تاریخ سند: 19 بهمن 1342
موضوع : اختلافات شورای مرکزی جبهه ملی و نقش حزب توده
متن سند:
شماره : اداره یکم عملیات 2732 / دایره 1 بخش 311
در اواخر دی ماه 42 جلسه شورای مرکزی جبهه ملی تشکیل می گردد
اللهیار صالح شروع به سخنرانی نموده و اظهار می نماید چون در شرایط فعلی
سیاست خارجی طرفداری از شاه را می نماید علیهذا شرایط ایجاب می کند که
جبهه ملی سکوت نماید تا بتوانیم سیاست خارجی را با خود همراه نموده و
سپس مبارزه را شروع
نماییم در این موقع شاهپور
بختیار بر علیه اللهیار صالح
مطالبی اظهار می نماید و
شروع به حملات به اللهیار
صالح نموده و می گوید شما
لیاقت رهبری را ندارید زیرا
مسائل جبهه ملی را در
جلسات خانوادگی خود
مطرح می کنید و نظریات و
طرحهای برادرت (جهانشاه
صالح) را می خواهی به جبهه
ملی تحمیل کنید بهتر است
شما کنار بروید و راه را برای
مبارزین جبهه ملی باز
نمایید.
سپس دکتر آذر به
پشتیبانی از تز اللهیار صالح برخواسته و شروع به حمله به بختیار من غیرمستقیم
می نماید می گوید افراد نفهم و بی درکی که حتی در انتخاب رئیس شورا اوراق
سفید می دهند و این عمل بی درکی و نفهمی آنها را می رساند از کجا می توانند در
مسایل سیاسی صاحب نظر باشند در همین موقع بختیار بدون گرفتن اجازه
شروع به صحبت نموده و با کلمات رکیکی به دکتر آذر حمله می کند و می گوید در
این جلسه یا من یا دکتر آذر و چون آذر بیرون نمی رود بختیار جلسه را ترک
می کند.
بعد از آن حجازی به طرفداری از تز اللهیار صالح شروع به سخنرانی
می کند و اظهار می کند چون بختیار اخلالگر بود و از بین ما بیرون رفت بهتر است
حالیه شروع به گرفتن رای از تز صالح بنمائیم در این موقع فروهر برخواسته و
شروع به سخنرانی نموده و به حجازی حمله کرده و از شاهپور بختیار حمایت
می کند و جلسه را ترک می کند و بعد از وی دکتر صدیقی هم با حمله به حجازی و
صالح جلسه را ترک می نماید.
یکی دیگر از رهبران حزب مردم ایران هم به
طرفداری از بختیار جلسه را ترک می کند در نتیجه جلسه از اکثریت می افتد و
جلسه به بعد به 20 /11 /42 موکول می شود فعلاً طرفداران صالح می کوشند تا
همه اعضا شورا را در جلسه
20 بهمن حاضر کنند و آماده
پشتیبانی از نظریات صالح
بنمایند.
از طرف دیگر
بختیار و فروهر و حزب
مردم ایران و نهضت آزادی1
به هم نزدیک شده و طرحی
تهیه نموده اند که در این
جلسه مطرح سازند.
طرح شاهپور بختیار و
فروهر
تمام اعضا شورای مرکزی
استعفا دهند.
پنج نفر از
اعضای شورا به اتفاق (سه
نفر از سه حزب 1ـ پان
ایرانیسم 2ـ حزب مردم
ایران 3ـ نهضت آزادی و یک نفر از دانشگاه از بازاریان کمیته موقت تشکیل
دهند و رهبری جبهه ملی را در دست گیرند تا کنگره تشکیل شود و تکلیف شورا
را روشن نماید ولی اگر طرح صالح که نود درصد امکان دارد تصویب شود.
تصویب گردید در این موقع شاهپور بختیار داریوش فروهر.
نخشب از جبهه ملی
انشعاب نموده با کمک نهضت آزادی و دانشگاه و بازاریان و روحانیون که با
نهضت آزادی ارتباط دارند جبهه ای تحت عنوان (جبهه واحد ضداستعمار و
استبداد) تشکیل دهند.
و اما نقش حزب توده
حزب توده ای که در جبهه ملی نفوذ دارد کوشش می کند انشعابی ایجاد نشود و یا تز شاهپور بختیار در
جبهه ملی که شدت مبارزه را خواستار است موافق می باشد و فعالیت می کند که در وحله اول بدون انشعاب
طرح شاهپور بختیار و داریوش فروهر که خواستار استعفای شورای مرکزی و انتخاب ده نفر به عنوان
کمیته موقت برای رهبری بختیار و داریوش فروهر که خواستار استعفا شورای مرکزی و انتخاب ده نفر به
عنوان کمیته موقت برای رهبری است تصویب گردد چنانچه طرح شاهپور بختیار و داریوش فروهر مبنی
بر استعفای شورای مرکزی و تشکیل کمیته موقت تصویب نگردد و تز صالح مبنی بر آرامش و سکوت
تصویب شود.
حزب توده برای تشکیل جبهه واحدی ضداستعمار و استبداد فعالیت می نماید.
توضیحات سند:
1ـ نهضت آزادی جمعی از
نیروهای مذهبی جبهه ملی در
اردیبهشت سال 1340 فعالیت
تشکلی را رسما اعلام کردند و
عنوان نهضت آزادی را برآن
نهادند.
این تشکل با هماهنگی و
اذن دکتر محمد مصدق شکل گرفت
و خود را وفادار به قانون اساسی
مشروطیت و پیرو راه مصدق
معرفی نمود.
با اوج گیری نهضت
روحانیت به رهبری امام خمینی
(ره) نهضت آزادی با حفظ مواضع
خود به آن پیوست.
در بازگشت
تاریخی امام در بهمن 57 مهندس
بازرگان از مؤسسین این نهضت
براساس قولی که در فرانسه مبنی
بر پذیرش اصول انقلاب داده بود
به فرمان امام به نخست وزیری
دولت موقت منصوب شد.
اما
دولت موقت مهندس بازرگان به
دلیل گرایش های سیاسی اش از
اهداف رهبری انقلاب به مرور
فاصله گرفت و اختلاف مبانی
فکری خود را با اصول انقلاب
آشکار ساخت و زمینه را برای
بازگشت مجدد آمریکائی ها مهیا
کرد.
بروز این گرایش منجر به
اشغال لانه جاسوسی امریکا
توسط دانشجویان مسلمان پیرو
خط امام شد و دولت موقت را
مجبور به استعفاء کرد.
از آن پس
نهضت آزادی نیز به صف
مخالفین انقلاب پیوست و به
عنوان یک اهرم فشار علیه
ایران در دوران هشت ساله دفاع
مقدس تبدیل گردید.
با
درگذشت مهندس مهدی
بازرگان روند حرکت و مواضع
نهضت آزادی به تدریج از
اصول اولیه خود، خاصه پس از
انقلاب فاصله گرفت.
ـ یاران امام به روایت اسناد
ساواک، کتاب سوم شهید
بهشتی، ص 25.
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 264