تاریخ سند: 8 آبان 1342
خلاصه پرونده شیخ عباس واعظ طبسی فرزند غلامرضا شغل واعظ
متن سند:
[تاریخ: 8 /8 /1342]
خلاصه پرونده شیخ عباس واعظ طبسی فرزند غلامرضا شغل واعظ
نامبرده مدتها است که در مشهد سکونت داشته و تحصیلات خود را نزد شیخ هاشم قزوینی مدرس طی و رشته فقه و اصول را تکمیل و در ادبیات نیز تسلط و بهره کافی دارد. وی علاوه براینکه سواد عربی دارد، به اخبار و احادیث تسلط کامل دارد.
اغلب در مجالس سخنرانی خود در سرای محمدیه و مسجد بناها در منبر مطالبی برخلاف مصلحت کشور و از جمله با حملات[جملات] تصریحی و الهامی[ایهامی] اهانت به سازمانهای مختلف (فرهنگیان . دکترها . کارمندان ساواک . افسران ارتش و پلیس و مقام شامخ سلطنت میکند و نسبت به فرق مختلف مذهبی مانند تصوف، با ذکر نام اشخاص، حملاتی[جملاتی] که وسیله ایجاد زمینه نفاق و اختلافات مذهبی میگردد، مطالبی را بیان میکند. به طور مستقیم و غیرمستقیم به مشارالیه تذکرات لازم داده شده که این مطالب برخلاف مصلحت، موجب اخلال نظم و امنیت را فراهم خواهد ساخت، مع الوصف خودداری نکرده و بیشتر به تجری خود افزوده است و به روش قبلی خود ادامه میدهد.
طی شماره 2943/م الف 11- 12 /4 /40 در این مورد شرحی به لشکر نوشته شده و خواستار گردیده که مراتب به دادستانی لشکر ابلاغ گردد که شخصاً یا نماینده دادستانی در مجالس مذکور حاضر و وضعیت مجلس و مطالب را استماع و نظرات قانونی خود را در این باره ابراز نمایند.
لشکر پاسخ داده که با توجه به ماده 126 قانون دادرسی ارتش، آن سازمان خود نیز ضابط قضائی میباشد، مداخله دادستان لشکر یا نماینده ایشان که قبل از اجراء ماده 138 قانون مزبور خود در ردیف سایر ضابطین قضائی، است، موردی ندارد.
گزارش شهربانی خراسان حاکی است که در تاریخ 14 /4 /40 نامبرده فوق در سرای محمدیه به منبر رفته و جملات و کلماتی بیان نموده که در مردم روح عصیان ایجاد مینماید، لذا موضوع در کمیسیون امنیت مورخ 14 /4 /40 مطرح و رئیس شهربانی خراسان اظهار داشته که گزارشات محرمانه مأمورین اطلاعات حاکی است که وی مبادرت به اداء جملات و مطالب برخلاف مصلحت مملکت که موجب تشویش اذهان عمومی را مینماید، شده، لذا به شهربانی احضار، ضمن تحقیق کتباً اظهار داشته که همیشه نسبت به ذات اقدس ملوکانه دعاگو و دعا کرده و نسبت به دولت قانونی وفادار است و با قید تعهد که به هیچوجه در منبر جز مسائل دینی چیزی نگوید، مرخص شده است لذا طبق نظر کمیسیون امنیت قرار شد که گزارشهای مأمورین شهربانی و ساواک جمع آوری و بررسی شده و طبق مقررات از طریق دادستانی لشکر اقدام لازم معمول گردد. طبق صورتجلسه مورخه 14 /4 /40 رئیس شهربانی و رئیس ساواک متفقاً تصمیم میگیرند که نامبرده مجاز به ادامه سخنرانیهای خود نبوده و در صورت تخلف طبق مقررات تحت تعقیب قانونی قرار خواهد گرفت.
پرونده وی از شهربانی خراسان خواسته شده و موضوع وضعیت وی طی شماره 2979/م الف 11- 19 /4 /40 به اداره کل سوم گزارش گردیده است.
