تاریخ سند: 17 آبان 1356
متن سند:
نخست وزیری
به: مدیریت کل اداره سوم 312
از: سازمان اطلاعات وامنیت آذربایجان شرقی3 ه شماره: 87 /3 ه 1
بازگشت بشماره 4954 /312 ـ 2 /8 /36 و پیرو شماره 8699/ ب ه 1 ـ
12 /8 /36 از ساعت 1600 الی 1800 روز 16 /8 /36 مجلس ختم مصطفی
خمینی1 از طرف چند تن از روحانیون تبریز منجمله محمد علی قاضی
طباطبائی با مجلس داری حاج محمد فهیمی در مسجد واقع در خیابان
دارائی جنب بازار کفاشان برگزار و واعظی بنام سید احمد حسین فرزند
سید محمد همدانی معروف به حسین همدانی که بهمین منظور از تهران به
تبریز آمده بود بمدت یکساعت پیرامون مسایل مذهبی و با اظهار تاسف از
فوت متوفی صحبت و ضمن صحبتهای محموله تعداد چند برگ اعلامیه
دست نویس که حاوی تجلیل از معدومین و جملات عربی و مطالب و
شعارهای مضره بر علیه کد 662 بوده در مسجد مشاهده و ضمن جمع آوری
بعلت کثرت جمعیت تشخیص عامل یا عاملین واقعی معلوم نگردید، لکن
چهار نفر از دانشجویان مشکوک به پخش اعلامیه
راهنمائی رهبران عملیات وسیله مامورین کمیته در خارج از مسجد
دستگیر و فعلاً بازداشت و تحقیقات از آنها ادامه که نتایج مکتسبه متعاقبا
اعلام خواهد شد1.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی.
لیقوانی
گیرنده: ریاست اداره دوم عملیات و بررسی (323)
گوینده: اکبرزاده
گیرنده: مرعشی
توضیحات سند:
1ـ شهید حاج سید مصطفی
خمینی فرزند ارشد امام
خمینی (ره) در سال 1309 ه.
ش در شهرستان قم دیده به
جهان گشود.
پس از اتمام
دروس ابتدائی در حوزه
علمیه قم به آموزش و
فراگیری دروس اسلامی
پرداخت، از محضر آیات
عظام بروجردی، داماد و امام
خمینی بهره فراوان برد.
در
علم رجال و تاریخ دارای
اطلاعات وسیع و متبحری کم
نظیر بود و استعداد و
حافظه ای سرشار داشت.
ایشان در سیزده آبان 1343
به دستور رژیم دستگیر و 58
روز در زندان قزل قلعه
محبوس گردید.
پس از
آزادی به ترکیه تبعید و پس
از چندی به همراه حضرت
امام به عراق تبعید گردیدند.
او همچون پدر بزرگوار خود
روحیه ای سازش ناپذیر
داشت و معتقد بود برای
برانداختن حکومت پهلوی
باید به قیام همه جانبه روی
آورد و خود نیز در این راه
مجاهده فراوان نمود.
حاج آقا
مصطفی یک سال قبل از
انقلاب اسلامی ایران در 47
سالگی به شهادت رسید.
ر.
ک: کوثر، ج 1
2ـ منظور از کد 66 شاه
می باشد.
1ـ در سال 1356 چنگال
بحرانی تازه گریبان سلطنت
پهلوی را گرفت، چنان که
پیامدهای آن پایان عمر
رژیم را حتمی کرد و آن
بحرانی بود که با شهادت
آیت اللّه سید مصطفی خمینی
آغاز شد.
ایشان در واپسین
ساعات روز 30 /7 /56 در
منزل خود در شهر نجف به
شیوه ای نامعلوم به شهادت
رسید.
شهید مصطفی خمینی
از بدو شروع نهضت اسلامی
همراه حضرت امام خمینی
بود.
ایشان اول بار در سال
1342 و پس از شروع
نهضت دستگیر و پس از
مدتی حبس، به ترکیه تبعید
شد.
پس از تغییر تبعیدگاه
امام خمینی ایشان نیز در سال
1344 از ترکیه به عراق رفت
و در شهر نجف ساکن شد.
آیت اللّه سید مصطفی خمینی
حدود سیزده سال در حوزه
علمیه نجف اشرف به
تدریس، تالیف و تربیت
طلاب علوم دینی مشغول
بود و در کنار فعالیت علمی
خود با انقلابیون مسلمان
مرتبط بود و گاه تدارک آنان
از ناحیه ایشان صورت
می گرفت.
روحیه انقلابی
وی، مشوق بسیاری از
مبارزان برای فراگیری فنون
نظامی و چریکی بود.
بیشتر
این فعالیتها نمی توانست از
نظر جاسوسان رژیم شاه
به
دور باشد.
به همین دلیل اگر
هم درگذشت این روحانی
مبارز را رویدادی طبیعی
بدانیم، شخصیت مبارزاتی او
انعکاسی جز شهادت، آن هم
به دست رژیم شاه در اذهان
متبادر نمی کرد.
هر چند
خاطرات به جا مانده از آن
زمان نیزدلالت برشهادت
ایشان دارد.
مرگ غیر منتظره
آیت اللّه سید مصطفی خمینی
در حالی که هیچگونه بیماری
قبلی نداشت.
با شروع
فعالیتهای سیاسی جدید امام
در نجف از نظر همه شاگردان
و یاران امام نمی توانست
بدون ارتباط باشد.
دلیل آن
این بود که حاج آقا مصطفی
از شروع نهضت در سال
1341 در کنار امام قرار
داشت، دست راست ایشان
محسوب می شد و یک چهره
انقلابی بود که با روحانیان،
روشنفکران و دانشجویان
مسلمان داخل و خارج کشور
ارتباط داشت.
از این رو
ساواک با به شهادت رساندن
وی کوشید یک مخالف جدی
از سر راه رژیم برداشته و
امام را تنها بگذارد.
ر.ک: انقلاب اسلامی به
روایت اسناد ساواک، ج 1
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی به روایت اسناد ساواک صفحه 412