صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: جمع آوری پول جهت خمینی

تاریخ سند: 18 فروردین 1345


درباره: جمع آوری پول جهت خمینی


متن سند:

از: اداره کل سوم 316 محترماً به استحضار می رساند: در مورخ 17 /12 /44 گزارشی مبنی بر جمع آوری پول از طرف پاره ای از عناصر افراطی طرفدار خمینی تهیه و به عرض رسید که مدیریت کل پی نوشت فرمودند: مراتب به استحضار تیمسار ریاست ساواک رسید، مقرر فرمودند که صورت اسامی افرادی که به خمینی کمک می نمایند، به آقای احمدی1 مدیر کل در آمدها که برادر آقای بدیع الزمان2 می باشد، داده شود.
در اجرای امر اقدام و نتیجه گزارش بعداً به عرض برسد و نیز پی نوشت دیگری در دو بند به این شرح مرقوم فرمودند: « 1 .
طبق اطلاع، شرکت های مسافربری و بخصوص رانندگان آن ها، حامل اشیاء و پول برای عراق می باشند؛ بررسی، سپس طرح لازم برای جلوگیری به کمک ساواک تهران تعیین نمایند.
2 .
صورت کمک کنندگان به خمینی را ساواک تهران بررسی و ارائه نماید.
» در اجرای امر، مراتب به ساواک تهران و قم منعکس، پاسخ واصله حاکیست که در این مورد تحقیقات به نحو غیرمحسوس ادامه دارد و به محض شناسایی چنین شرکت هایی، مراتب اعلام خواهد شد؛ لیکن برابر سوابق موجود مبنی بر گزارشات واصله از ساواک‌ها، اشخاصی که تا کنون در جمع آوری پول و ارسال آن به عراق و همچنین پرداخت به طلاب طرفدار خمینی فعالیت داشته اند، به شرح پیوست تهیه و به استحضار می‌رساند تا هر طور مقرر فرمایند در اجرای امر اقدام گردد.
اسامی افرادی که جهت آیت الله خمینی پول می فرستند: 1 .
نام: سیدمحمود شهرت: سدهی3 محل: تهران شغل: واعظ مبلغ: 1000000ریال 2 .
نام: سیداحمد شهرت: خوانساری4 محل: تهران شغل: واعظ مبلغ: 1000000ریال 3 .
نام: استاد محمد شهرت: نجارنامور محل: تهران شغل: مشخص نیست مبلغ: 5000 ریال 4 .
نام: حاج علی اصغر شهرت: علی پور محل: گرمسار شغل: مشخص نیست مبلغ: 30000ریال 5 .
نام: محمد جواد شهرت: موسوی5 محل: خرمشهر شغل کاسب مبلغ: 10000ریال 6 .
نام: حاج محمد شهرت: شالباف6 محل: اهواز شغل: --- مبلغ: 3000ریال 7 .
نام: حاج حیدرعلی شهرت: قائمی محل: کاشان شغل: تاجر مبلغ: 23750ریال 8 .
نام: علی شهرت: خسروی7 محل: آبادان شغل: آهن فروش مبلغ: 75000 ریال 9 .
نام:رضا شهرت: صراف8 محل: تهران شغل: بازرگان مبلغ: وجوه قابل توجهی که مبلغ 4 /3آن مشخص نمی باشد.
10 .
نام:محمد تقی شهرت: دیبایی9 محل: تهران شغل: بازرگان مبلغ: مشخص نمی باشد 11 .
نام: حاج رضا شهرت: محمدی10 محل: تهران شغل: دلال برنج مبلغ: مشخص نمی‌باشد 12 .
نام: محمد علی شهرت: فطرت محل: تهران شغل: خواربار فروش مبلغ: مشخص نمی‌باشد 13 .
نام: اکبر شهرت: افراشته مقدم11 محل: تهران شغل: خواربارفروش مبلغ: مشخص نمی باشد 14 .
نام: حسین شهرت: مصدقی12 محل: تهران شغل: کاغذ فروش مبلغ: مشخص نمی‌باشد 15 .
نام: سید محسن شهرت: امیر حسینی13 محل: تهران شغل: کاغذ فروش مبلغ: مشخص نمی باشد 16 .