در تاریخ 21 /4 /40 موضوع مجدداً در کمیته اطلاعاتی مطرح و تصمیم متخذه به وسیله شهربانی و ساواک قرار شده است چون جوان احساساتی به نظر میرسد و ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و نمیتواند اعصاب خود را کنترل نماید و در نتیجه اظهارات وی موجب تحریک و عصیان مردم خواهد شد، لذا مجاز نخواهد بود به منبر خود ادامه دهد و مورد تائید آقایان اعضاء کمیته قرار گرفته و تصویب شده تلقی گردیده.
طی شماره 3324/م الف 11- 19 /5 /40 به اداره کل سوم منعکس گردیده که نامبرده وسیله آیتاله قمی متوسل به جناب آقای استاندار گردیده تا مجدداً به منبر برود ولی ساواک با توجه به اینکه تاکنون چند نوبت تذکرات لازم به نامبرده داده و تعهداتی اخذ کرده بود، باز هم از کرده خود نادم و پشیمان نشده است لذا با توجه به مصادف بودن با ایام اربعین و نزدیکی روز قیام ملی 28 مرداد نمیتوانست با رفتن منبر وی موافقت نماید، به[با] آقای استاندار و رئیس شهربانی مذاکره و موافقت به عمل آمد که کماکان از منبر رفتن وی جلوگیری گردد.
شهربانی خراسان گزارش نموده که به فرموده جناب آقای استاندار و برابر تصمیم متخذه در کمیسیون امنیت 1 /6 /40 با آقای آیتاله قمی در مورد آقای عباس واعظ طبسی تماس گرفته و ایشان متقبل شدند که[به]واعظ طبسی نصایح و تذکرات لازم را داده که در منبر به هیچ وجه موضوعات سیاسی را عنوان ننماید، لذا به ساواک اعزام و در ساواک، پس از سپردن تعهد کتبی مرخص و با منبر رفتن وی موافقت میگردد.
پاسخ اداره کل سوم حاکی است که ضمن تماس با نامبرده بالا، چنانچه واقعاً از کرده خود پشیمان شده و متعهد میگردد که منبعد مطالب برخلاف مصالح کشور ایراد ننماید، نسبت به منبر رفتن وی از طریق کمیسیون امنیت اقدام و نتیجه گزارش شود که این موضوع قبلاً در کمیسیون مطرح و مورد موافقت قرار گرفته و طی تلگراف رمز گزارش شده که با وساطت آقای استاندار واعظ نامبرده آزاد و به مشارالیه تذکر داده شد گفتار خود را در سر منبر محدود به مسائل دینی نماید.
مجدداً طی تلگراف رمز 528- 2 /5 /41 گزارش شده که شیخ عباس طبسی چند روز است در منزل آیتاله قمی به منبر رفته و مبادرت به اداء سخنان تحریک آمیز نموده، آقای استاندار دستور دادند که به نامبرده تذکر لازم داده شود لذا به ساواک احضار گردید و موضوع مورد بررسی قرار گرفت.
طی شماره 9099/م الف11- 29 /8 /41 به اداره کل سوم اعلام گردیده که پس از صدور دستور شماره 25071 /321- 15 /6 /41 از نامبرده بالا در ساواک تعهد گرفته شد که در بالای منبر بجز مسائل دینی به مطالب سیاسی اشاره ننماید، مشارالیه از آن تاریخ تا چند ماه سکوت نموده ولی در مرداد ماه سال جاری موضوع مسافرت اعلیحضرت همایونی را به شمال و بازدید آقای نخست وزیر از اردوی سازمان در کنار دریای خزر و شرکت دوشیزگان در خدمت پرستاری و غیره را عنوان و با لحن زنندهای انتقاد نمود و همین رویه را ادامه میدهد و مرکز اعلام نموده درحال حاضر با توجه به فعالیت روحانیون در سراسر کشور،[دستگیری] و اعزام نامبرده بالا به مرکز به مصلحت نمیباشد. مجدداً به مشارالیه تذکر داده که ادامه این رویه در آینده برای او گران تمام خواهد شد؛ ولی تذکرات در او مفید واقع نگردیده و تقاضا گردیده حال که تصویبنامه لغو شده ایجاب مینماید یک چنین شدت عملی درباره او به عمل آید و تعقیب وی در مشهد عملی نخواهد بود و مرکز در پاسخ اعلام نموده که مراتب به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید مقرر فرمودند اعمال و رفتار نامبرده را تحت مراقبت قرار داده و چنانچه لازم باشد بعد از ماه رمضان اقدام شود.
