. آثار علمی و نوشتاری ایشان خیلی زیاد است که از آن میان، میتوان به الزهرۀ البارقه، القضاء و الشهادات، جوابات المسائل، مناسک حج (فارسی)، تحفۀ الابرار (فارسی)، رسالۀ فی اقامۀ الحدود فی عصرالغیبه، و رسالۀ فی مشترکات الرجال اشاره کرد.
سید شفتی که برای وصال یار لحظهشماری میکرد، سرانجام در 85 سالگی، پس از سالها تلاش خستگیناپذیر، در روز پنجشنبه دوم ربیع الاول 1260 ﻫ ق، مرغ روحش به آشیان قدس پر کشید و پیکر پاکش، در مسجد سید اصفهان که به دست خودش بنا شده بود، به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 235