تاریخ سند: 10 فروردین 1356
درباره : تلفنگرام
متن سند:
از : یزد تاریخ : 10 /1 /2537[1357]0110
به : مرکز 312 شماره : 3043 /26 ﻫ
درباره : تلفنگرام
پیرو شماره 3042 /26 ﻫ – 10 /1 /37
[1.]در ساعت 1100 روز جاری حدود 2000 الی 2500 نفر از افراد شرکت کننده در مجلس چهله مسجد حظیره یزد از مسجد خارج و به تظاهرات خیابانی پرداخته و در مسیر خود شیشه مغازهها و بانکها را شکسته که بلافاصله وسیله مأمورین شهربانی با پشتیبانی مأمورین ژاندارمری و مرکز توپخانه اصفهان به مقابله با افراد فوق پرداخته و با اخطار . پاشیدن آب و شلیک تیر هوائی گروه موصوف را متفرق لیکن عناصر مذکور با پرتاب سنگ، آجر و حمله با پنجه بکس و چاقو با مأمورین مبارزه نموده و در این حادثه تاکنون دو نفر کشته و 7 نفر مجروح شدهاند که جریان به دادستان یزد و پزشک قانونی جهت هرگونه اقدام مقتضی اعلام و برابر اعلام بیمارستان پهلوی دو نفر مذکور وسیله اصابت گلوله کشته شدهاند و تاکنون یازده نفر دستگیر و در بازداشت به سر میبرند. در ساعت 1300 وضعیت موقتاً عادی شده ضمناً مشخصات کامل و عکس مقتولین و مجروحین متعاقباً تقدیم خواهد شد. ضمناً اکثر قریب به اتفاق مغازههای یزد روز جاری تعطیل بوده است.
2 . در شهرستان اردکان نیز یک گروه 100 نفری به سمت بانک سپه حرکت لیکن به علت وجود مأمورین انتظامی از شکستن شیشه بانک خودداری و متظاهرین مبادرت به شکستن شیشه تابلو پیش آهنگی اردکان نموده و متفرق شدهاند. ضمناً تمام مغازههای اردکان روز جاری بسته بوده اند.
3 . در شهرستانهای تفت و بافق مغازهها بسته و اعلامیههای زیادی در این زمینه وسیله افراد در شهرستان مذکور توزیع شده است.
4 . وضع بخشهای تابعه عادی است.
5 . در اجرای عملیات فوق در شهرستان یزد از گاز اشک آور استفاده شده لیکن نارنجکهای مربوطه عمل ننموده اند.1
خرم زاده
گیرنده . دبیری
گوینده . عرب زاده ساعت مکالمه 1430 – 10 /1 /37
پرونده روحانیون (واقعه 10/
توضیحات سند:
1. جالب است که مدیرکل کار و اموراجتماعی یزد، که فردی به نام خسرو شرفپور بوده، طی نامهای به شماره 2/ م – 14 /1 37 خطاب به وزیر کار و امور اجتماعی، ضمن شرح ماجرای روز دهم فروردین، مینویسد: « با وجود اینکه شهر در روز مذکور به حالت نیمه تعطیل درآمده بود ولی کلیه کارخانجات دایر و به کار مشغول بودند. حتی غیبت کارگران در این روز نسبت به ایام عادی نیز کمتر بوده است.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 2 صفحه 335