در تاریخ 7 /11 /41 به اتهام اهانت به مقام شامخ سلطنت و تحریک مردم به بلوا و آشوب به وسیله ساواک خراسان بازداشت گردیده و موضوع به مرکز گزارش و از لشکر خراسان خواستار شده موقتاً در ساواک تحت نظر و بازداشت باشد که با این امر، دادستان لشکر موافقت نموده است.
تا اینکه در جریان رفراندم به علت پیش گرفتن روش سابق و اعمال بی رویه و هتاکی به دولت وسیله ساواک دستگیر و به تهران اعزام گردید و پس از مدتی زندانی در تهران، به مشهد مراجعت داده شد که در نتیجه پرونده امر و متهم یادشده به لشگر 12 خراسان تحویل گردید. لشگر مزبور پس از رسیدگی به پرونده مشارالیه با اخذ کفیل و تعهد کتبی مبنی براینکه از این به بعد مطالب خلافی اظهار نکند، آزاد میگردد.
ولی مجدداً در جریانات اخیر (پانزدهم خرداد) در منزل آیتاله قمی و بعد در محلهای دیگر شروع به ایراد یک سلسله مطالبی نمود که از هر نظر در آن موقعیت حساس به صلاح نبوده؛ روی این اصل در تاریخ 4 /6 /42 ضمن ارسال 14 برگ اطلاعیه به لشکر6 خراسان در مورد نامبرده نتیجه اقدامات خواستار گردید که لشکر مزبور چون مدارک ارسالی را کافی نمیدانست طی نامه شماره 1504- 6 /6 /42 تقاضای ارسال حلقه نوار سخنرانی مشارالیه را که در منزل آقای قمی ایراد نموده و در اختیار ساواک بود، کرده که حلقه نواز مزبور در تاریخ 22 /7 /42 به دادستانی لشکر فرستاده شد. بفرموده وضعیت نامبرده تلفناً از جناب سرهنگ خوئی بازپرس شعبه 2 لشکر استفسار گردید، ایشان اظهار داشتند که آقای طبسی را وسیله شهربانی احضار نمودند ولی گویا مخفی شده و اکنون کفیل وی را احضار کردند.
نظریه .
با عرض مراتب فوق به استحضار میرساند که این شخص عنصری ناراضی و ناراحت میباشد به طوری که مکرر چه شفاهاً و چه کتباً متعهد گردیده که به هیچوجه مطالبی که برخلاف مصالح عالیه کشور باشد ایراد ننماید ولی تاکنون حاضر به اجرای تعهدات خود نگردیده و در هر فرصت و موقعیتی که برایش پیش آمده حملات و انتقادات خود را چه علنی و چه در لفافه ایراد نموده؛ حال هرگونه تصمیمی در مورد وی بسته به نظر عالی است.
بخش بررسی
با آقای حاجی مقدسی نزد اینجانب آمد برای آخرین بار تعهد داد که دیگر برخلاف مصالح در منبر صحبت نکند این دفعه هم ما از وی قبول میکنیم چنانچه باز هم به مهملات خود در منبر ادامه داد به شدیدترین وجهی تنبیه خواهد شد و هم وساطت قبول نمیکنیم. بهرامی 8 /8 /42
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 106