نام: محمد جواد شهرت: نقره چی14 محل: تهران شغل: زرگر مبلغ: مشخص نمی باشد 17 .
نام: حسن شهرت: نیکونژاد محل: تهران شغل: خواربارفروش مبلغ مشخص نمی باشد: 18 .
نام: محمد شهرت: متین15 محل: تهران شغل: خواربارفروش مبلغ: مشخص نمی باشد 19 .
نام: سید محمود شهرت: سادات کوچ ( محتشمی16) محل: تهران شغل: خواربارفروش مبلغ: مشخص نمی باشد اسامی افرادی که در جمع آوری پول جهت خمینی و ارسال آن به عراق فعالیت دارند: 20 .
نام: محمدصادق شهرت: لواسانی محل: تهران شغل: واعظ 21 .
نام: شهاب الدین شهرت: اشراقی محل: قم شغل: واعظ 22 .
نام: حسن شهرت: لاهوتی محل: گرمسار شغل: واعظ 23 .
نام: شیخ محمود17 شهرت: صانعی محل: قم شغل: واعظ 24 .
نام: سید مصطفی شهرت: علم الهدی محل: اهواز شغل: واعظ 25 .
نام: شیخ فضل الله شهرت: مهدی زاده18 محل: تهران شغل: واعظ 26 .
نام: عبدالحسین شهرت: آگاهی محل: تهران شغل: -- 27 .
نام: محمدتقی شهرت: مصدرالامور محل: آبادان شغل: واعظ 28 .
نام: سیدمحمد شهرت: کاشف الغطاء19 محل: نجف شغل: -- 29 .
نام: شیخ نصرالله شهرت: خلخالی محل: نجف شغل: واعظ در اجرای امر نسخه اول به آقای احمدی مدیر کل در آمد تسلیم خواهد گردید.
دکتر مالک 28 /1 /45

توضیحات سند:

1.
محمدحسین احمدی فرزند علی در سال 1298 ﻫ ش در بشرویه خراسان به دنیا آمد.
وی دوره ابتدایی را در دبستان دولتی ترغیب بشرویه و مقطع متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر و دارالفنون بپایان رساند و از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت.
نامبرده در وزارت دارایی استخدام شد و مشاغلی از جمله: کارمند حکمی اداره کل بهره برداری و املاک ـ نماینده قضایی اداره کل امور حقوقی و رسیدگی و تصفیه املاک، ریاست اداره رسیدگی به امور دعاوی منقول در اداره کل حقوقی ـ معاون اداره کل دفتر وزارتی با حفظ سمت، عضو کمیسیون تقسیم اراضی یوسف آباد ـ بازرس کمیسیون ارز ـ نماینده دوم وزارت دارایی در کمیسیون ارز ـ پیشکار دارائی کرمان، گیلان و اصفهان ـ عضو هیئت نظارت هزینه شهرداری اصفهان ـ مدیرکل وصول تهران، معاون وزیر مشاور و معاونت نخست وزیری و رئیس سازمان اوقاف، بکار پرداخت.
مشارالیه در مسئولیت های دیگری مثل معاون وزیر مشاور و معاونت نخست وزیری و رئیس سازمان اوقاف ـ عضو هیات امنای صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم و آموزش عالی ـ عضو هیات امنای مؤسسه عالی ساختمان، عضو کمیسیون نامگذاری دانش آموختگان دانشگاه تهران ـ مسئول هم آهنگی و ناظر بر حسن اجرای برنامه های اردوهای عمرانی ملی دانشجویان و دانش‌آموزان – رئیس کمیته نظارت بر فعالیت های اجتماعی دانشجویان شاغل در سازمان های دولتی و سرپرست بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی بکار پرداخت و در مشاغل گوناگون با تبانی ، زد و بند و اختلاس به ویژه از شرکت توربین اصفهان معروف و در انتصابات و تعیین اعضا‌ی کمیسیون مالیاتی و روسای مناطق دارایی سو استفاده های کلانی نموده و اکثر کسانی را که دارای سوابق بد و رشوه خواری بوده اند به ریاست کمیسیون های مالیاتی و حل اختلاف منصو ب می نمود و از هر ماموری که به شغل حساس گمارده می شد مبالغی بین 10 تا 15 هزار تومان رشوه می گرفت واز عده ای از جمله علم داران حج در زمان تصدی اوقاف اخاذی نمود و اکثر بیلان هایی که از وصول مالیات می داد غلط بود .
