صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خلاصه سوابق دکتر مظفر بقائی کرمانی رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران

خلاصه سوابق دکتر مظفر بقائی کرمانی رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران


متن سند:

دکتر مظفر بقائی کرمانی فرزند میرزا شهاب فعالیتهای حزبی خود را از سال 1328 با همکاری مرحوم علی زهری آغاز نمود.
وی در آن زمان که روزنامه شاهد را منتشر می ساخت، حملاتی به دولت وقت آقای ساعد می نمود و از طرفی هم چون روزنامه شاهد مورد حمله قرار گرفته بود، به منظور دفاع از روزنامه و چاپخانه شاهد سازمانی به نام سازمان نگهبانان آزادی را تأسیس نمود، این سازمان در حدود 2 سال به فعالیت خود در نگهداری و حفاظت چاپخانه روزنامه شاهد ادامه می داد تا این که در تاریخ 16 اردیبهشت سال 30 حزب زحمتکشان ملت ایران موجودیت خود را اعلام کرد.
خلیل ملکی لیدر جناح چپ حزب زحمتکشان بعد از هفت ماه از تشکیل حزب، انشعاب نموده و جمعیت نیروی سوم را تشکیل داد، این انشعاب، حزب زحمتکشان و رهبر آن را در وضع بسیار نامطلوبی قرار داد بدان جهت که تعداد اعضا حزب تقلیل پیدا کرد.
سازمان نگهبانان آزادی و همچنین سازمانهای دیگری از قبیل سازمان نظارت بر آزادی انتخابات که در اوایل دوره شانزدهم قانونگذاری در زمستان سال 1328 تشکیل یافته بود و سازمان دانشجویان و جوانان مبارز و سازمان مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت و سازمان مبارزه برای خلع ید که همگی وسیله دکتر مظفر بقائی کرمانی تأسیس شده بودند، منحل و به حزب زحمتکشان ملحق گردید، این حزب در کنار جبهه ملی تا اواسط سال 1331 با دولت دکتر مصدق برای طرد نفوذ سیاسی انگلستان از ایران فعالیتهائی نمود لیکن در این تاریخ دکتر بقائی با رئیس دولت وقت اختلاف نظر پیدا کرده و به کمک سید ابوالقاسم کاشانی و حسین مکی و سایر کسانی که به تدریج از جبهه ملی خارج گشته بودند، شدیدترین مبارزات سیاسی را با طرفداران دکتر مصدق شروع کردند، این جریان تا قیام ملی 28 مرداد سال 1332 و سقوط حکومت مصدق السلطنه ادامه داشت.
بعد از قیام ملی 28 مرداد سال 32 دکتر مظفر بقائی کرمانی با دولت سپهبد زاهدی نیز اختلاف نظر پیدا کرده و از اقدامات وی به شدت انتقاد نمود و مبارزه وی بر علیه دولت به اندازه ای شدت یافت که در تاریخ 17 /10 /1332 جهت فعالیتهای انتخاباتی به شهرستان کرمان عزیمت نمود.
نامبرده در مرتبه دیگری که به کرمان وارد شد در تاریخ 11 /3 /33 ضمن سخنرانی علیه دولت وقت مردم را به قتل نفس تشویق و تحریک می کرده که روی این اصل کمیسیون امنیت اجتماعی متشکله در فرمانداری شهرستان کرمان نامبرده را به اتفاق چند تن از هواخواهانش به جزیره هرمز انتقال داد، رأی صادره در تاریخ 14 /3 /33 اجرا ولی بعدا کمیسیون مذکور در رأی خود تعدیل و مشارالیه را به تهران اعزام که در نتیجه در تاریخ 24 /3 /33 آزاد گردید.
مشارالیه مجددا در تاریخ 1 /8 /33 به شهرستان کرمان عزیمت و در آن جا اقدام به تظاهرات و ایراد نطقهائی در مسجد جامع کرمان نمود و مردم را به مقابله با قوای انتظامی تا سرحد خونریزی ترغیب نمود که در نتیجه مجددا کمیسیون امنیت اجتماعی تشکیل و نامبرده را به یک سال اقامت اجباری از تاریخ 14 /10 /33 الی 24 /9 /34 در شهرستان زاهدان محکوم و رأی صادره اجرا می گردد.
مشارالیه در تاریخ 16 /10 /34 طبق ماده فرمانداری نظامی به اتهام تحریص مردم به مسلح شدن برضد قدرت سلطنت که مظهر آن معاونت در قتل شادروان سپهبد رزم آرا بوده است، بازداشت و به زندان قصر تحویل و قرار بازداشت وی طی شماره 6674 /د مورخه 25 /10 /34 دادستانی ارتش صادر می گردد.
لیکن برابر نامه شاره 7006 /د مورخه 23 /12 /34 دادستانی ارتش و با سپردن تعهدی مبنی بر اقامت در تهران و این که اقدامی علیه نظم عمومی و صلاح کشور انجام ندهد، از زندان آزاد می گردد.
دکتر مظفر بقائی کرمانی مجددا در تاریخ 26 /8 /35 برابر ماده 5 فرمانداری نظامی دستگیری و طبق شماره 35830 /2 مورخه 26 /8 /35 دادستانی ارتش به اتهام اخلال نظم و ایجاد تشنج در بین دانشجویان دانشگاه تهران بازداشت، که سرانجام طی شماره 43110 /2 مورخه 22 /10 /35 دادستانی ارتش از زندان آزاد می گردد.
