تاریخ سند: 15 دی 1352
متن سند:
به : 713
از : 213 شماره : 2271 /213
به نظر محافل ارتش لبنان اقدام غسان توینی به انتشار تصمیمات سری
کنفرانس سران عرب در الجزایر مخالف قانون و مقررات کشور لبنان است.
محافل مذکور همچنین عقیده دارند که غسان توینی در مسافرت اخیر خود به
ایران با مسئولین ایرانی و آمریکائی اجتماع کرده و پس از توافق نظر پیرامون
بعضی مسائل با آنها به لبنان مراجعت و حملات تبلیغاتی خود را بر علیه دوران
ریاست جمهوری سلیمان فرنجیه آغاز کرد.
این محافل همچنین اضافه می نمایند که امام موسی صدر نیز دولت لبنان را به
بی توجهی به شیعیان جنوب متهم کرده و از وزرای شیعه خواسته است که کابینه
دولت را ترک کنند و از قراین چنین برمی آید که امام موسی صدر نیز دست
نشانده دولت ایران است و سیاست این کشور را در زمینه مسائل عربی در لبنان
اجرا می نماید و گفته می شود که تقی الدین الصلح1 نخست وزیر لبنان به رئیس
جمهوری فرنجیه پیشنهاد کرده است که چون با نخست وزیر ایران آقای هویدا2
دوست است حاضر است به ایران رفته و پیرامون امور مربوط به دو کشور با وی
مذاکره و تبادل نظر نماید و پس از موافقت سلیمان فرنجیه با مسافرت تقی الدین
الصلح به ایران نخست وزیر لبنان طی ملاقاتی با سفیر ایران در لبنان آمادگی خود
را برای مسافرت به ایران به وی اعلام داشت.
دایره بررسی 18 /10 آقای زالتاش 18 /10/
توضیحات سند:
1ـ سیاستمدار و دولتمردی که
در چندین دولت لبنان حضور
داشت.
در سال 1909 به دنیا
آمد، در دانشکده علوم و
دانشگاه مسیحی و دانشگاه
آمریکایی بیروت به تحصیل
پرداخت.
مدتی مشغول تدریس
دروس ادبیات و تاریخ بود.
به
زودی وارد زندگی سیاسی
خویش شد و در سال 1930 به
اتفاق دوست صمیمی اش کاظم،
روزنامه «النداء» را تأسیس
نمود.
در تأسیس روزنامه
«الدیار» نیز همکاری کرد.
تأسیس «سرپرستی تبلیغات و
انتشارات» را در سالهای
1944 ـ 1943 برعهده گرفت.
وی پس از آن به مسائل خارجی
پرداخت و سپس برای بار دیگر
به مطبوعات روی آورد و به
عنوان سرپرست مطبوعات
انتخاب شد.
از سال 1947 تا 1950 به
عنوان مشاور سیاسی و معاون
دبیر اتحادیه عرب، به کار
پرداخت.
از سال 1957 از
منطقه زحله به نمایندگی رسید و
در سال 1964 به عنوان نماینده
بعلبک ـ هرمل انتخاب شد.
وی
چندین بار ریاست کمیته
پارلمانی امور خارجه را
برعهده داشت.
او در سالهای
1966 ـ 1964 به عنوان وزیر
کشور انتخاب شد.
عضو کمیته
ملی یونسکو از بدو تاسیس آن
بود و منصب نیابت رئیس
مجلس ملی در امور جهانگردی
را از سال 1960 برعهده داشت.
وی در سالهای 1974 ـ 1973
به نخست وزیری لبنان رسید و
به مثابه مشاور رئیس جمهوری
عمل کرد.
ولی در طول جنگ
داخلی لبنان 1976 ـ 1975
نقشی نداشت.
وی تعدادی
کتب چاپ نشده دارد.
فرهنگ سیاسی لبنان ه ـ علیزاده
ص 193 ـ 194
2ـ امیرعباس هویدا فرزند
حبیب اله خان قناد ملقب به
عین الملک در سال 1298 ش
متولد شد.
تحصیلات متوسطه را
در بیروت به اتمام رسانید و پس
از آموختن زبانهای انگلیسی،
فرانسه و عربی به بروکسل رفت
و پس از سه سال موفق به اخذ
لیسانس علوم سیاسی از
دانشگاه بروکسل شد و در سال
1322 به لحاظ سابقه پدرش
(سفیر مختار ایران در دولت
عربستان سعودی» به استخدام
وزارت خارجه درآمد.
در اول
مرداد ماه 1324 به عنوان
وابسته سفارت ایران در پاریس
عازم فرانسه شد.
و در سال
1325 کارمند اداره حفاظت
منافع ایران در آلمان گردید.
ظاهرا در همین سالهاست که وی
با ایرج اسکندری آشنایی یافت.
این مطلب در مطبوعات داخلی
انعکاس داشت و در پرونده
امیرعباس هویدا درج گردید.
لیکن در سالهای 1326 ـ
1327 این اسناد از پرونده وی
به سرقت رفته است.
در اسناد
ساواک سرقت اسناد از سجایای
بارز این نخست وزیر نمونه
محمدرضا پهلوی بوده است.
امیرعباس هویدا وابستگی و
علاقه شدیدی به بهائیت داشت
که بخشی از آن مربوط به
ارتباطات و علاقه خاص
پدربزرگ او به عباس افندی و
بهائیت می شود و قسمتی هم به
خود او و اقداماتی که در
راستای تقویت و کمکهای مالی
به این فرقه نموده است.
در سند
ساواک مورخ 19 /5 /1350
چنین آمده است.
جلسه ای با
شرکت 12 نفر از بهائیان ناحیه 4
شیراز...
شخص هویدا
بهایی زاده است.
عده ای
ازمامورین مخفی که در دربار
شاهنشاهی می باشند می خواهند
هویدا را محکوم کنند.
ولی او
یکی از بهترین خادمین امرالله
است و امسال مبلغ 15 هزار
تومان به محفل ما کمک کرده
است...
هویدا طی سالهای
1337 ـ 1342 از همکاران
پنهان ساواک بختیار بود.
وی
در سال 1341 به نخست
وزیری رسید و تا
15 /5 /1356 در این سمت
باقی ماند.
هویدا به عنوان یک
«همجنس گرا» نه تنها در میان
خواص بلکه در جامعه نیز
شهرت کافی داشت و محمدرضا
پهلوی از این شهرت به خوبی
مطلع بود.
ابقاء چنین نخست
وزیری عمق تباهی اخلاقی شاه
و وابستگانش و اوج بی اعتنایی
آنان را به کرامت انسانی و
ارزشهای اخلاقی و فرهنگی
جامعه نشان می دهد.
ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
ـ جلد دوم ـ ص (366 ـ 397)
ـ اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 469