تاریخ سند: 21 آبان 1357
مکالمات سوژه روز یکشنبه 21/8/57 تا ساعت 0700 دوشنبه 22/8/57
متن سند:
مکالمات سوژه روز یکشنبه 21 /8 /57 تا ساعت 0700 دوشنبه 22 /8 /57
جوانی تلفن کرد به منزل سوژه و پرسید: آیا مدارس هم تعطیل است؟ 21 /8 /57
مجید نجفی: بله، همه جا تعطیل است؛ امام خمینی دستور داده است. منزل بنشینید و ابراز انزجار کنید از شاه خائن.
*****
شخصی به نام شرفی از بانک فرهنگیان تماس گرفت و پرسید: آیا تعطیلی شامل بانکها هم میشود؟
مخاطب: بله.
*****
حاجی احمد دستمالچی تماس گرفت و با مناقب صحبت کرد و پرسید: حاجی آقا رفتهاند تهران؟
مناقب: بله، گویا قرار بوده امروز حرکت کنند طرف تهران.
*****
شخصی به نام [حسین] مطیعی تماس گرفت و به مناقب گفت: یک موضوعی است، میخواهم بهتان بگویم.
مناقب: بیایید منزل آقای صدوقی.
مطیعی: آنجا شلوغ است؟
مناقب: میرویم اتاق دیگری.
*****
مطیعی دوباره به مناقب تلفن زد و گفت: کارگرهایی که دیشب فریاد و داد راه انداخته بودند، صبح همگی آمدند سرکار.
مناقب: کارخانه جنوب تعطیل است.1
مطیعی: من قضیه دیشب، فوری رفتم در منزل تقی زاده، تقی زاده گفت انشاءالله تعطیل باشه، کارگر که نیامد، ما هم تعطیل میکنیم. من هم صبح زود آمدم کارخانه ببینم که میآید کی میرود، دیدم سر وقت همه آمدند رفتند سرکار.
مناقب: خلاصه مطلب این است که باید تعطیل شود.
مطیعی: یک ساعت است که کاملاً تعطیل شده است و آن کارگری هم که به شما گفته است که حقوقش را کسر کردهاند، دروغ گفته است؛ ما حقوق کسی را کسر نکردهایم. در ضمن آقای بحری و آقای تبریزی میخواهند با شما صحبت کنند.
مناقب: میدانم راجع به چی صحبت میخواهند بکنند؛ والله تکلیف یک کلمه است، ما همگی مقلد آقای خمینی هستیم، آقای خمینی در رهبری و پاک نظریش هیچ حرفی نیست و اگر بگوید بمیرید، ما باید بمیریم و اگر بگوید زنده بشوید، ما باید زنده بشویم. ایشان دستور دادهاند که اعتصاب باشه، دیگر حرفی نیست و اعتصاب باید در سراسر کشور و تمامی ادارات باشد و حتی کسانی که با این اعتصاب لنگ میشوند، دستور داده شده که از سهم امام به آنها کمک شود.
مطیعی: حالا شما درست میگویید، ولی خواستیم یک ملاقاتی باشه.
مناقب: باشه.
*****
از ابرقو شخصی به نام حاجی آقا مهدوی با مناقب تماس گرفت.
مناقب: حاجی آقا رفتهاند مسافرت، امری است بفرمایید؟
مهدوی: [میخواستم] راجع به این اعتصاب سؤال کنیم.
مناقب: آقای خمینی دستور اعتصاب شدید دادهاند و یزد هم الان 5 روز است در اعتصاب هستن و پایان آن تعیین نشده است؛ شما مردم را تشویق کنید و گرم بگیرید و اعتصاب همگانی است، حتی ادارات و مدارس و خلاصه تمامی جاها باید تعطیل باشه.
*****
مناقب با دکتر پاک نژاد تماس گرفت و بعد از احوالپرسی گفت: دفترچه بهداشت حاجی آقا را هم درست کردیم. در پشتکوه(سخوید2) روضهای بوده است؛ چند تا بهایی هستن در اطراف سخوید و ظاهراً یک پولی به رئیس پاسگاه دادهاند و آشیخ بمانعلی برزگر هم که منبر میرفته است، دیشب نیامده است شهر، ژاندارمها او را فحش داده و کتک هم زدهاند؛ فعلاً هم او را بازداشت کردهاند. من خودم خواستم با آقای [رحمتالله] خرمزاده است، خرمنژاد است، صحبت کنم.