محمدحسین احمدی پیرو فرقه¬ضاله ی بهائیت بود و پدرش یکی¬از مبلغین فرقه در خراسان به¬شمار می رفت و برادرانش احمد¬نویم و بدیع الزمان فروزانفر نیز¬ بر همین مسلک عمل می نمودند.
¬نامبرده از طرف فرح به عضویت¬هیأت امنای مؤسسات آموزشی¬فرح پهلوی و پیشکار فاطمه¬پهلوی انتخاب گردید وی در¬کانون مترقی حزب ایران نوین،¬رستاخیز و تشکیلات¬فراماسونری ـ لژ رازی ـ¬عضویت داشت و رئیس لاینز¬یوسف آباد بود.
مشارالیه از¬طرف محمدرضا پهلوی نشانهای¬3 همایون ـ 3 تاج و 1 و 2 آبان ¬دریافت نمود و بارها از طرف¬هویدا و فرح از وی تقدیر گردید.
¬اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2.
محمدحسین فروزانفر معروف به بدیع الزمان فرزند شیخ علی بشرویه ای خراسانی بهائی و نوه ملاحسین بشرویه (از نزدیکان خاص علی محمد باب) در سال 1278 ش در بشرویه خراسان بدنیا آمد.
تحصیلات مقدماتی را در موطن فرا گرفت و به قصد ادامه تحصیل به مشهد رفت و نزد مرحوم ادیب نیشابوری کسب فیض نمود.
هنگامی که در مشهد اقامت داشت کم و بیش با مطبوعات تهران همکاری می نمود.
و در مجله دانشکده که به مدیریت ملک الشعرای بهار انتشار می یافت، مقالاتی می نوشت.
وی پس از عزیمت به تهران به همکاری با مطبوعات و محافل ادبی ادامه داد و با سفارش مرحوم بهار به خدمت وزارت معارف درآمد و به کار تدریس در دارالفنون و دارالمعلمین پرداخت.
وی هم چنین استادی در دانشگاه تهران، عضویت فرهنگستان، ریاست دانشکده معقول و منقول، نماینده مجلس سنا...
را نیز عهده دار بود.
وی طبع شعر نیز داشت و آثاری در این زمینه از وی بر جای مانده است.
فردوست در خاطرات خود ذیل مطلب مربوط به هویدا و بهائیت چنین آورده است:...
و بعد از آزمون، ریاست اوقاف به محمدحسین احمدی واگذار شده است و برادر او بدیع الزمان فروزانفر که طرفدار پا برجای مصدق بود و برای مصدق شعر درست می کرد و برادر دیگر احمدی با نام خانوادگی نویم در اثر دزدی در وزارت معارف قدیم سال ها به زندان افتاد.
این سه برادر بدیع الزمان با نام خانوادگی فروزانفر و برادر دیگر احمد نام خانوادگی اش نویم و برادر سومش محمدحسین اسم خانوادگی اش احمدی، سه برادر با سه نام خانوادگی فرزندان شیخ بهایی بشرویه هستند.
در اسناد ساواک مربوط به یهود و اسرائیل نیز چنین می خوانیم: بدیع الزمان فروزانفر از مرقد علی محمد باب و بهاءالهد از کوه کرمل دیدن به عمل آورده است و خدمتکار مرقد از وی ستایش و تعریف و تمجید نموده و از تسلط و اطلاع وی نسبت به مسلک بهایی اظهار تعجب نموده و به وی اظهار داشته چرا شما دین بهایی را بر نمی گزینید، فروزانفر در جواب گفته بنا به مصالحی، صلاح نیست این چنین کند.
خاطرات فردوست، جلد دوم، ص 391 ـ اسناد ساواک، پرونده موضوعی یهود و اسرائیل.
3.
حجت الاسلام سیدمحمود سدهی فرزند سیدجواد در تهران متولد شد.
