تاریخ سند: 15 آبان 1341
موضوع: انجمن ایالتی و ولایتی
متن سند:
شماره: 22528 /322 تاریخ:15 /8 /41
موضوع: انجمن ایالتی و ولایتی1
طبق اطلاعیه واصله اخیراً شخصی به نام احمدی در اصفهان تلگرافی مشتمل بر ۳۰ امضاء به عنوان آیتالله بهبهانی2 به اداره پست و تلگراف اصفهان تسلیم و از مشارالیه تقاضا نموده که از پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه استدعا شود چون ورود نسوان در انجمنها مخالف دین مبین اسلام است حذف شود. گفته میشود منظور نامبرده انجمنهای ایالتی و ولایتی بوده است.۳
گیرندگان: ساواک اصفهان جهت اطلاع و تحقیق و اعلام چگونگی
آقای الماسی در پرونده انجمنهای ایالتی ولایتی سابقه دارد پاسخ بدهید. ۸/۲۰/
اگر سابقه او را پیدا نکردید... بگردید.
توضیحات سند:
١- لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی:
در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۴۱ مطابق 8 جمادی الاول ۱۳۸۲، جراید عصر تهران با تیتر درشت منعکس ساختند که:
طبق لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که در هیئت دولت به تصویب رسید و امروز منتشر شده: به زنان حق رأی داده شد! در متن تصویبنامه - که نیز درجراید درج گردیده بود . قید اسلام را از شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان برداشته و در مراسم سوگند به امانت و صداقت به جای قرآن، «کتاب آسمانی» آورده شده بود.
انگیزه و غرض رژیم شاه از این تغییر و تبدیل علاوه بر واداشتن جامعه ی روحانیت به واکنش جهت شناخت روحیه و افکار آنان چند موضوع حساس دیگری بود و آن:
آماده کردن زمینه جات تجاوز به اساس قرآن و الغای مذهب در کشور که شاه سالیان درازی که آرزوی این خیانت را در دل داشت.
توطئهی دستبرد به قانون اساسی ایران و تغییر و تبدیل بعضی از مواد قانونی که مانع اغراض دربار و هیئت حاکمه فاسد میباشد.
رژیم شاه برای پیاده کردن این نقشههای شوم چه دستآویزی بهتر از مسئلهی محرومیت و عقبماندگی بانوان ایران میتوانست پیدا کند.؟!
زنان ایرانی همانند مردهای این کشور به علت سیاست استعماری، ارتجاعی و ضد مردمی شاه از ضروریترین و ابتدائیترین حقوق خود محروم بوده و میباشند و رژیم شاه که خود به وجود آورندهی این وضع اسف بار بانوان است، از همین نقطهی حساس سوءاستفاده کرده در قبال تعطیل کردن دراز مدت مجلس شورا و سنا به اسم «تصویب نامه هیئت دولت»! و به عنوان فریبنده ی «آزادی زنان»! به اساس مشروطه تجاوز میکرد تا گناه حرمان و تیره بختی زنان را به گردن اسلام و قانون اساسی ایران بیندازد و بدینوسیله زمینه را جهت الغای اسلام در کشور، محو و مسخ قانون اساسی ایران و سپردن پستهای حساس بدست ایادی و عوامل بیگانه که تحت عنوان «اقلیتهای مذهبی» در ایران به خیانت، جاسوسی و بیگانهپرستی مشغولند هموار سازد.