دکتر بقائی پس از آزادی از زندان مجددا فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داده تا این که در تاریخ 30 /5 /1339 به مناسبت تأسیس سازمان نگهبانان آزادی متینگ عظیمی برپا نموده و در آن متینگ حملاتی به دولت وقت وارد آورده که طبق نامه شماره 3540 / ب مورخه 22 /6 /39 شعبه 1 بازپرسی دادستانی ارتش به اتهام انتشار بیانیه ای که موجبات تزلزل و صمیمیت قوای انتظامی را فراهم می ساخت، وسیله مأمورین دژبان قرارگاه کل دستگیر و به دادستانی ارتش اعزام و پس از بازجوئی های معموله در تاریخ 14 /7 /39 به قید التزام عدم خروج از حوزه قضائی تهران به مبلغ یکصد هزار ریال از زندان آزاد شد.
نامبرده پس از خروج از زندان به فعالیتهای سیاسی خود در سازمان نگهبانان آزادی ادامه داده و در جریان دومین انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی چند میتینگ در محل سازمان مذکور تشکیل داده و سپس به منظور فعالیتهای انتخاباتی در تاریخ 15 /11 /39 با هواپیما به کرمان عزیمت و در تاریخ 16 /11 /39 هنگام بازگشت به تهران در فرودگاه مهرآباد به علت خروج بدون اجازه از حوزه قضائی تهران طبق نامه شماره 682 / ب 1 مورخه 16 /11 /39 وسیله مأمورین دژبان بازداشت و به دادستانی ارتش اعزام و تحقیقات از وی ادامه یافت تا این که ادعانامه دادستانی ارتش مبنی بر تقاضای اعدام برای دکتر مظفر بقائی کرمانی صادر و قرار بر این شد در تاریخ 8 /3 /1340 محاکمه وی به طور سری در دادرسی ارتش آغاز گردد، لیکن بر اثر اقداماتی که برخی از دوستان و طرفداران وی به عمل آوردند، قرار شد که محاکمه وی تا بازگشت اعلی حضرت همایون شاهنشاه از سفر اروپا به تأخیر افتد و همچنین محاکمه وی به صورت علنی صورت گیرد.
لذا این محاکمه پیش از ظهر روز دوشنبه 15 /3 /1340 با شرکت مخبرین جراید داخلی و خارجی و تعدادی تماشاچی در دادگاه عادی شماره 2 اداره دادرسی ارتش آغاز گردید و دفاع از بقائی را 5 نفر وکیل مدافع به اسامی سرلشکر گرزن، سرهنگ امین پور، سرهنگ آزمین، سرهنگ رستگار و سرگرد دیانوش عهده دار بودند.
در نتیجه رأی دادگاه مذکور، نامبرده از اتهام منتسبه برائت حاصل و رأی صادره به قطعیت رسیده است.
نامبرده پس از آزادی از زندان به فعالیتهای سیاسی خود به نحوی که از چهار چوبه قانون تجاوز نکند، ادامه داده و در تاریخ 24 /5 /43 به منظور جمع آوری پول از متمکنین شهر کرمان جهت انجام لوله کشی و آب آشامیدنی آن شهرستان به کرمان عزیمت و پس از سخنرانی مبسوطی در زمینه جمع آوری پول از اهالی کرمان عده زیادی با پیشنهاد وی موافقت نمودند و وجوهی نیز جمع آوری گردید.
ضمنا دکتر مظفر بقائی در تاریخ 8 /9 /43 اقدام به پخش و انتشار جزوه ای تحت عنوان «هست یا نیست» شامل 48 صفحه، که در آن جزوه در مورد قانون مصونیت مستشاران آمریکائی مطالبی اظهار شده بود، در تاریخ 22 /9 /43 هنگامی که یکی از اعضای حزب زحمتکشان ملت ایران به نام جواد تهرانی که از جانب دکتر بقائی مأمور تحویل و حمل یک هزار جلد جزوه مورد بحث بود وسیله مأمورین ساواک استان مرکزی دستگیر و از پخش جزوات مزبور جلوگیری به عمل آمد.
1 دکتر بقائی در حال حاضر با همکاری عده ای از معتمدین و افراد حزب زحمتکشان کرمان دست به ایجاد جنگلی به نام جنگل مصنوعی قائم زده اند و گویا قصد داشته باشد که بدین وسیله به نفع خود و به نفع حزب زحمتکشان ملت ایران بهره برداری نماید.
از این رو کلیه اقدامات نامبرده و هواخواهانش تحت مراقبت دقیق قرار گرفته است.
صفات ذاتی دکتر بقائی: دکتر مظفر بقائی کرمانی، فرزند میرزا شهاب، مردی است جاه طلب، کج خلق که هدف نهائی وی رسیدن به مقام صدارت است و به همین دلیل حاضر به همکاری با هیچ یک از دولتها نیست.
دوستان سیاسی وی در آغاز فعالیت حزبی عبارت بودند از: حسین مکی، سید ابوالقاسم کاشانی، ابوالحسن حائری زاده، غلام حسین رحیمیان، ناصر قلی اردلان و گفته می شود تماس هائی هم با سید ضیاءالدین طباطبائی داشته و ضمنا عده ای از محافل سیاسی در باطن امر دکتر بقائی را از عناصر طرفدار دیپلماسی انگلستان می دانند.
نظریه : نظر به این که از بدو تشکیل ساواک تاکنون خلاصه سوابق دکتر مظفر بقائی کرمانی و همچنین فعالیتهای وی مورد بررسی قرار نگرفته بود، لذا اقدام به تهیه خلاصه ای از پیشینه وی گردید که در صفحات قبل درج گردید.
تهیه کننده ـ معصومی نژاد

