تاریخ سند: 30 دی 1346
بررسی وضع مطبوعات از نظر مدیر خواندنیها
متن سند:
رادیو پیک ایران ساعت 20 روز 30 /10 /46
شنوندگان عزیز.
مدیر مجله سپید و سیاه در یادداشتهای هفته هشتم دیماه
مینویسد دوستی که در مجله خواندنی تلاش1 دست دارد از من خواست که
بمناسبت انتشار هفتمین شماره بآن مجله مقاله ای بنویسم.
مقدمات کار هم
فراهم شد که خیراندیشی گفت در زمانیکه شنیده میشود دولت قصد دارد بوسیله
وزارتخانه ها و چه بصورت شرکتهای خصوصی روزنامه و مجله علم کند و خود
را از شر مطبوعات موجود برهاند تعریف از یک مجله دولتی در حقیقت تضعیف
همه نشریات ملی و بقول آقای امیرانی اگر هر چیز دولتیش خوب است روزنامه
ملیش خوب است.
این نوشته سپید و سیاه است.
در اینکه در ایران مطبوعات
دولتی و ملی سر و ته یک کرباسند تردیدی نیست.
وابستگی مطبوعات دولتی
بخودی خود روشن است.
روزنامه و یا مجله ملی هم یعنی همین روزنامه ها و مجلات مانند قارچ از زمین
میرویند.
مشتی واقعیات تحریف شده و دروغ، اخبار مجعول و نوشته های خلاف
اخلاق تحویل خواننده میدهند.
مثلا در صفحه شانزدهم همین مجله سپید و سیاه
یک صفحه تمام را عکسهای لخت زنان و عکس مردی که مجله وی را استاد
استریپ تیز یعنی لخت شدن تدریجی زنان در بارهای شبانه مینامد اشغال کرده
است و این فقط یک نمونه کوچک از مجله باصطلاح ملی است.
مدیر مجله سپید
و سیاه معتقد است که اینطور نشریات ملی اند و بدترینشان بهتر از نشریات دولتی
میباشد و برای اینکه نظر خود را به ثبوت رساند از امیرانی مدیر خواندنیها نقل
قول کرده است.
ما هم میخواهیم جواب مدیر سپید و سیاه را از زبان همان امیرانی
که باسرار پشت پرده آگاه است بدهیم در این روزها عنان قلم از کف مدیر
خواندنیها بدر رفته وزارت دارائی سردبیر خواندنیها را مدیر کل تعیین نموده و
حال آنکه مدیر خواندنیها موفق نشده بعنوان نماینده مجلس وارد بهارستان شود
گرچه خود مدیر در اوان انتخابات اشاره کرده بود که فقط حاضر است سناتور
شود و بدین سان آرزوی دیرین خود را با زبان بی زبانی بزعمای قوم رسانده بود.
از طرفی این معامله سران و از سوی دیگر قطع بخشی از جیره دولتی مدیر
خواندنیها را چنان از خود بیخود ساخته که گوشه ای از حقایق را فاش نموده
است و ما نیز از این نوشته اتخاذ سند میکنیم زیرا موید هزار و یک آن چیزی
است که ما درباره فساد رژیم فعلی گفته ایم خواندنیها صریحا و بدون پرده
مینویسد در ایران روابط عمومی هم (منظور اداره روابط عمومی وزارتخانه ها
است) مثل احزاب و انتخابات و کنگره و مجلس و بسیاری چیزهای دیگر از
مجرای طبیعی بهدف اصلی منحرف و دور شده بروابط خصوصی و اختصاصی
درست در جهت خلاف منافع مردم افتاده است.
اگر روز و روزگاری در این کشور حساب و کتاب حتی بصورت ناقص و محدود
آن بمیان بیاید بدون شک نقش دلالانه موسسات روابط عمومی در ترویج فساد
و تشویق بساخت و پاخت که از هم اکنون بخوبی هویدا است آشکارتر هم
خواهد شد.
