تاریخ سند: 4 آبان 1356
على امینى
متن سند:
چهارم آبان ماه 2536 13560804
به شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر میرساند
خبرى که در روزنامههاى شنبه سىام مهر ماه 2536 در مورد چاکر درج شده بود قطعاً از شرف عرض مبارک ملوکانه گذشته است.*
نظر به اینکه عدهاى روى ندانمکارى اغراض شخصى را با مصالح مملکتى آلوده مىکنند و در این مورد هم متأسفانه اینگونه عمل شده است. چون خودم را همیشه خدمتگذار صدیق شاهنشاه میدانم و در راه خدمت به اعلیحضرت همایونى و کشور از هرگونه فداکارى دریغ نداشتهام و حفظ احترام مقام شامخ سلطنت را براى هر فردى از افراد این مملکت وظیفه مقدسى میدانم به حکم همین وظیفه واجب دانستم این خبر اهانتآمیز را بدون جواب نگذارم و امیدوارم این عمل چاکر مورد تأیید ملوکانه واقع شود.
با استحضار به الطاف ملوکانه که همیشه شامل حال چاکر بوده یقین دارم سعایت افراد مغرض که در هر فرصتى براى اجراى نیات فردى خودشان بدون توجه به منافع عمومى استفاده مىنمایند در خاطر مبارک ملوکانه مؤثر واقع نخواهد شد.
على امینى
توضیحات سند:
* افشاگریهاى انجام شده در مورد امینى سبب ناراحتى و گلایه نامبرده مىگردد به نحوه اعتراضات صورت گرفته توجه فرمایید:
روزنامه کیهان
تقاضا دارم این توضیح را در همان جا و به همان ترتیب که مطالب موهنى نسبت به من و مملکت نوشته بودید، طبق قانون مطبوعات درج فرمائید.
دکتر على امینى
همه مىپرسند:
"چه شد که پس از شانزده سال روزنامهها و وسایل ارتباط عمومى به یاد من افتادند؟ آن هم به این صورت.؟"
آنچه روز شنبه سىام مهرماه ناگهان درباره علت نخستوزیرى من نوشته شد و گفته شد، جنبه شخصى داشت و عمومى. خدا را شکر و هم او شاهد است که قدرت چشمپوشى از غرضورزیهاى شخصى نسبت به خودم را دارم ولى درباره آنچه عمومى است و غرضورزى نسبت به مملکت میشود گفتم: اگر خاموش بنشینى گناه است.
اینجا که من نشستهام جاى جواب دادن به خردهبینىها نیست که هر خواننده یا شنونده عادى جواب را از تناقض و گزافهها در متن خبرى که ساختهاند دریافته است.
نخستوزیرى و استعفاى من طبق این دو فقره دستخط شاهانه است که فتوکپى آنها را ضمیمه همین نامه کردهام.:
1ـ جناب دکتر على امینى نخستوزیر
نظر به اعتمادى که به حسن کفایت شما داریم به موجب این دستخط به سمت نخستوزیر منصوب میشوید و مقرر مىداریم در تعیین هیئت وزیران مطالعات لازم به عمل آورید و نتیجه را به اطلاع ما برسانید.
کاخ مرمر 16 اردیبهشت 1340
توشیخ ملوکانه
2 ـ جناب دکتر على امینى
گزارش مورخه 26 تیرماه که مربوط به بودجه کشور بود و زحماتی که در مدت زمامدارى خود تحمل نمودهاید ملاحظه و مورد بررسى قرار گرفت. از زحمات خستگىناپذیر و صمیمیتى که در کارها همیشه داشتهاید کمال قدردانى خودمان را اظهار میداریم و با نهایت تأسف استعفاى دولت را پذیرفتیم و تا تعیین دولت جدید خودتان با تشریک مساعى معاونین وزارتخانهها مراقب کلیه امور کشور باشید.
27 تیر ماه 1341، توشیح ملوکانه
مىبینید که در آن روزهاى مبهم شانزده سال پیش به فرمان شاهانه و "نظر به اعتمادى که به حسنکفایت" من داشتهاند به نخستوزیرى منصوب شدهام و پس از چهارده ماه زمامدارى استعفایم را با "نهایت تأسف" و "کمال قدردانى از زحمات خستگىناپذیر و صمیمیتى که در کارها همیشه داشتهام" پذیرفتهاند. چنین که پیداست نه انتصابم به میل و خواست یک مشاور بیگانه بوده است آن هم با گروکشى سى و پنج میلیون دلار و نه استعفایم با آن مایه قدردانى و تأسف "ناچار" و "در برابر اعتراض شدید مردم". پس سازنده آن خبر را و کسى را که دستور انتشار متحدالمال گونهاش را داده است به حق باید به جرم جسارت و توهین به مقام سلطنت قابل تعقیب دانست.
اما هنوز کسى درباره این شایعه که من مملکت را ورشکسته اعلام کردهام بیان مستند و متینى نکرده است تا جواب بشنود، در حالی که سازنده خبر روز شنبه سىام مهر مغرضانه اوضاع مملکت را در آن روزهاى شانزده سال پیش چنان تصویر کرده است که وامدهنده در مقابل سى وپنج میلیون دلار مىتوانسته است فقط به من اعتماد کند و به مملکتى نخستوزیر تحمیل کند. سى و پنج میلیون دلارى که میدانیم امروز در دورانى که شکفتگى اقتصادى مىنامند هر معاملهگر ایرانى به سادگى توانائى خرج کردن آن را دارد.
درباره سانسور شدید مطبوعات و زندانى کردن هزاران نفر از مخالفان خود دیگر چیزى نمىگویم که:
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را ورق و دفترى و دیوانى است.
دکتر على امینى
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 251