دکتر: نه، خودم به جناب سرهنگ غفاری میگویم.
مناقب: به آقای خرم هم بگویید که این کارها را دارند در دهات میکنند، که ممکن است انفجاری به وجود بیاید.
دکتر: میخواهید به استاندار بگویم؟ ولی نه، به جناب سرهنگ غفاری میگویم.
مناقب: باشد به رئیس ژاندارمری بگویید و به خرمزاده هم بگویید ما همه جا کوشش داریم که کوچکترین خشونتی در کار نیاید، ولی ژاندارمری دارد رذالت میکند؛ اگر زدند یک وقت آنها را شل و پل کردند، ما مسئول نیستیم.
دکتر: باشه من تلفن میکنم.
*****
دکتر پاک نژاد با مناقب تماس گرفت و گفت: من به سرهنگ غفاری گفتم، خیلی هم ناراحت شد. اگر تا ظهر آزاد نشد به من بگویید که من به استاندار بگویم. در ضمن آقای خلخالی هم آمدهاند.
مناقب: میدانم، من هم باید بیایم آنجا.
*****
پهلوان نصیر با مناقب تماس گرفت و بعد از احوالپرسی گفت: ما آمدیم شهرداری، با کارمندان صحبت کردیم و قرار شد که همگی اعتصاب کنیم؛ ولی آقای شهردار [اسکندر]اصلانی میگوید اگر اعتصاب بکنیم، خدمات ما به مردم قطع میشود. من اعلامیه آقای خمینی را به ایشان دادم و بند 3 اعلامیه که صراحتاً گفته است که باید اعتصاب ادامه داشته باشد نشان دادم. ایشان با دکتر پاک نژاد تماس گرفتند و خواستند مشورت کنند؛ دکتر پاک نژاد به من گفت که به شما زنگ بزنم و وقت بگیریم بیاییم حضور شما که هر طوری که شما میفرمایید.
مناقب: فرمان آقای خمینی باید اجرا شود، ولی گاهی شغلها که ضروری است، باید باز باشد مثل آتشنشانی و دکتر و داروخانه.
پهلوان نصیر: اگر ما کار نکنیم، پول هم نمیتوانیم وصول کنیم که به آنها بدهیم.
مناقب: شهرداری که همیشه وعده میدهد، حالا هم ده پانزده روز به آنها وعده بدهد، نمیشود؟
پهلوان نصیر: چرا، امکانش هست، اگر بخواهند میشود انجام داد. من بهشان میگویم، اگر قبول کردند که هیچی و گرنه به شما اطلاع خواهم داد.
*****
از سازمان آب تلفن شد که تکلیف ما چیست؟
مناقب: کسانی که به آب و آبرسانی کاری ندارند و پرسنل دفتری هستن، باید تعطیل کنند؛ چون دستور است و باید اجرا شود.
*****
حسینی نامی با مناقب تماس گرفت و گفت: خودم هم به اصلانی گفتهام، شما هم به ایشان زنگی بزنید و بگویید که خیابان را بکشد و از کسی نترسد؛ چون مسجد ولی عصر کنار افتاده است. در ضمن از اعلامیه حکومت نظامی دیشب تهران این طور برمیآید که میخواهند یک عدهای را بگیرند و اعلامیه شماره 19 قدری شدید بوده است. سپس خداحافظی کردند.
*****
شخصی به نام حامی از بانک ملی تماس گرفت و پرسید: بانکها باید چی کار کنند؟
مناقب: ما گفتیم که کادر اداری تعطیل شود، بد نیست و آن اندازهای که ضرورت ایجاب میکند باشد و آن عدهای که ضروری نیستن، تعطیل کنند بهتر است.
*****
از اصفهان تلفن شد و خواستار خواندن اعلامیه خمینی شدند که توسط رجبعلی(مستخدم) خوانده شد:
پیام قائد بزرگ اسلام امام خمینی به ملت نجیب ایران در مورد کمک به کلیه مسلمانان که در رابطه با مبارزات اسلامی ایران خسارات دیده و میبینند(هشتم ذیحجه 1398).