خواندنیها سپس نوشته است کار روابط عمومی وزارتخانه ها و ادارات و
موسسات ما در سالهای اخیر و دوران بیحساب و کتابی در درجه اول برقرار
کردن حقوق و مقرری و مستمری و ایجاد درآمد نامرئی برای سردبیران
روزنامه ها و مجلات و بند و بست کردن با خبرنگاران و حتی مدیران آنها است تا
با سکوت در برابر ناروائیها از یک طرف و اشاعه و انتشار شایعات و اخبار و
رپرتاژهای سراپا کذب بصورت عکس و تفصیلات در روزنامه و مجله و رساله و
حتی کتاب از طرف دیگر اعمال و افعال ناروا و خلاف دستگاهها و مسئولان آنها
را بخیال خودشان از نظر تیزبین مردم زمان استتار کنند تا نه تنها بر روی بدهی و
خیانت خود سرپوش بگذارند بلکه خود و موسسه زیر دست خود را خدمتگزار
معرفی کرده چیزی هم طلبکار شوند.
آقای دکتر علی بهزادی صاحب امتیاز [و] مدیر مجله سپید و سیاه آنچه ما هم
اکنون یاد کردیم پیک ایران نمیگوید اینها نوشته امیرانی همان شخصی است که
شما از زبان وی میخواهید روزنامه باصطلاح ملی را تبرئه کنید.
چنانکه ملاحظه کردید مدیر خواندنیها آشکارا مینویسد که ادارات روابط
عمومی وزارتخانه ها همه مدیران و سردبیران و خبرنگاران روزنامه ها و مجلات
باصطلاح ملی را پیش خرید کرده اند.
وی می نویسد مدیران و سردبیران و
خبرنگاران جراید و مجلات ایران رشوه میگیرند تا در برابر ناروائیهای رژیم
سکوت کنند.
اخبار و رپرتاژهای سراپا کذب و گزاف منتشر سازند.
خیانت
دستگاه و مسئولان آنرا پرده پوشی نمایند.
مدیر خواندنیها که از اعمال و کردار مدیران و سردبیران روزنامه ها و مجلات
باصطلاح ملی اطلاع کامل دارد و خود نیز در زمره آنها است مینویسد موسسات
روابط عمومی و بودجه های سری و هنگفتی که در اختیار دارند اکثریت قریب
باتفاق اعضای رکن چهارم را خریده و یا در رهن و اجاره دارند.
در کشوری که
اکثریت قریب باتفاق مدیران و سردبیران جراید و مجلات باعتراف صریح مدیر
خواندنیها بموسسات روابط عمومی و دولتی فروخته شده و یا در رهن و اجاره
آنها است، چگونه میتواند بوجود مطبوعات ملی سخن گوید.
گرچه مدیر
خواندنیها طی شرح مبسوطی کوشش نموده تا سران رژیم را مبرا از اشاعه فساد
جلوه گر سازد ولی موفق نشده است زیرا سراپای نوشته وی خواه بخواهد خواه نه
مبین وجود رژیمی فسادپرور در ایران است.
خواندنیها مینویسد در ایران روابط عمومی هم مثل احزاب و انتخابات و کنگره و
مجلس و بسیاری چیزهای دیگرمان بروابط خصوصی اختصاصی درست در
جهت خلاف منافع مردم و مملکت افتاده است.
معنای این اعتراف یعنی چه.
یعنی
قوای مقننه و اجرائیه بمصالح ملی خیانت میکند این دو رکن از ارکان مشروطیت
است میماند باصطلاح رکن چهارم که آنهم بنوشته خواندنیها بقوه اجرائیه یعنی
دولت فروخته شده است بدیگر سخن رژیم حاکم بر ایران در مجموع خود فاسد
است و نقش اساسی را در اشاعه فساد ایفاء میکند.
حال هر قدر مدیر خواندنیها
سوگند بخورد که سران رژیم از این
مسائل خبر ندارد بیهوده است.
مدیر خواندنیها برای تبرئه...
.
ما میگوئیم ماهی از سر میگندد و شما آقایان
میخواهید ثابت کنید که گویا ماهی از دم میگندد.
اما شما چه بخواهید و چه نخواهید این واقعیت است و
این واقعیت را مردم میدانند و می بینند و ماهی از سرگنده گردد نی زدم.
توجه آقای امیرانی را جلب کنید که با نوشتن مطالب بررسی نشده این طور سند بدست دشمنان کشور میدهد 1 /11 /46
توضیحات سند:
1ـ ماهنامه تلاش به صاحب
امتیازی امیرعباس هویدا و
سردبیری علی میری و سیروس
آموزگار بصورت خبری و
اجتماعی، هنری و ادبی از سال
1345 در تهران منتشر می شد.
راهنمای مجله های ایران،
تهیه کننده : پوری سلطانی با
همکاری رضا اقتدار، ص 133
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنیها به روایت اسناد ساواک صفحه 128