توضیحات سند:

1ـ در گزارشی از ساواک درباره وی چنین آمده است: «موضوع : جواد، فرزند زین العابدین، شهرت حاجی محمد ابراهیم تهرانی محترما به استحضار می رساند در تحقیقاتی که طی جلسات مختلف از متهم نامبرده پیرامون اتهام انتسابی به او(پخش اوراق مضره و اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت) به عمل آمد، متهم، اظهار داشت که اینجانب برابر دستور مقام رهبری حزب زحمتکشان (دکتر مظفر بقائی کرمانی) مأموریت یافته ام تا با مراجعه به چاپخانه مربوطه، تعداد چند بسته جزوه (هست یا نیست) مربوط به حزب را که آقای دکتر بقائی تنظیم نموده بودند دریافت و در منزل به ایشان تحویل نمایم، چون اساسنامه حزب، اجرای قانون اساسی کشور است و از طرفی اعضا حزب، عموما به عمل آقای دکتر بقائی ایمان داشته که هیچگاه نشریه ای بر خلاف مصالح عالیه کشور تنظیم نمی نمایند، لذا برابر دستورات حزبی، من فقط وظیفه تحویل و تحول این جزوات را عهده دار بوده ام.
نظریه : با عرض این که جزوات «هست یا نیست» مذاکرات مجلس شورای ملی را در مورد لایحه مصونیت مستشاران نظامی آمریکا در ایران به طور کامل منتشر ساخته است، علی هذا چنانچه مصلحت ایجاب نماید دکتر مظفر بقائی نیز که عامل اصلی و تنظیم کننده نشریات مذکور بوده و همچنین مسوول چاپخانه طبع کننده این نشریات که بدون رعایت مقررات مربوطه مبادرت به طبع این قبیل نشریات نموده، تحت تعقیب قانونی قرار گیرند.
»

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 218


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.