تاریخ سند: 11 تیر 1353
موضوع: صورت مجامع و محافل و جلساتی که در پوشش دینی ولی باطنا در تحریک مردم علیه دولت و برخلاف مصالح عالیه مملکتی در بابل تشکیل میشود
متن سند:
از: 2/ﻫ1 تاریخ:11 /4 /1353
به: 312 شماره: 654 /2ﻫ1
موضوع: صورت مجامع و محافل و جلساتی که در پوشش دینی ولی باطنا در تحریک مردم علیه دولت و برخلاف مصالح عالیه مملکتی در بابل تشکیل میشود
1 ـ جلساتی که در شبها در مسجد مولانا متشکل از یک عده جوانان محصل و غیرمحصل تشکیل و به سرپرستی سیدحسن بهشتی و هادی یزدانی (که در چهارشنبه پیش بابل مغازه بقالی دارد) و قبلاً از طرف مقامات امنیتی دستگیر و زندانی شده است اداره میشود و همین عده در بعضی از شبهای هفته در منازل همین افراد به نام قرائت قرآن تشکیل جلسه میدهند و این جوانان به اصطلاح تشکیلاتی به قول خود انقلابی هستند دارای ریش و تظاهر بدین میباشند. و حاجی حبیبیان که در جنب مسجد مولانا بنگاه معاملات اتومبیل دارد و مدیر کاروان حج میباشد و جزو این دسته بوده و با کمک حاجی احمدیان که از متمکنین بابل است به این افراد کمک مالی مینماید.
2 ـ جلسه دیگری به رهبری شیخ جواد حامدی امام جماعت مسجد اداره میشود و معاون این شخص چناری نامی است که از انحراف جوانان روگردان نمیباشد و در حقیقت ضد همه چیز میباشد و برای نمونه چندی قبل در میان عکسهای علمای بابل که در میان قاب بزرگی نصب و بر روی دیوار مسجد قرار داشته چناری قاب عکس آقای حاجی عدنانی و حاجی ابوکاظمی واعظ که از علما و وعاظ بابل هستند از قاب درآورده و شکسته و وقتی که در مقام اعتراض یکی از افراد گرداننده مسجد بر آمده در جواب گفته چون عدنانی و ابوکاظمیدولتی هستند لذا عکس آنان را پاره کرده و باید اضافه کنم ابوکاظمیدر محافل دعاگویی به شاهنشاه دعا میکند که در این خصوص پرونده هم در دادسرای بابل طرح شده و ظاهراً علی حقوقی وکیل دادگستری به این دسته کمک مالی مینماید(اعم از مستقیم و غیرمستقیم) باید بگویم در دفعات بطور متناوب جلساتی تشکیل میدهند و یزدانی در سطح روستاها و در میان جوانان دهات در این کار پیشقدم بوده و هست.
3 ـ آقای شیخ بابایی امام جماعت مسجد آهنگ کلای بابل هم اخیراً برای اینکه از قافله عقب نمانند به دست چند نفر از جوانان تربیت شده مکتب خود به سطح روستاها میرود گرچه ظاهراً جلسات در مورد روضه و جنبهی مذهبی دارد ولی چون در مورد جلسات دیگر به تجربه ثابت شده که جلسات رنگ و بوی سیاسی گرفته و ممکن است این جلسات هم در آینده به همان صورت درآید.
4 ـ در مسجد کوچکلر محله بابل(مرکز اسکان بهائیها) به سرپرستی عاصمی کارمند بازنشسته دارایی در شبهای جمعه و دوشنبه جلسات ضدبهائی تشکیل که این کار علیالظاهر با سیاست وقت تطبیق نموده و در میان این افراد جوانان ناباب و انقلابی وجود دارد.
5 ـ جلساتی متشکل از یک عده جوانان انقلابی مذهبی در سطح شهر و روستاهای اطراف تشکیل میگردد که اکثراً این جلسات جوانی به نام مجیدی(داماد جهانگیر محسنی افشار) آنها را اداره میکند و در منزل خودش نیز جلساتی تشکیل میدهد و مجیدی با استفاده از کمک مالی پدرزنش که ثروتمند و ظاهراً مقدس و با الهام از دستورات برادرش که دانشجوی دانشگاه تهران است و جزو جوانان مارکسیست اسلامی است به صورت وحشتناکی جوانان مردم را منحرف و تبلیغات وسیعی علیه تشکیلات مملکتی دارد.
