تاریخ سند: 25 مرداد 1357
سیدمصطفى حسینى
متن سند:
از: 16/ ﻫ تاریخ 25 /5 /2537[1357] 13570525
به: سوم 312 شماره: 7918/ ﻫ 1
ساعت 30 /9 روز 25 /5 /37 بین سیدمصطفى حسینى از بوشهر و محلاتى(ظاهراًمجدالدین) از شیراز مکالمات زیر صورت گرفته است ؛ حسینى: «منبرهامان تعطیل است چه کنیم» محلاتى: «نمىدانم والله اگر احتمال داده مىشود که ممکن است بچهها باز هم تحریک بشوند چون آنها هم آماده کشتن هستند بهتر است تعطیل باشد اگر از شکل مستمعین و قیافه شان اهل زندهباد و مرده باد نیستند چه مانعى دارد» حسینى: « دستگاه خیلى فشار مىآورد که این صحبتها دیگر نشود.» محلاتى: «بله براى اینکه این مسائلى که پیش آمده بود هرج و مرج بود بله» حسینى: «یک نفر منبرى داشتیم که چون طبق تعهّد عمل نکرده اجازه به (او ندادهاند و من) ماندهام خودم تنها و نمىدانم تکلیف شرعیم چیست.» محلاتى: «البته براى حفظ جان آنها باید کوتاه آمد» حسینى: «البته مردم به مذاقشان سازگار نیست» محلاتى: «آینده که از بین مىروند سازگارى را آنجا مىچشند و نمىفهمند. امّا باید به فکر زندهها بود البته درست نیست که این مسائل پیش بیاید و من امروز منبر خودمان هم تعطیل مىکنم چون خطرناک است تلفن قطع و دیگر تماس مجدّد برقرار نشد.»
نظریه یکشنبه: انجام مکالمات فوق صحت دارد.
نظریه چهارشنبه: ظاهرا این صحبت روى حسینى اثر گذاشته زیرا روز جارى پس از اداء نماز ظهر به عذر داشتن کسالت صحبت نکرد و به منبر نرفت. ـ شاهنده
نظریه 16/ ﻫ تایید مىشود.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 2 صفحه 176