تاریخ سند: 14 آذر 1347
موضوع: علی امینی
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 31008 /20 ﻫ 4
از: ۲۰ ﻫ 4 تاریخ گزارش: 14 /9 /47
موضوع: علی امینی
در ساعت ۷:۴۵ روز چهارشنبه 13 /9 /47 در منزل دکتر علی امینی در حدود ۱۰ نفر از جمله: خلیقی کارمند دارایی - خبازباشی - منصوریان کارمند غله - سید حسین رضوی سرمست - صاحب اختیاری - محمدی کارمند کارخانجات قند سازمان برنامه - حاجی غلامعلی مطیعالدین حملهدار تشکیل جلسه دادند ابتدا خلیقی گفت بیچاره خطیبی زمانی در وزارت دارایی بود او را بیکار کردند. و پس از چند ماه فوت نمود.
ولی هنوز هم در وزارت دارائی آن کثافتکاریها به چشم میخورد سرمست گفت مگر بنا بود دیگر کثافتکاری نشود.
خلیقی صحبت را ادامه داده و گفت همه میخواهند بگویند ایران بهشت برین است هویدا دستور داد در تمام روزنامهها نوشتند ما میخواهیم مردم را به ماهی خوردن عادت بدهیم.
دکتر امینی ناراحت شد و گفت راستی چنین حرفی زده بود ؟ خلیقی گفت تمام جراید نوشتند دکتر امینی اظهار داشت من نمیدانم چرا این حرفهای پوچ را میزنند آخر مردم به آدم فحش میدهند مسخره میکنند صحبت اتوبوس میشود - صحبت گوشت میشود. صحبت تاکسی پیش میآید - حرفهائی میزنند. درست است که امکان دارد کمبود گوشت - ماشین و غیره دلایلی داشته باشد ولی باید برای مردم روشن کرد که به این علل این مسائل پیش آمده نه اینکه بگوئیم در آمریکا هم مردم این ناراحتیها را دارند اگر گفته میشود وضع مردم جنوب شهر خوب نیست همه مردم قبول دارند و این معایب را دیدهاند پس رئیس دولت نباید از انتقاد ناراحت شود باید خود را اصلاح کند از انتقادات درس بگیرد بنده چند شب پیش هنگام افطار با اتومبیل بخیابان تختجمشید رفتم بالای سفارت آمریکا مشغول تماشای وضع مردم شده و بعد به یکی دو هتل که غذای ایرانی داشتند رفتم این معایب که بنده مشاهده میکنم دیگران هم میبینند پس منکر وضع مردم نمیشود شد.
سپس صاحب اختیاری گفت وضع آموزش و پرورش بد است بچهها را ناامید بار میآورند به جای اینکه بچهها را به آینده ایران امیدوار سازند میگویند این کشور درست نمیشود همه فاسدند همه دزدند دارایی کشور را بردند و از این قبیل حرفها در سر کلاس برای بچههای دبیرستان میگویند.
دکتر امینی گفت بچه را باید دیندار و با ایمان بار آورد نباید اجازه داد نسل آینده را بدبین بار بیاورند. بنده شبی با جوانی در هتلی بازی رولت میکردم بسیار حالم خوب بود از چپ و راست زیر گوش من میگفتند که ایشان مأمور سازمان امنیت است ناراحت شدم فریاد زدم باشد مگر ما چه میکنیم.
جز این است که با این جوان بازی میکنم چه اشکالی دارد مأمور باشد دکتر امینی اضافه کرد که عدهای سعی دارند مردم را نسبت به هم بدبین کنند خلاصه همه این حرفها که پیش میآید در اثر بیایمانی است. چند روز پیش ماشین ایرج پسر من با ماشین یک جوان آلمانی تصادف میکند. جوان آلمانی مقصر بوده است. اشخاص مغرض زیر گوش آلمانی میگویند این پسر دکتر امینی است گذشت نکنی چون پولدار است آن آلمانی تحتتأثیر قرار میگیرد در کلانتری که (گویا کلانتری یک بوده) پافشاری میکند رئیس کلانتری یا افسر نگهبان عصبانی میشود به آن جوان آلمانی میگوید بایستی از تو جریمه گرفته بشود. چون متخصص شما را مقصر میداند. بعد جوان خارجی میگوید من بهایی هستم ایرج میگوید حال که دین نداری من هم گذشت نمیکنم تا دینار آخر از تو میگیرم دکتر امینی محمدی را مخاطب قراد داد گفت آن شخص به روی خود نیاورد ولی من به او سفارش کردم گفت آقای محمدی به من فحاشی کرده محمدی در جواب دکتر امینی گفت این مرد دزد و پدرسوخته و بیشرف است چند پرونده دزدی دارد خرابکار است. یک عمری خدمت کردم همه را زیر پا گذاشت من تا زندهام با او مبارزه خواهم کرد دکتر امینی ناراحت شد که چرا محمدی رئیس خود را فحش داد. محمدی گفت دکتری معاون ایشان بود به نام فروزان از دست این نامرد از این اداره رفت سپس دکتر امینی گفت روی میز اطاق خواب من یک تلویزیون کوچک است چند شب پیش دیدم مصاحبهای در داخل ساختمانهای آپارتمانی میکنند که ضرغام ساخته است دیدم سعی دارند که اشتباهات خود را صحیح جلوه بدهند. و مردم را فریب بدهند. بارها ما گفتهایم ما ایرانیها هنوز زود است آپارتماننشین بشویم در ثانی این همه زمین در این کشور وسیع وجود دارد. باید در نقاطی که زمین گران و کم است آپارتمان ساخته شود.
در ساعت ۹:۲۵ جلسه خاتمه یافت.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه فوق مورد تأیید است و مذاکرات مذکور انجام گرفته است.
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 658