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ذی شرافت عموم علمای اسلام و حجج اسلام ایران، دام[دامت] برکاته و ... کلمتهم
پس از اهدای سلام و تاییدات وافره به عرض مبارکتان میرسانم در این موقع که دست جنایتکاران و دژخیمان شاه بیش از پیش به خون جوانان و اطفال ما آغشته شده است و کشتگان و مجروحان بسیاری به جای گذاشته و عده کثیری را در سراسر کشور بیخانمان و بیسرپرست نموده است و حضرات آقایان و اینجانب را در عزا نشانده است، در این موقع که اعتصابات و تعطیلات عمومی برای اعتراض به دستگاه جبار و احقاق حق مردم بیپناه صورت گرفته است بدیهی است که این حوادث ضایعاتی را به دنبال دارد و قشرهایی از کسبه و کارمندان محترم و محروم دچار مضیقه شده و میشوند و این امر موجب نگرانی شدید اینجانب است معهذا از حضرت آقایان تقاضای محترمانه دارم که در تمام شهرستانها و توابع آنها هیئتهایی را که مورد وثوق هستند انتخاب و مقرر فرمایند تا نیاز نیازمندان را که از حیث لزوم جراحی و چه از حیث فقدان سرپرست و چه در اثر گرفتاریهای اقتصادی که در اثر اعتصابات و تعطیلات به حق خود با آن دست به گریبانند برطرف نموده و به قدر مقدور نیازهای آنان را رفع کنند تا با پشتگرمی با اعتصابات خود ضربه شدیدی بر پیکر دشمن وارد آورند و بر ملت شجاع و آگاه است که خود نیز مستقیماً به خواهران و برادران خود کمک کنند و دَین الهی خود را ادا نمایند، حضرت آقایان مجاز هستند از سهم مبارک امام علیهالسلام در این امر مشروع و مقدس صرف نمایند و وکلای اینجانب در هر جا که هستند مجازند تا نصف سهم مبارک امام علیهالسلام را صرف این نیازمندیها نمایند و نیز حضرات آقایان از بازرگانان و مردم خیرخواه دعوت نموده و آنان را تشویق کنند تا نگذارند برادران و خواهران آنان که در راه اسلام و احقاق حق خود صدمه دیدهاند و به ملت بزرگ خدمت کردهاند و در راه آن خون دادهاند به سختی بیفتند از خداوند تعالی عظمت اسلام و سربلندی ملت عظیمالشأن اسلام را خواستارم و قطع ایادی اجانب را امیدوار والسلام علیکم و رحمه[الله و]برکاته
روح الله الموسوی خمینی3
رجبعلی: این اعلامیه هشتم آقا است و آخرین اعلامیه میباشد. سپس خداحافظی کردند.
*****
مناقب با رجبعلی تماس گرفت و پرسید: اعلامیهها آماده شده است؟
رجبعلی: بله.
مناقب: پس برای بلوک اردکان، مهریز، تفت سهمیه در نظر بگیرید. با حاجی آقا تماس گرفتم که لبنیات و گازفروشیها و نفت فروشیها، ولی لبنیات فروشیها از غروبی باز کند؛ ولی حاجی آقا دستور داده است که بانکها هم تعطیل کنند.
رجبعلی: با حاجی آقا در تهران تماس گرفتید؟
مناقب: بله؛ در ضمن من سفارش به آسید محمد صادق[سادات اخوی] هم کردهام که در مسجد بگوید، اگر او نگفت، خودت شب پاشو و بگو که قصابیها و نانواییها و(طباخی صبح تا ظهر) داروخانه و مطب دکترها باز باشد و لبنیات از غروب و بانکها هم تعطیل کنند، یادت نرود.
رجبعلی: چشم. سپس خداحافظی کردند.4
توضیحات سند:
1. در کارخانه ریسندگی و بافندگی جنوب یزد، کارگران انقلاب فراوان بودند. در گزارشی با عنوان « وضع عدهای از کارگران کارخانه جنوب یزد » در این باره نوشته اند: « عدهای از کارگران واحد مذکور که اسامی آنان به شرح زیر میباشد طرفدار خمینی و به کد 66 اهانت مینمایند و حتی عکس خمینی را در سالن بافندگی نصب نموده و روی دیوار کارخانه نیز شعار ضدمیهنی مینویسند و کارگران را برعلیه دولت و برله خمینی تحریک مینمایند. 1. حسین مجاور 2. علی شریفی زارچی 3. حسین غباری 4. محمدعلی دشتی 5. حسین اسحاقیه 6. احمد ملتی 7. رضا حاتمی 8. حسین چای فروش 9. محمد شیر 10. مرتضی بافقی 11. سید حسین داوگو 12. محمدرضا مجیدیان 13. میرزا عباس کوچک 14. رمضان غلامی 15. علی محمدیان 16. عبدالحسین باغیان 17. احمد دشتی خبیدکی 18. سید عباس شیخ علیشاهی 19. بمانعلی انتظاری 20 . عباس گنجی 21. محمد جوادی 22. حسن کهدوئی» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 5. سند شماره: 4446 /26 ﻫ - 27 /7 /57
2. سخوید از دهستانهای شهرستان تفت، که در 80 کیلومتری یزد قرار دارد.