پس از خواندن دروس جدید به قم رفت و مقدمات و سطح را از مدرسین بزرگ فرا گرفت.
چندی از محضر امام خمینی (ره) و دیگر علماء کسب فیض نمود.
وی پس از وفات آیت الله بروجردی به تهران مراجعت و به ترویج دین مشغول شد.
حجت الاسلام سدهی که از وعاظ تهران بود و با نهضت حضرت امام خمینی(ره) و روحانیون مبارز تهران همراهی داشت، در سال 1343ش یکی از معترضین به تبعید امام(ره) بود که ساواک در باره سخنرانی ایشان نوشت: « در ساعت 1900 روز یکشنبه 29 /9 /43 ...
در مسجد صاحب الزمان آقای سیدمحمود سدهی به منبر رفته، ضمن وعظ در باره تولد امام دوازدهم(ع) و مظلومیت امام چهارم(ع) گریزهایی به وضعیت فعلی خمینی زده و برای او دعا نمود و اضافه کرد: «آقای خمینی از اوضاع ایران دلش خون است.
» و تأکید نمود مطالبی را که می شنوید از فردی است که بیشتر تحصیلاتش در علوم سیاسی بوده است.
پس از خاتمه منبر آقای سیدمحمود سدهی به روی منبر ایستاد (بدون خواندن دعای ختم) مردم نیز بلند شدند.
در این موقع تراکت هایی...
از بالکن مسجد به داخل جمعیت ریخته شد...
» گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، انتشارات اسلامیه، 1353 ﻫ ش، ج 2، ص 3 – امام در آینه اسناد، ج 4، ص 317.
4.
آیت الله سیداحمد خوانساری فرزند حاج سید یوسف در 18 محرم 1309 ق در شهر خوانسار متولد شد.
مقداری از ریاضیات و علوم مقدماتی و سطح را در زادگاهش فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت نمود.
در آن شهر از درس آیات عظام حاج میرمحمّد صادق مدرس اصفهانی و آخوند ملاعبدالکریم گزی و میرزا محمدعلی تویسرکانی، خارج فقه و اصول را فراگرفت و بعد از آن، برای تکمیل معلومات خود به نجف عزیمت نمود و در آنجا دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدی و آیت الله نائینی و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید.
ایشان در سال 1345 ق به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک، از محضر آیت الله عبدالکریم حائری استفاده های علمی فراوانی برد.
بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، بعد از مدتی ایشان نیز به قم آمد که نماز جماعت مدرسه‌ی فیضیه به ایشان واگذار شد.
در مدتی که در قم بود، از مدرسین و فضلای برتر حوزه علمیه به شمار می رفت و در درس خارج فقه وی، شاگردان مبرزی چون امام موسی صدر شرکت می کردند.
ایشان از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده می شد.
در سال 1329 ش به درخواست مردم تهران و امر آیت الله بروجردی در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکی از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثری گردید.
در ابتدای نهضت مردم ایران در جریان انجمن های ایالتی و ولایتی حضور یافت، ولی به تدریج از عرصه سیاسی کناره گرفت.
هر چند که مستقیم و غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش می نمود.
آیت الله سید احمد خوانساری در سال 1362ش دارفانی را وداع گفت و با تشییع جنازه ای باشکوه در تهران و قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
امام خمینی در ارتحال ایشان پیام تسلیتی ارسال کردند و طی آن از خدمات او به اسلام تجلیل نمودند.
آثار علمی ایشان عبارت است از: 1 .
شرح مختصر‌المنافع در چند جلد 2 .
حاشیه بر عروۀ الوثقی 3 .
توضیح المسایل 4 .
مناسک حج .
ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج2، ص 9 5 .
ساواک در باره آقای محمدجواد موسوی نوشته است: « ...
در موقعی که [مصطفی علم الهدی واعظ] در خرمشهر در منزل شیخ محمدطاهر اقامت داشته، شخصی به نام حاج سیدمحمدجواد موسوی که در تجارتخانه دورقی مشغول کار است، مبلغی به عنوان سهم امام توسط وی برای آیت الله خمینی ارسال نموده...
» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 417 6 .
ساواک در باره‌ی ایشان می‌نویسد: « ...
