اطلاعیه
متن سند:
اطلاعیه
کارمندان شرکت نفت از تعویض آقای انتظام1 و عهدهدار شدن آقای دکتر اقبال ناراضی و عصبانی بوده و میگویند ایشان به هیچوجه وارد به اداره نمودن کارهای صنعت نفت نبوده و بعلاوه در گذشته آن همه کثافت کاری نمود و بیعرضهگی و عدم لیاقت نشان داد و در زمان نخست وزیری خود هم فقط کاری که انجام داد ازدیاد مردم ناراضی از طبقات مختلف بود و سعی داشت که تمام اشکالات و گرفتاریهای مردم را هم بگردن شاهنشاه بگذارد و همیشه تکیه کلامش در سخنرانیها و حتی پشت تریبون مجلس شورای ملی این بود که ما مأموری از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بوده و هر چه معظمله دستور فرمایند ما اطاعت و اجراء خواهیم نمود؟ در صورتی که تمام کثافتکاریها در نتیجه عدم لیاقت شخص خودش بود و قابلیت درک و هضم اوامر ملوکانه را نداشت؟؟ چطور شد با تمام تفاصیل گذشته و کثافت کاریهائی که انجام داده که آقای دکتر امینی نخست وزیر وقت میخواست او را بازداشت نموده و تسلیم عدالت نماید؟ هنوز این عدم لیاقت و ندانم کاریها و کارهای انجام شده غیر مشروع دکتر اقبال و قرار توقیف ایشان از خاطرها محو نشده که یک مرتبه پست حساس و عالی مدیر عاملی نفت که علاوه بر مؤثر بودن در سرنوشت مملکت با سیاست دنیا همآهنگی و بستگی دارد به این مرد بیلیاقت واگذار شده است؟! این عمل و کارهای دیگر نظیر همین کارها عدم توجه کامل به افکار عمومی میباشد و بس؟.
توضیحات سند:
١- عبداله انتظام: عبدالله انتظام، فرزند میرزا محمدخان انتطامالسلطنه بود. پدرش از خانوادههای مهم زمان قاجار بود. انتظامالسلطنه از فراماسونرهای قدیمی بود که در احیای فراماسونری نقش داشت او جزء انجمن اخوت بود. عبدالله انتظام نیز یک برادر دیگر بنام نصرالله انتظام داشت که او نیز فراماسونر بود. عبداله انتظام به مدارج بالای دیپلماتیک نایل آمد و در کابینه حسین علا در سال ۱۳۲۹ وزیر امور خارجه شد. که جراید مرتب از محافل عشرت و خوشگذرانی وی در کشورهای اروپائی بحث میکردند و بجای اینکه در صحنه سیاست باشد از معشوقههای او یاد میکردند و از علاقهای او به سفارت رم بجای وزارت خارجه صحبت میکرد. بعد از کودتای ۱۳۳۲ زاهدی نخست وزیر وقت کمیسیونی تشکیل داد که عبدالله انتظام وزیر امور خارجه، عضو آن بود، این کمیسیون مقدمات قرارداد کنسرسیوم را فراهم کرد در سال ۱۳۳۶ وی مدیر عامل شرکت نفت شد و تا سال ۱۳۴۲ در اثر انتقاداتی که به سیاست دولت علم نزد شاه میکرد، موجب برکناری او شد و ۱۵ سال خانهنشین شد در این مدت کارگاه آهنگری دایر کرده بود. در سال ۱۳۵۷ در اوج انقلاب که شرکت نفت در اعتصاب بسر میبرد شاه دست به دامان او شد و او را بجای هوشنگ انصاری که از ایران فرار کرده بود مدیر عامل شرکت نفت نمود ولی دیگر از دست او نیز کاری بر نمیآمد در ضمن او عضو شورای سلطنت نیز بود. با پیروزی انقلاب اسلامی دوباره خانهنشین شد. عبداله انتظام از افراد موثر فراماسونری بود که در لژهای وفا و صفا عضویت داشت و لقب استاد بزرگ به وی دادند.
«بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی ، ج ۲، ص 570» «فراماسونری ایران ، اسماعیل رائین، ج ۳، ص ۵۴۰»
منبع:
کتاب
دکتر منوچهر اقبال به روایت اسناد ساواک صفحه 130