صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شیخ محمد شهرت یزدی فرزند علی شناسنامه شماره 2336 صادره از اصفهان متولد 1310

شیخ محمد شهرت یزدی فرزند علی شناسنامه شماره 2336 صادره از اصفهان متولد 1310


متن سند:

مشخصات:
شیخ محمد شهرت یزدی فرزند علی شناسنامه شماره 2336 صادره از اصفهان متولد 131
سوابق: نامبرده بالا یکی از وعاظ ناراحت منطقه و طرفدار سرسخت آقای خمینی و رابط بین نمایندگان آیت‌الله مذکور و مخالف لوایح شش‌گانه انقلاب سفید1 که در اکثر سخنرانی‌هایش بر علیه دولت و انقلاب شاه و مردم صحبت و به آقای خمینی دعا نموده است.
با این‌که کراراً تذکر لازم مبنی بر این‌که مطالب خلافی عنوان ننماید به نامبرده داده شده است معذالک از عمل خود دست برنداشته و کماکان به رویه‌اش ادامه داده که سرانجام منجر به اخذ تعهدی شد که در هیچ کجا حق سخنرانی و استفاده از منبر را نداشته ورود و خروج وی هم بایستی با اجازه و با اطلاع ساواک بوده در صورتی که بر خلاف تعهدی که سپرده است عمل نماید طبق مقررات تعقیب شود.
ضمناً در تاریخ 3 /7 /45 بدون وصول امریه از ستاد از محل مسکونی شخص مورد بحث بازرسی به عمل آمده و مدارک مشروحه ذیل کشف و در پرونده مربوطه نامه‌ای دال بر انعکاس جریان بازرسی به مرکز موجود نیست.
1- یک جلد کاپیتولاسیون نوشته دکتر محمد مصدق2
2- یک جلد دین و سیاست نوشته مهندس بازرگان3
3- یک جلد حکومت جهانی واحد نوشته مهندس بازرگان
4- یک جزوه انواع حکومت
5- 7 برگ اعلامیه‌های قدیمی مختلف
6- چند عدد عکس خمینی بزرگ و کوچک
7- یک برگ تلگراف
8-2 عدد نامه مختلف اشخاص

توضیحات سند:

1. انقلاب سفید شاه: نام حرکتى است که محمدرضا شاه پهلوى به امر امریکا در سال 1341در ایران انجام داد. عناوین این حرکت سیاسى را اصلاحات ارضى، ملى کردن منابع طبیعى و جنگل‌ها، واگذارى سهام کارخانه‌هاى دولتى به مالکین بزرگى که طى اصلاحات ارضى زمین خود را به دولت مى‌فروختند و اعطاى حق رأى به زنان تشکیل مى‌داد. لکن در کنار آن قوانین شرع و اخلاق مذهبى و روحانیت هم پایمال مى‌شد. مجموعه این حرکت به تعمیم زندگى دنیا دارى مى‌انجامید و ایرانى به اروپائى و امریکایى تبدیل مى‌گشت. طرح انقلاب سفید در کاخ سفید آمریکا ریخته و مأموریت اجراى آن به دکتر على امینى ـ عاقد قرارداد کنسرسیوم نفت پس از کودتاى 28 مرداد 1332 ـ داده شده بود. اما شاه پس از مدت کوتاهى اربابان آمریکایى خود را راضى کرد که خود عهده‌دار آن گردد. امینى استعفا داد و شاه، اسدالله‌ علم راکه اجدادش به نوکرى انگلیس شهرت داشتند، به نخست‌وزیرى منصوب و موظف به انجام آن کرد. روحانیت به رهبرى مراجع در برابر آن مردانه ایستادند و با آن مخالفت کردند. نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره)، از آن مخالفت و مقاومت و کشمکش سیاسى جوانه زد. انقلاب سفید بر خلاف ادعاى شاه و اربابان آمریکائى‌اش «سفید» نماند، بلکه از همان ابتدا و در جریان مقاومت مردم و روحانیت، باخون فرزندان اسلام رنگین گشت. امام خمینى (ره) در این باره فرمودند: «اینها ثمره شوم انقلاب خونین و استعمارى است که با تبلیغات و عوام‌فریبى‌ها مى‌خواهند آن را به انقلاب سفید ملقب سازند و آن را انقلاب شاه و ملت بنامند... هتک مقدسات اسلام، کشتن علماء و مردم مسلمان در زیر شکنجه، هجوم به مدرسه فیضیه و دانشگاه‌ها وکشتار فجیع 15 خرداد، از ثمرات دیگر این انقلاب ننگین است ...»
ر. ک: صحیفه نور، ج 1، صص 322 و 399 و همچنین فرهنگ واژه‌هاى انقلاب اسلامى، جلال الدین فارسى، صص 172 و 173.
2. دکتر محمد مصدق، ملقب به مصدق‌السلطنه، فرزند میرزا هدایت در سال 1261 ﻫ ش به دنیا آمد. وى در سن 17 سالگى مستوفى خراسان شد. تحصیلات مقدماتى را در تهران به انجام رسانید و در سال 1287 براى تحصیلات عالیه به پاریس رفت. بعد از اتمام دوره، مدرسه علوم سیاسى پاریس، به دانشگاه توشاش سوئیس وارد شد و در سال 1293 با اخذ درجه‌ی دکترا در حقوق، به ایران بازگشت. مصدق چون مخالف قرارداد 1919 ایران و انگلیس بود، در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینه‌ی مشیرالدوله براى تصدى وزارت دادگسترى از وى دعوت کرد. وی در حین مراجعت به ایران در پائیز 1299 به حکومت فارس منصوب شد. با این همه در همان سال از شناسایى کودتاى «سیدضیاءالدین طباطبائى» امتناع ورزید. پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال 1300 به وزارت دارایى منصوب شد و به اصلاحات در این وزارتخانه پرداخت. در سال 1301 به حکومت آذربایجان دست یافت و بعد از چندى به علت عدم موافقت دولت مرکزى با نظریات او از این سمت استعفا داد. در سال 1302 وزیر امور خارجه شد. در سال 1303 در دوره‌ی پنجم قانونگذارى به نمایندگى مردم تهران در مجلس شوراى ملى انتخاب شد و در این دوره با واگذارى سلطنت به سردار سپه مخالفت کرد. در دوره‌ی ششم مجددا به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و ضمن مخالفت با تشکیل مجلس مؤسسان، پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد، از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید. مصدق با اینکه به کلى از سیاست کناره گرفته بود، در چهارم تیرماه 1319 به وسیله‌ی شهربانى تهران توقیف و پس از اعزام به بیرجند، تا آذرماه همان سال در زندان عمومى آن شهر محبوس بود. سپس مجددا به احمدآباد تبعید شد. پس از وقایع شهریور 1320 در دوره چهاردهم و شانزدهم بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. در این دوره براى استیفاى حفاظت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان جبهه‌ی ملى را تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در 29 اسفند 1329 قانون ملى شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس شوراى ملى گذراند. در اردیبهشت 1330 براى اجراى این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق، نخست‌وزیرى ایران را قبول کرد. موفقیت مصدق در جریان نهضت ملى شدن نفت، مرهون حمایت‌ها و پشتیبانی‌هاى روحانیون و نیروهاى مذهبى بود که در رأس آنها آیت‌الله‌ کاشانى قرار داشت. اما بروز اختلاف میان آیت‌اللّه‌ کاشانى و مصدق ـ که با تفکرات لیبرالیستى و ملى‌گرایى همواره مدافع جدایى دین از سیاست بود ـ موجب شد که حکومت شاه با همکارى سیا (SIA) نقشه‌هایى را براى سرنگونى حکومت مصدق طرح‌ریزى کنند. در تیرماه 1331 با اینکه مجلس جدید (دوره هفدهم) به نخست‌وزیرى او رأى تمایل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمدرضا پهلوى براى تصدى وزارت دفاع ملى، از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه، قوام‌السلطنه را به نخست‌وزیرى منصوب نمود، ولى ملت با قیام سى‌تیر به رهبرى آیت‌الله‌ کاشانى مجددا او را به نخست‌وزیرى برگزید. در 28 مرداد 1332 دولت مصدق سقوط کرد و او پس از محاکمه در یک دادگاه نظامى، به 3 سال زندان محکوم شد. مصدق در شهریور 1335 از زندان آزاد شد و در احمدآباد تحت نظر قرار گرفت. وی در 14 اسفند 1345 بر اثر بیمارى درگذشت.
3. مهندس مهدى بازرگان در سال 1278 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد. وى جزو اولین کسانى است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران براى ادامه تحصیلات عالى به فرانسه عزیمت و در رشته مهندسى ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد. مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران به عضویت کادر علمى دانشگاه تهران نایل گردید. وى فعالیت سیاسى خود را از جبهه ملى آغاز نمود. در دوران نخست وزیرى دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملى نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهده‌دار گردید. پس از تعطیلى و توقف کار جبهه ملى اول با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتاى 28 مرداد 1332 از جمله کسانى بود که جبهه ملى دوم را تاسیس نمود. وى به همراه مرحوم آیت‌الله‌ طالقانى، دکتر یداللّه‌ سحابى، رحیم عطایى، منصور عطایى، عباس سمیعى و حسن نزیه از جبهه ملى دوم کناره گرفته و نهضت آزادى ایران را تأسیس نمودند. در سال 1342 سران نهضت آزادى دستگیر و مهندس بازرگان و آیت‌الله‌ طالقانى به 10 سال زندان محکوم شدند. لیکن پس از سپرى شدن 6 سال مهندس بازرگان آزاد گردید. مهندس بازرگان در سال 1356 به اتفاق جمعى از سیاسیون و حقوقدانان نظیر کریم سنجابى، ناصر میناچى، حسن نزیه و... جمعیت دفاع از آزادى و حقوق بشر را تأسیس کردند. لذا از طرف گروه انتقام که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود بمبی در مقابل درب منزل وى منفجر شد. قبل از پیروزى انقلاب از طرف امام در راس هیئتى به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را بر علیه رژیم که کمر آن را در بعد اقتصادى شکسته بود سامان بهتر و بیشترى دهد و به مسائل آنان رسیدگى کند. وى همچنین سفرى به پاریس نمود تا حضرت امام را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند، چه به اعتقاد او طرح شعار رفتن شاه با برخوردارى از ارتش و ساواک و پشتیبانى آمریکا را شعارى مناسب و راه کارى عملى نمى‌دانست. آقاى بازرگان پس از پیروزى انقلاب اسلامى از سوى امام (ره) به عضویت شوراى انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضاى شورا به امام(ره) از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامى پس از پیروزى انقلاب بود را بر عهده گرفت. دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهاى غیر انقلابى به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسى آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان و رد این پیشنهاد از سوى امام از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید. او در نخستین دوره مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم تهران به مجلس راه یافت. مهندس بازرگان در تاریخ 30 /10 /1373 در تهران درگذشت.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 80

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.