3. این پیام در صحیفه امام به شرح زیر است:
« بسم الله الرحمن الرحیم
8 ذى الحجه 1398
خدمت ذى شرافت عموم علماى اعلام و حجج اسلام ایران- دامت برکاتهم و علت کلمتهم
پس از اهداى سلام و تحیات وافره، به عرض محترمتان مىرساند، در این موقع که دست جنایتکاران و دژخیمان شاه بیش از پیش به خون جوانان و اطفال ما آغشته شده است، و کشتگان و مجروحان بسیارى به جا گذاشته و عده کثیرى را در سراسر کشور بىخانمان و بىسرپرست نموده است، و حضرات آقایان و این جانب را به عزا نشانده است؛ در این موقع که اعتصابات و تعطیلات عمومى براى اعتراض به دستگاه جبار و احقاق حق مردم بىپناه صورت گرفته است؛ بدیهى است این حوادث ضایعاتى را به دنبال دارد و قشرهایى از کسبه و کارمندان و کارگران محترم و محروم دچار مضیقه شده و مىشوند؛ و این امر موجب نگرانى شدید این جانب است؛ لهذا از حضرات آقایان تقاضاى محترمانه دارم که در تمام شهرستانها و توابع آنها، هیأتهایى را که مورد وثوق هستند انتخاب و مقرر فرمایید تا نیاز نیازمندان را، چه از حیث لزوم جراحى و چه از حیث فقدان سرپرست، و چه در اثر گرفتاریهاى اقتصادىاى که در اثر اعتصابات و تعطیلات بحق خود با آن دست به گریبانند، بر طرف نموده و به قدر مقدور نیازهاى آنان را رفع کنند تا با پشتگرمى با اعتصابات خود ضربه شدیدى بر پیکر دشمن وارد آورند. و بر ملت شجاع و آگاه است که خود نیز مستقیماً به خواهران و برادران خود کمک کنند و دیْن الهى خود را ادا نمایند. حضرات آقایان مجازند از سهم مبارک امام- علیه السلام- در این امر مشروع و مقدس صرف نمایند؛ و وکلاى این جانب در هر جا که هستند مجازند تا نصف سهم مبارک امام- علیه السلام- را صرف این نیازها نمایند. و نیز حضرات آقایان از بازرگانان و مردم خیرخواه دعوت نموده و آنان را تشویق کنند تا نگذارند برادران و خواهران آنان که در راه اسلام و احقاق حق خود صدمه دیدهاند، و به ملت بزرگ خدمت کردهاند و در راه آن خون دادهاند، به سختى بیفتند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و سربلندى ملت عظیم الشأن اسلام و ایران را خواستارم و قطع ایادى اجانب را امیدوار. و السلام علیکم و رحمۀالله و برکاته. روحالله الموسوی الخمینى» صحیفه امام . ج 4. ص 410
4. خبرگزاری پارس در گزارشی پیرامون وضعیت شهر یزد در این روز نوشت: « مقارن ظهر امروز چند نفر موتورسیکلت سوار و چند سرنشین اتومبیل پیکان در شهر یزد به حرکت درآمده و در مقابل ادارات دولتی مرکز استان که از صبح امروز به تهدید تلفنی آنها برای اعتصاب و تعطیل ادارات توجه نکرده اند توقف کردند و اظهار داشتند که هرچه زودتر اداره را به آتش خواهیم کشید. رئیس شهربانی استان یزد که مسئول تأمین امنیت در استان یزد است در قبال درخواست مسئولان این ادارات گفت قوای کافی در اختیار ندارم و به درخواست من دایر به اعزام قوای کمکی ترتیب اثر نمی دهند بنا بر این کاری از ما ساخته نیست. ضعف قوای انتظامی در یزد و عدم توانائی و تصمیم گیری مقامات مسئول در استان موجی از وحشت را بین مردم و کارکنان دولت مخصوصاً مسئولان اداراتی که به کار خود ادامه میدهند به وجود آورده است.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 5. سند شماره: 7 - 21 /8 /57
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد دوم - شنود مکالمات شهید آیتالله محمد صدوقی صفحه 128