حاج محمد شالباف که در اهواز خیابان پهلوی مغازه دارد، در موقع مسافرت سیدمصطفی علم الهدی واعظ به عراق که به نظر می رسد به طور غیرمجاز انجام گرفته است، مبلغ 3 هزار ریال از بابت سهم امام توسط وی به آیت الله خمینی ارسال داشته...
» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 418 7.
گزارش ساوک در باره ی ایشان چنین است: « ...
علی خسروی صاحب بنگاه آهن فروشی در آبادان خیابان فرعی شهرداری، مبلغ 75000 ریال از بابت سهم امام به شهاب الدین اشراقی نماینده تام الاختیار خمینی وسیله بانک صادرات حواله کرده...
» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 434 8.
در گزارشی که دارای تاریخ 13 /9 /1350 می باشد، در جلسه ای که با حضور چند تن از روحانیون، از جمله آیت الله فلسفی بوده، در باره ایشان گفته شده است: « ...
فلسفی گفت: از این که پروانه بعضی از سرپرستان کاروان ها[ی حج] را لغو کرده اند، اینها خیلی ناراحت می باشند، مخصوصاً رضا صراف‌ها...
شجاعی گفت: چون صراف‌ها با طرفداران خمینی و افرادی که ملی محسوب می شوند، زیاد تماس داشت و مخصوصاً در دو سال اخیر برای بعضی افراد خیلی کارها انجام داد، پیش‌بینی می شد که پروانه او را لغو خواهند کرد.
» امام در آینه اسناد، ج 10، ص 149 9.
ساواک در گزارش دیگری که مربوط به سال 1348 است، ضمن معرفی ایشان به عنوان نماینده امام خمینی در تهران، نوشته است: « محمدتقی دیبائی رشتی فرزند علی؛ شغل بازرگان، ساکن تهران ...
منزل استیجاری» و در سال 1351 نیز، ضمن همین ارتباط با امام، ایشان را تاجر چای در بازار معرفی کرده است.
امام در آینه اسناد .
ج 10 .
صص 44 و 183 و در جای دیگری نیز نوشته است: « دیبائی یکی از بازرگانان سرای حاج حسن می‌باشد.
یکی از طرفداران سرسخت خمینی بوده و وجوه قابل توجهی برای وی به عراق می فرستد.
» همان، ج 13، ص 430 10.
در سند دیگری، ایشان را به این شرح معرفی کرده اند: « حاج رضا محمدی، خواربار فروش و دلال برنج در بازار حضرتی سرای قزوینیان» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 525 11.
در گزارش دیگری که دارای تاریخ 16 /12 /43 می باشد،در باره ایشان نوشته اند: « علی اکبر افراشته مقدم که در بازار حضرتی خواربار فروشی دارد و از طرفداران سرسخت روحانیون مخالف دولت می باشد، به مأمور اظهار داشت: مسئولین امر هرچه از خزانه مملکت می خورند، سیر نمی شوند.
سال گذشته 470 میلیون دلار از عواید نفت را حیف و میل کردند ولی در گوشه و کنار تهران اشخاص بسیاری هستند که حتی یک لقمه نان خالی هم ندارند...
مردم از اعمال بی رویه دولت به ستوه آمده اند و نتیجه اش آن خواهد شد که محمد بخارائی‌ها پیدا می شوند و فداکاری می کنند.
» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 292 12.
حاج حسین مصدقی فرزند محمد در سال 1282 ش در شهر تهران به دنیا آمد.
او که در بازار تهران، به کاغذ فروشی اشتغال داشت، در سال 1341 در جریان مخالفت با قانون انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی دارای فعالیت های گسترده ای بود.
در راستای همین فعالیت ها در تاریخ 1 /3 /42 به ساواک احضار شد و 23 روز بعد به اتهام همکاری با روحانیون در نشر اعلامیه، دستگیر و به مدت 8 روز زندانی شد.
وی دوباره در تاریخ 11 /12 /43 به اتهام عضویت در هیئت های مؤتلفه دستگیر شد که 6 روز بعد از او رفع سوء ظن گردید.
