نظر به اینکه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی۱ در پیش است
متن سند:
[تلگرافات وارده]
به: ۳۵۳ شماره: ۵۹۰/۳۵۳
از: ۱۹/ه تاریخ:۳۰/۳/۵۰
نظر به اینکه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی۱ در پیش است لذا ایجاب مینماید که افراد مظنون منطقه (دانشجویان استادیاران، آموزگاران و محصلین) شناسائی و درجهبندی تا در موقع لزوم نسبت به دستگیری آنان اقدام گردد.۲
مقدم۳
امنیت داخلی
۱- با توجه به مفاد طرح و دستور رسیده از هم اکنون اقدام لازم معمول نتیجه به مرکز منعکس گردد.
۲- مراتب به ساواک بروجن ابلاغ تا طبق دستورات و سوابق اقدام نماید. ۳۰/۳/۵۰
توضیحات سند:
۱- جشنهای ۲۵۰۰ ساله: رژیم شاه به تشویق روشنفکران دربار خود از سال ۱۳۳۷ در تدارک برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برآمد تا سرانجام در ۲۰ مهرماه سال ۱۳۵۰ این جشنها در خرابههای پرسپولیس در حوالی تخت جمشید و بر سر قبر خالی کورش با حضور نمایندگان ۶۹ کشور شامل بیست شاه و شیخ، پنج ملکه، بیست و یک شاهزاده، شانزده رییس جمهور، سه نخست وزیر، چهار معاون رییس جمهور و دو وزیر امور خارجه و پانصد میهمان داخلی و خارجی برپا گردید. برای پذیرایی از میهمانان ۶۲ چادر که سه تای آن به عنوان سالن پذیرایی و ۵۹ چادر دیگر برای استفاده مدعوین خارجی به پا داشته شده بود، تدارک و سرو غذا به وسیله ۱۵۹ سرآشپز، آشپز و گارسون که از رستوران «ماکزیم» پاریس به آن خرابه آورده شده بودند، انجام میگرفت. هزار بطر شراب کمیاب سفارش شده بود. روز اول تخم بلدرچین، خاویار، خوراک خرچنگ، بره سرخ شده با قارچ و طاووس سرخ شده با دل و جگر سرو شد. توت فرنگی تازه هم از پاریس فرستاده شده بود. انجیر براق و تمشک مخصوص هم برای تنظیم مزاج تعارف میشد.
روز دوم مراسم با رژه ارتش که با لباسها و سلاحهای اعصار مختلف تاریخ آذین شده بودند، آغاز گردید و سرانجام پس از سه روز پذیرایی افسانهای در خرابههای پرسپولیس ادامه برگزاری این جشن باشکوه به تهران حواله شد و هرکدام از میهمانان را به کاخی و هتلی هدایت کردند تا به میل و اختیار خود بچرخند. بگذریم که حدود شصت خبرنگار و عکاس و فیلمبردار در جشنها عکس و گزارش و فیلم تهیه میکردند و به طور مستقیم و از طریق ماهواره از بیست کانال تلویزیونی برای ده میلیون آمریکایی پخش میشد و پهلویها با برگزاری این جشنها آخرین تیر ترکش خود را برای اسلام زدایی رها کردند. روایت ساواک و دربار از جشنهای دو هزار و پانصد سله شاهنشاهی در مجموعهای چهار جلدی تحت عنوان «بزم اهریمن» توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات در سال ۱۳۷۸، منتشر شده است.
۲- در سند دیگری تحت عنوان طرح عملیاتی برگزاری جشنهای شاهنشاهی چنین آمده است:
« چنانچه عدم علاقه یا شرکت اشخاص تعمدی تشخیص داده شد بایستی بلافاصله به ساواک احضار و تذکر لازم داده شود حتی اصلح است صنوف و طبقات مختلف به تدریج به ساواک دعوت و در مورد برگزاری جشن دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران توجیه شوند تا در این جشن بزرگ ملی با رغبت پیش قدم و شرکت نمایند مسلم است پس از توجیه و تذکرات لازم چنانچه موارد مکرر مشاهده شد طبق دستوراتی که درباره مخالفین برگزاری جشنهای شاهنشاهی رسیده نسبت به آنان اعمال خواهد شد. رئیس سازمان اطلاعات و امینی چهارمحال و بختیاری. محبوبیان»
٣- ناصر مقدم در سال ۱۳۰۰ ه ش در تهران متولد شد. تحصیلات نظامی خود را در دانشکده افسری و دانشگاه جنگ و فرماندهی عالی ستاد مشترک به پایان رساند و علاوه بر تحصیلات نظامی، در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدو مشاغلی چون فرماندهی یگانهای مختلف رزمین و پشتیبانی در ارتش و ریاست اداره دوم س تاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشت و از افسران مورد پسند و توجه «حسین فردوست» بود و مدتی در دفتر ویژه اطلاعات به ریاست فردوست اشتغال به کار داشت و در سال ۱۳۴۰ به ساواک منتقل و به مقام ریاست اداره کل سوم (امنیت داخلی منصوب شد و خانههای امن ساواک در زمان او طرح ریزی شد.
حسین فردوست در ارتباط با دست پرورده خود چنین مینویسد:
مقدم توانست در وضع اداره دوم ارتش تحولی ایجاد کند، همان طوری که قبلاً اداره کل سوم ساواک را بازسازی کرد. تا آن زمان مقدم فردی متواضع و درویش مسلک بود و به همین دلیل در کنار من جزء چهرههای خوشنام و سازنده تلقی میشد ولی در اداره، روحیات مقدم تغییر عجیب پیدا کرد و او به فردی تجمل پرست تبدیل شد. نمونه آن جشن عروسی پسرش یک مسافرت به آمریکا و چند تماس با اعضای سفارت آمریکا و چند تماس با اعضای سفارت آمریکا و چند مستشار آمریکایی همراه با وعدههایی برای آتیه، چنین تغییری در مقدم به وجود آورد.» مقدم تا درجه سپهبدی رسید و محمدرضا به علت حوادث انقلاب اسلامی او را رییس ساواک کرد... مقدم تماسهایی با جبهه ملی گرفت و سعی کرد انقلاب را مهار کند ولی به نتیجهای نرسید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقدم توسط خدمتگزاران انقلاب دستگیر و روانه زندان گردید. دادگاه انقلاب اسلامی پس از ساعتها دادرسی و شور، وی را مفسد فی الأرض و محارب با خدا شناخت و به اعدام محکوم نمود و سرانجام در بامداد بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۵۸ معدوم گردید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 53