صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

حضور محترم دائی عزیزم جناب آقای حبیب‌الله عسگراولادی

تاریخ سند: 30 بهمن 1348


حضور محترم دائی عزیزم جناب آقای حبیب‌الله عسگراولادی


متن سند:

شیراز، برازجان ـ زندان شهربانی
جناب آقای حبیب‌اله عسگراولادی ملاحظه فرمایند







***
[تاریخ: 30 /11 /1348]
بسمه‌تعالی
حضور محترم دائی عزیزم جناب آقای حبیب‌الله عسگراولادی

سلام علیکم. پس از ادای عرض سلام و اظهار ارادت. همگی سلام می‌رسانند و آرزوی موفقیت شما برادران محترم را دارند و از جدائی شما برادران معظم نیز رنج می‌برند. این را دانسته باشید که هیچ کدام ما قدرت فراموشی محبت‌های بی‌پایان شماها را نداریم و نخواهیم داشت. زیرا هر آن نگاهایمان به جاهای خالی شما که هیچکس یارای پر کردن آن را نخواهد داشت می‌افتد. دیگر این‌که بدانید همیشه در قلب ما جای داشته و دارید و علت اصلی این‌که ما هیچگاه نمی‌توانیم و نخواهیم توانست شماها را فراموش کنیم همین است، زیرا آن صفا و صمیمیتی که در شما برادران مکرم یافت می‌شود کمتر کسی می‌تواند دارا باشد و کمتر کسی است که بتواند از آن روح‌ پاک و بزرگی که در شما هست برخوردار باشد.
یقیناً بدانید که محبت‌های شما و الطافت [الطاف] آن جنابان در اعماق قلب ما اثر گذارده و این اثر باعث به وجود آمدن پیوندهائی ناگسستنی گردیده است که هر چه زمان از آن بگذرد بر قوت و قدرتش افزوده می‌گردد. ما افتخار می‌کنیم که برادران بزرگواری چون شما داریم (امیدوارم که به کوچکی و برادری ما را قبول داشته باشید). خوشا به حال شما که سعادت به شما روی آورده و توفیق شامل حالتان گردیده. زیاده وقتتان را نخواهم گرفت. اینجانب و برادرانم خدمت حضرت حجت‌الاسلام آقای انواری و هم‌چنین آقای عراقی سلام می‌رسانیم و خواهان موفقیت و زیارت هر چه زودتر شما برادران می‌باشم.
دائی محترم چندی قبل نامۀ ارسالی شما را که برای والده فرستاده بودید و در آن نیز کاری به بنده واگذار نموده بودید دریافت کردم. و حسب‌الامر شما به وسیله ریاست محترم زندان با آموزشگاه زندان قصر درباره مدارک تحصیلی شما تماس گرفته شد و نتیجه این شد که شما می‌بایستی به وسیله نامۀ درخواست مدارک تحصیلی‌تان را بنمائید و از طریق اداره شهربانی ارسال دارید تا این‌که بعداً آموزشگاه نیز از طریق ادارۀ زندان مدارک تحصیلی شما را بفرستد. خداوند نگهدار شما باشد.
جناب آقای کلانتر خدمت شما و حضرت آقای انواری خیلی سلام می‌رسانند و آرزومند زیارت شما می‌باشند. ابوالفضل حیدری

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 222


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.