مشارالیه در تاریخ 17 /11 /43 به ساواک گفت: «حدود سه ماه است با حضرت آیت الله خمینی مربوط هستم و رساله ایشانرا چاپ می کنم» حسین مصدقی مجدداً در تاریخ 2 /8 /46 مورد سوء ظن قرار گرفت و دستگیر شد، ولی زندانی نگردید.
حاج حسین مصدقی یکی از عوامل اصلی چاپ و توزیع رساله های حضرت امام خمینی بود و در این راه تلاش های فراونی داشت.
وی در تاریخ 1 /5 /50 به علت سکته قلبی به رحمت خدا پیوست.
13.
سیدمحسن امیرحسینی فرزند اسداللّه در سال 1302 ش در تهران متولد شد.
نامبرده که کارمند راه آهن بود، فعالیت های سیاسی خود را از سال 1332 از منزل مرحوم آیت الله کاشانی شروع کرد و در سال 1334 جزو اولین کسانی بود که به عضویت جمعیت فدائیان اسلام درآمد.
ولی با بروز اختلاف میان فدائیان اسلام و مرحوم آیت الله کاشانی، به تبعیت از ایشان از همکاری با فدائیان اسلام استنکاف ورزید و در مجمع مسلمانان مجاهد تحت رهبری شمس قنات آبادی عضویت یافت و پس از آن، به حزب زحمتکشان دکتر بقایی پیوست.
سید محسن امیرحسینی در سال 1332 به علت توهین به مافوق در محل کار (راه آهن) به مدت سه ماه زندانی شد.
در سال 1334 به اتهام همکاری با فدائیان اسلام به مدت 15 روز بازداشت گردید و در سال 1337 به علت پخش اعلامیه آیت الله کاشانی به مدت سه روز زندانی شد.
وی در تاریخ 23 /2 /1343 به اتهام فعالیت های مضره دستگیر و به سه ماه حبس محکوم گردید، اما تا آذرماه در زندان بود و پس از آزادی، مجدداً در تاریخ 12 /12 /43 دستگیر و به سه ماه حبس محکوم و در تاریخ 27 /3 /44 آزاد شد.
آخرین دستگیری وی در اردیبهشت سال 1346 بود که مدت یک سال را در زندان گذراند و در تاریخ 4 /2 /47 از زندان مرخص گردید.
نامه او و جمعی از زندانیان سیاسی زندان شماره 4 قصر در اسفند 1346 خطاب به کمیسیون حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد در اعتراض به کشتار سیاهپوستان رودزیا توسط رژیم «یان اسمیت»، رژیم شاه را به وحشت انداخت.
ساواک در نظریه خود وی را به این شرح معرفی کرده است : «این شخص در مبارزات سیاسی متهور و با شهامت، در دیانت متعصب، در دشمنی سرسخت، در دوستی پابرجا و دارای حافظه قوی، وضع مالی بد، دارای امانت و صداقت کافی، نسبت به شخص اول مملکت بدبین، دارای نفوذ قابل ملاحظه در بازار و بین طرفداران خمینی که اسرار و مطالب زیادی می داند که شاید مدت ها وقت لازم باشد که بتوان به آن مطالب پی برد.
» 14.
ساواک در گزارش دیگری که دارای تاریخ 26 /6 /45 است، ضمن معرفی وی به عنوان زرگر در بازار تهران، در کنار شهرت او، در پرانتز، کلمه ی «اباسهلی» را نیز نوشته است.
امام در آینه اسناد .
ج 13 .
ص 525 15.
نام کامل ایشان، محمد متین وفا می باشد که از آغاز نهضت امام خمینی(ره) با آن همراهی داشته و در جریان همکاری با هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، دستگیر و زندانی نیز شده است.
در گزارشی که دارای تاریخ 9 /8 /45 می باشد، در‌باره‌ی وی نوشته اند: « در جلسه هیئت انصارالحسین حاج محمد متین که در سال 43 جزء افراد دستگیر شده هیأت های مؤتلفه بود، شرکت داشت و به نظر می رسد که یکی از گردانندگان هیئت انصارالحسین باشد.
شخص مذکور در این جلسه مدت یک ساعت با دو نفر به اسامی مرآتی و تربتی صحبت کرده و سخنان آنان پیرامون خمینی بوده...
» امام در آینه اسناد .
