تاریخ سند: 11 خرداد 1342
موضوع: مساجد و تکایا
متن سند:
شماره : 873/ د ـ الف / 311
ساعت 15 /20 روز جمعه 10 /3 /42 مجلس سوگواری ماه محرم
در مسجد آذربایجانیها واقع در بازار با حضور ده هزار نفر از طبقات مختلف
تشکیل شد ازدحام جمعیت طوری بود که جای نشستن نبود و مردم به پشت
بامها راهنمائی میشدند
ساعـت 30 /20 فلسفـی
واعظ بالای منبر رفت و
شمه ای از گفتار سابق
رابطور فهرست وار بیان و
بعد درباره آزادی و عدل و
قانون در مملکت صحبت
نمود ابتدا از مردم تقاضا کرد
هیچکس حق دادن شعار
ندارد و پس از خروج هم
شعار ندهید آنگاه گفت
مملکت ما در اثر دو جمله
سکوت و سکون ملت ما در
اثر این دو راضی بوده و در
امن و آرامش بسر میبرند
ولی زمان را می بینیم در اثر
عدم توازن عدل و داوری در مملکت این سکوت و سکون مختل میشود و
نارضایتی ها در اثر فشار دیکتاتوری و زور و قلدری بمردم ایجاد نفرت و انزجار
بوجود آورده اگر فشار دیکتاتوری و خفقان بر مردم تعادل جامعه بهم بخورد هر
چند این قلدری و دیکتاتوری قوی باشد مردم سکوت و سکون را بهم زده
بصورت هرج و مرج و ناراحتی و نارضایتی ظاهر میشود آنگاه بساط هرج و
مرج به یمان میآید بعد مثال آورد که چراغ وسط مجلس تعادل بین زمین و
هواست اگر تعادل بهم بخورد بزمین افتاده خورد میشود و برعکس در صورت
حفظ تعادل سالیان سال پابرجا میماند هرگاه کسی شئی را بطرفی بکشد و
یکمرتبه آنرا پرتاب نماید بهمان اندازه که پرتاب کرده بعقب بازمیگردد مدتها
اینطرف و آنطرف میرود تا تعادل خود را حفظ کند و پابرجا بایستد وای به حال
ملت و مملکتی که عدل و قانون در آن اجرا نشود و تعادل آن بهم بخورد یقینا
تعادل مملکت بهم خواهد خورد آنگاه در اثرفشار دیکتاتوری مردم روبه حرج
[هرج] و مرج میبرند دیگر طولی نخواهد کشید توازن بهم خورده راه نیستی را
باید طی کرد من از دولت سئوال مینمایم بچه مجوز قانونی عده ای کماندو بنام
دهقان بر خلاف عدل و داد و برخلاف قوانین انسانی در روز شهادت امام جعفر
صادق(ع) بمدرسه فیضیه قم روانه نموده و صحنه کشت و کشتار و جنایات
وحشیانه را بوجود بیاورد و با زنده باد گفتن چنان وضعی بوجود بیاورند که
طلاب بی پناه و شاگردان مکتب رئیس شیعه و مذهب ما را بزنند و بکشند و بعد
مدعی شوند دهقانان بودند دهقانان سرتراشیده آنها را ندارند آنها بوی ادکلن
نمیدهند آنها همان گارد مسلح بودند که دولت بقم فرستاده بود وای بحال دولت
که بدون تعمق و عقل و درایت اقدام بچنین اعمال و جنایات موحش نمود دولت
کنونی در اثر نادانی و جهل صحنه ننگینی بر تاریخ جنایات این کشور گذاشت
واقعه کربلا پس از 14 قرن هنوز برجا بوده هرسال عظیم تر و باشکوه تر از طرف
مردم ترتیب داده میشود و به مسببین و زمامداران و دیکتاتورهای زمان نفرین
میفرستند تاریخ جنایت قم را نیز صدهاسال دیگر در روز شهادت امام جعفر
صادق(ع) مردم بیاد میاورند و مجالس ختم و سوگواری جهت آنان برپا
مینمایند.
دولت کنونی ندانست چه بکند او اشتباه بزرگی را مرتکب شده بهیچ
وجه لکه ننگ از دامان تاریخ پاک نخواهد شد من بنام ملت و رهبری این جمعیت
اعلام میدارم که اگر تعادل مملکت بهم بخورد رسوائی چنان ببار بیاورد که هر آن
بس [بساط] حرج [هرج] و مرج براه بیافتد مردم از وضع دولت حاضر بستوه
آمده اند و اعمال آنرا خلاف انسانیت میدانند پیشنهاد میکنم اگر واقعه در چنین
اشتباهی صورت گیرد سقوط مملکت در اثر طغیان روحی و فکری مردم حتمی
خواهد بود مردم نیز چنان بخاطر حفظ نظم و آرامش میپردازند که اتفاقی
درجامعه ما رخ ندهد مردم از یک افسر و پاسبان شهر انتظار دارند که جان و
ناموسشان در اثر وجود آنها [در] امان باشد بسیار خوشحال اند و بآنان درود
میفرستند اگر این افراد که مورد ستایش مردم اند دولت بخواهد از آنان سوء
استفاده نماید این افراد بجان و مال و ناموس وشرف آنها وارد میشوند این موقع
است خشم و طغیان مردم برانگیخته میشود بیدارباشید.
[ماجز] سعادت مملکت
و مردم چیزی دیگری نمیخواهیم ما برای اجرای مساوات و قانون و برقراری
عدل در بین جامعه از هیچ چیزی بیم و هراس نداریم من حاضرم دراین راه کشته
شوم و بساط دیکتاتوری و زور و قلدری در این مملکت سایه نیاندازد.
گیرندگان: اداره سوم کل سوم.
اداره دوم کل سوم.
بایگانی
توضیحات سند:
1 ـ آقای فلسفی درمورد
منبرهای خود پس از واقعه
فیضیه می گوید:
« به دنبال این واقعه وحشتناک
وپس از آزادی منبرم ، منبرهای
متعددی رفتم و درباره آن عمل
وقیح دستگاه شاه، سخنرانیهای
تندی کردم .
از جمله در یکی از
سخنرانیها گفتم : «اصلا این
وقایع وقضایای فیضیه که
درایران اتفاق افتاد حتی با این
نکته که گفته می شود ایرانی
عطوف ومهربان است سازگاری
ندارد .
این دژخیمان بی رحم
خشونتی نشان دادند که روی
تاریخ ایران راسیاه کرده است ...
عمق فاجعه فیضیه تا آنجا بود که
تا در منبرها یا مجالس نام «
فیضیه » برده می شد ، صدای
شیون وگریه مستمعین و حضار
بلند میشد.
مردم ، عزادار فیضیه
شدند بازارها را بستند و به
سوگ و عزا نشستند دولت هم با
نهایت وقاحت درب بسته
مغازه ها را باگچ وآجرتیغه کرد...
بعداز مدتی که گذشت ، قرار شد
که بازار بازشود ولی ساواک به
صاحبان مغازه ها اجازه نمی داد
که مغازه ها راباز کنند.
خاطرات و مبارزات
حجه الاسلام فلسفی، ص 253
منبع:
کتاب
حجتالاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 202