6 ـ دکتر سیدعلی طبریپور داروساز و رادیولوژیست که فعلاً در پناه امنیت اجتماعی مملکت صاحب همه چیز شده است گاهی به عنوان حمایت از یتیمان و گاهی با تشکیل جمعیت حمایت بیماران و زمانی به نام صندوق قرضالحسنه با همکاری بعضی از مقدسهای شهر از جمله دکتر عالمیان در تحریک احساسات مردم نقش عمده دارد وجودش بسیار خطرناک است.
7 ـ آقای شریفنژاد امام مسجد بیدآباد و چهارشنبه پیش بابل و هم چنین آقای شیخ محمود فیروزجائیان امام مسجد بحر ارم غربی بابل نیز در سطح جوانان و طبقات میان سال و پیر به تحریک و صحنهسازی میپردازند.
8 ـ در امیرکلا نزدیک بابل جلساتی به صورتهای مختلف به نام مهدیه تشکیل و اغلب سرپرستی این عده جوانان به عهده شخصی به نام قائمی که عبا و عمامه ندارد ولی ریش انبوهی دارد و خود جزء تربیتشدگان جلسات بابل میباشد در انحراف نسل جوان نقشی دارد و در تحریک جوانان دانشآموز دبیرستان اسلامی و افراد وابسته به جلسه مذهبی موثر است.
9 ـ شیخ حسن سلطانی مدیر دبیرستان اسلامی بابل در تحریک جوانان محصل وابسته به جلسه مذهبی نقش موثری دارد و شخص خطرناکی است و باید گفت جلسات نامبرده تحت نظر شیخ حسن فقیه امام جماعت مسجد مهدیه تشکیل و رهبری جوانان شاهی به نام انجمن تبلیغات اسلامی با والیاله زمانی است که دبیر دبیرستانهای شاهی میباشد و کبیریان نیز با وی همکاری دارد و باید گفت این عده با راهنمایی نامبردگان در سطح شاهی اقدامات ضدمیهنی انجام و در پوشش جامعه تعلیمات اسلامی فعالیتهای مضره خود را دنبال مینماید.
نظریه شنبه: آن چه در بالا به عرض رسیده به آن اطمینان دارم به خصوص عدهای در شاهی فعالیت دارند در انحراف جوانان سادهلوح و سادهدل و تشویق به ترغیب آنان به مخالفت با دستگاههای دولتی سخت استوار و خطرش بسیار است و روی هم رفته نامبردگان که به فعالیتهای آنان اشاره شده هر کدام به نوبه خود عناصری مضره میباشند و به نظر میرسد چنانچه رهبران یادشدگان به طوری که صلاح و مقتضی باشد تحت پیگرد و مواخذه قرار گیرند دیگران(پیروان آنان) یکی پس از دیگری فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد و پی کار خود خواهند رفت و باید جلوی این کار را خیلی زود گرفت.
نظریه چهارشنبه: از این که عدهای سودجو و به ظاهر متدین در پوشش مذهب مبادرت به تشکیل جلساتی در مساجد در منازل مینمایند و جوانان محصل را ضمن تشویق و ترغیب به مسائل دینی و مطالبی که جنبه تحریکآمیز و انحراف دارد به خورد عدهای جوانان میدهند شکی نیست زیرا عدهای دکان بیسرمایه باز کردهاند و هر روز به نامهای کمک به یتیمان بیماران قرضالحسنه صندوق آخرت جیب خود را پر با حرافی و چربزبانی و حیله خود را در قلب توده مردم به خصوص طبقه دانشآموزان جا زدهاند و موقعیت کاذب برای خود کسب نمودهاند و برای این که طبل رسوایی آنان زده نشود در نهایت استادی به جلسات و افعال خود رنگ مذهبی دادهاند ضمناً نسبت به تعیین میزان صحت و سقم مطالب فوق و تکمیل خبر اقدام خواهد شد. توضیح این که اغلب افراد اشاره شده دارای سابقه نمیباشند و به گزارش عملیاتی خبر مراجعه شود%ب
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 02 صفحه 31