ج 13 .
ص 531 16.
آقای حاج سیدمحمود محتشمی، یکی از بازاریان متدینی بود که در جریان نهضت حضرت امام خمینی(ره) فعالیت داشت.
وی که در جریان تأسیس هیأت های مؤتلفه اسلامی، به همراه شهیدحاج مهدی عراقی و دیگر دوستانش در گروه مسجد امین الدوله قرار داشت، بارها از طرف ساواک احضار و زندانی هم شد.
ایشان عموی آقای سیدعلی اکبر محتشمی پور می باشد.
17.
منظور آقای شیخ حسن صانعی است که مأمور ساواک نام او را به اشتباه «محمود» نوشته است.
18.
شهید حجت الاسلام حاج شیخ فضل اللّه مهدی‌زاده محلاتی در سال 1309 ش در خانواده ای متدین و مذهبی در شهرستان محلات متولد شد.
در سال 1324 تحصیلات حوزوی خود را در حوزه علمیه قم آغاز و در طول مدت تحصیل از محضر اساتید بزرگواری چون آیات عظام حاج سید محمدتقی خوانساری(ره)، بروجردی(ره)، حضرت امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره) و مشکینی(ره) کسب فیض نمود.
از سال 1326 به دنبال آشنایی با فدائیان اسلام و مرحوم آیت الله کاشانی، مبارزه خود را علیه رژیم آغاز کرد.
در رمضان سال 1332 به واسطه سخنرانی علیه کنسرسیوم نفت و کودتای 28 مرداد، در بجنورد دستگیر و به مشهد تبعید شد.
در جریان قیام 15 خرداد، رابط بین علمای قم بود و با تنظیم اعلامیه و طومار، توانست امضای 120 تن از علمای تهران را بگیرد که در آن زمان چنین اقدامی بی سابقه بود.
در جریان جشن های 2500 ساله شاهنشاهی، ممنوع المنبر شد و سرانجام در سال 1351 دستگیر و روانه زندان گردید.
شهید محلاتی در آستانه ورود حضرت امام، یکی از فعالترین اعضای کمیته استقبال از معظم له بود.
در حمله به مرکز رادیو شرکت جست و برای نخستین بار صدای انقلاب اسلامی به وسیله او از رادیو در سراسر کشور پخش شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتش را به عنوان معاون کمیته مرکزی انقلاب اسلامی شروع کرد.
او نخستین دبیر جامعه روحانیت مبارز بود و در سال 1359 به نمایندگی در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در همان اوایل به عنوان نماینده حضرت امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب گردید.
به امر «دفاع مقدس» توجه خاصّی داشت.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای درباره او فرموده است: «همه کارهایی که احتیاج به یک پیگیری مداوم و خستگی ناپذیر داشت، از دست شهید محلاتی بر می آمد.
اعتماد و ارادت ایشان به امام به نظر من یکی از عوامل خستگی ناپذیری ایشان بود.
این را من احساس می کردم که حضرت امام (قدس سره) یک اعتمادی به او داشتند و نظراتش را گوش می کردند.
» سرانجام شهید محلاتی در اول اسفند ماه سال 1364، هنگامی که به همراه جمعی از نمایندگان مجلس و مسئولان قضایی کشور با یک فروند هواپیما عازم جبهه های نبرد بودند، به وسیله هواپیماهای جنگی رژیم بعثی ـ صهیونیستی عراق، در حوالی اهواز مورد هدف قرار گرفتند و به همراه 40 تن دیگر از همراهان به فیض شهادت نائل آمدند.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب بیست و هفتم، شهید حجت الاسلام فضل الله مهدی زاده محلاتی 19.
ساواک در جریان یک پیگیری به تاریخ 18 /10 /44 در خصوص ارسال پول برای حضرت امام خمینی به عراق، می‌نویسد: « ضمناً بنویسید سیدمحمد کاشف الغطاء معروف به کاشف، ساکن نجف نیز رابط بین خمینی و روحانیون قم است و در سال چند مرتبه با گذرنامه [به] عراق رفت و آمد می نماید.
» امام در آینه اسناد، ج 13، ص 411

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ شهاب‌الدین اشراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 66


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.