قائد بزرگ اسلام از تغییر و تحول و جنب و جوش مرموزانه در سطح عالی کشور و مقامات دولتی همانند ظاهر شدن علی امینی در صحنهی سیاست و نطقهای طولانی و خرابکنندهی او و نیز کو شش پیگیر او جهت فریب و تحمیق مردم و سرگرم ساختن آنان با ارائهی هدفهای کاذب و صوری و سرانجام کنار رفتن او و روی کار آمدن مزدور شرف فروختهی دیگری به نام امیراسدالله علم، فعالیت چشمگیر و روزافزون حزب وابسته به صهیونیسم «بهائی» در مرکز و بسیاری از شهرستانها و نفوذ بیش از پیش آنان در دوایر دولتی و ... به خوبی پیشبینی میکرد که حوادث شوم و خانمانسوزی از طرف رژیم در پشت پرده در شرف تکوین است و شاه خواب تازه و خطرناکی برای اسلام و ملت محروم و رنجدیدهی ایران دیده و دام جدیدی جهت ادامهی استعمار و اسارت ملت ایران گسترده است. در ماه رمضان سال ۱۳۸۱ قمری که قریب یک سال از روی کار آمدن دولت دکتر امینی میگذشت و تظاهر او به اسلام و شعایر مذهبی، بسیاری از مقامات روحانی بی خبر از سیاست و ناآگاه را فریفته به دولت امینی خوشبین و امیدوار ساخته بود، نگارنده از بعضی افراد موثق و ارادتمند به امام خمینی شنید که ایشان سخت آشفته و منقلب و پریشان خاطر میباشد و اظهار میدارد که در آتیهی نزدیکی خطرات سهمگینی از طرف رژیم متوجه اساس اسلام و استقلال کشور خواهد شد و از اینکه شرایط و اوضاع محافل مذهبی و مراکز روحانی جوری است که ایشان نمیتواند در مقام پیشگیری و چاره اندیشی برآید سخت رنج میبرد و متأثر است.
با اعلام تصویبنامهی خائنانهی انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت، فرصت مناسبی برای امام خمینی پیش آمد تا رسالت تاریخی و وظیفهی اسلامی خویش را آغاز نماید و از این تصویبنامهی ضد اسلامی رژیم به عنوان انگیزه و شعاری جهت به حرکت درآوردن تودههای مسلمان ایران استفاده کند.
کتاب نهضت امام خمینی صص ۱۴۲-۱۴۴
۲- آیتالله حاج سید محمد موسوی بهبهانی فرزند سید عبدالله بهبهانی در سال ۱۲۹۱ قمری در تهران متولد شد و تا سن ۱۲ سالگی به تحصیل مقدمات مشغول بود. از ۱۲ سالگی به تحصیل فقه و اصول پرداخت و مدت شش سال هم در محضر درس مرحوم میرزا حسن جلوه، فلسفه و معقول آموخت و مدت هفت سال از محضر آیتالله علامه آشتیانی در تحصیل خارج فقه و اصول استفاده کرد. پس از درگذشت مرحوم علامه، معلومات خود را در محضر پدر سید عبدالله بهبهانی (رهبر بزرگ مشروطه) تکمیل کرد. وی در دوران مشروطه که پدرش رهبری انقلاب را در دست داشت، خود نیز از فعالان انقلاب بود و در تدوین متمم قانون اساسی نقش فعالی داشت. پس از شهادت پدر و از سال ۱۳۲۸ قمری ریاست حوزه علمیه تهران را عهدهدار گردید. او سرانجام پس از یک دوره بیماری طولانی در سن ۹۲ سالگی، در آبان ماه سال ۱۳۴۲ در تهران درگذشت و جنازهاش به نجف اشرف منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
3 - روز شانزدهم مهر ماه ۱۳۴۱ ﻫ ش و اوایل نخستوزیری امیر اسدالله اعلم خبری با عنوان «حق رأی برای زنان» با حروف درشت در جراید رسمی درج گردیده بود حق رأی بر اساس تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی به زنان داده شد. رژیم از حق رأی زنان به عنوان پوششی در جهت اهداف خویش بهره می جست. حضرت امام در آن ایام مکرر تاکید میکردند که مردان هم در رأی آزاد نیستند چه رسد به زنان. مخالفت امام مقابله با مفاسد و اهداف رژیم بوده وگرنه چنانچه شاهد هستیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی زنان همانند مردان در جمهوری اسلامی حق رأی دارند و میتوانند در مجلس شورای اسلامی نماینده ملت باشند. کوثر ج ۱ ص ۷۱
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 5