گزارش خبر
تاریخ سند: 5 بهمن 1356
گزارش خبر
متن سند:
شماره: 58027 /20 ه21 موضوع: دکتر مظفر بقائی کرمانی در ساعت 10 مورخه 3 /11 /36 جلسه ای با شرکت 12 نفر از جمله بقائی، هاشمی، آئینه چی، ملحمی، اسلامیت، قنائی، شیخ رضا، آزمون (اهل اصفهان)، شیرازی و جعفری سرایدار در محل حزب زحمتکشان ملت ایران تشکیل گردید.ابتدا قنائی گفت دیشب آقای جهان مدار1 فوت کرده، بقائی از شنیدن خبر فوت جهان مدار تکان خورده بی اختیار شروع به گریه کرد.
هاشمی گفت پایگاهی را از دست دادیم و سپس دکتر بقائی به طور مؤدبانه شماره تلفنی را گرفت گفت جناب آقای دکتر، ولی پاسخ دادند که نیستند گفت خبر کنید که با من تماس بگیرند بعد از چند ثانیه تلفن زنگ زد، بقائی گوشی را برداشت مانند یک زیردست که با مافوق صحبت می کند سلام کرد و پس از احوالپرسی گفت اکنون در محل حزب با رفقا هستیم یکی از رفقای حزبی ما به نام جهان مدار فوت کرده خواستم به عرض رسانده باشم.
دیگر خبر تازه ای نداریم، بعدا گوشی را سر جایش گذاشت و سئوال کرد چه کسی اعلامیه مهندس بازرگان و مطهری را دیده است؟2 قنائی پاسخ داد گویا در متن اعلامیه دو نفر با هم اختلاف داشته مجبور شدند اعلامیه ها را جمع آوری و یا پخش نکرده اند فقط دو نصفه از اعلامیه های مزبور به دست دوستان افتاده و آن را فتوکپی کرده اند سپس آئینه چی گفت روز پنجشنبه 29 /10 /36 با فشار از تعطیلی بازار جلوگیری کردند و عده ای نیز دستگیر شدند آزمون گفت در اصفهان خیابان صائب تبریزی هنگامی که دبیرستان تعطیل می شود ناگهان عده ای با در دست داشتن شعارهای بسیار تند و زننده بین دانش آموزان دیده می شوند ولی پلیس متوجه شده مردم را متفرق می کند ولی افرادی که بلوا راه انداخته بودند متواری شدند تنها عده ای از دانش آموزان بی گناه دستگیر می شوند در این اثنا دکتر بقائی خطاب به آزمون گفت از شما سئوال می کنم در این تظاهرات و زد و خوردها در اصفهان مردم در حواشی چه نظری داشتند من نظر کلی مردم واقعی را می خواهم؟ آزمون پاسخ داد بیست درصد از مردم با دولت مخالف می باشند و هشتاد درصد مردم با صدای بلند می گویند ما دستورات و قوانین دولت را محترم می شماریم تا جائی که با دین ما مغایر نباشد.
اگر بخواهند دین ما را لگد مال کنند یا خدای نکرده ضعیف جلوه دهند ما از هر چیز چشم خواهیم پوشید و حالت دفاعی از دین خواهیم گرفت.
ملحمی گفت آخر ما نفهمیدیم شهدای قم چند نفر بودند.
هاشمی پاسخ داد آمار دقیق دارم اضافه کرد روز پنجشنبه 29 /10 /36 در سرای بوعلی چند نفر بهائی فرش فروش مغازه باز کرده بودند.
ضد دولتی ها داخل کاروانسرا شدند یکی دو نفر را به شدت مضروب کردند و همه شیشه ها را شکستند.
در این موقع دکتر مظفر بقائی خطاب به حاضرین گفت مواظب باشید حزب ما اکنون هیچ مأموریتی ندارد هر کس که شعار می دهد یا اعلامیه پخش می کند خود را داخل نکنید ما در حال حاضر تماشاچی هستیم و سکوت کرده ایم.
شیخ رضا گفت شاه حسینی را دیدم گفتم چه خبر گفت ما آماده هستیم دنبال رهبر می گردیم.
شیخ پاسخ داد که بقائی برای رهبری خوب است و از وی می خواهد به طرف دکتر بقائی گرایش نماید ولی شاه حسینی پاسخ می دهد دکتر شاپور بختیار را در نظر گرفته ایم.
بقائی گفت آنها با ما سازگار نیستند.
حزب ما در چارچوب قانون اساسی فکر می کند و اگر کسی در حزب بر خلاف ایده ما صحبت کرد با او کاری نداشته باشید فقط اسم او را یادداشت کنید بدهید اگر قوانینی مسوول کمیته حزب نبود خودم جلوگیری می کنم زیرا ما مسوول گذشته دیگران نیستیم.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: شنبه در گفتار خود صادق بوده و موضوع را کتبا گزارش نموده است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1ـ علی جهانی مدار فلاح: فرزند محمد در سال 1303 در لاهیجان متولد شده است.وی دارای تحصیلات 6 ابتدائی و شغل اصلی وی حصیر فروشی و سبدبافی بوده است.
نامبرده در سال 1332 در حزب زحمتکشان عضو شده و تا سال 1356 در تمام جلسات حزبی شرکت داشته است.
پرونده های انفرادی ساواک 2ـ در تاریخ 23 /9 /56 اعلامیه مشترک استاد مطهری و مهندس بازرگان درباره کتب شهید دکتر علی شریعتی منتشر شد.
در بخشی از اعلامیه آمده است «...
این که درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایش هایش و یا به استنباطهای اظهار نظرهایش در مورد مسایل اسلامی، که در آثار و نوشته های مشارالیه منعکس است، این جانبان که علاوه برآشنائی به آثار و نوشته های مشارالیه و با شخص او فی الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبت هائی از قبیل سنی گری و وهابیگری به او بی اساس است و او در هیچ یک از مسایل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت، معاد و عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است، ولی نظر به این که تحصیلات عالیه فرهنگ او غربی بوده و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود تا در معارف اسلامی مطالعات وافی داشته باشد، تا آن جا که گاهی از مسلمات قرآن، سنت، معارف و فقه اسلامی بی خبر می ماند، هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می افزود، در مسایل اسلامی ـ حتی در مسایل اصولی دچار اشکالات فراوان گردیده است.