تاریخ سند: 22 آبان 1339
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 2ـ3ـ4219
قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل اسداله رشیدیان دایر بوده و عده ای در
حدود 250 نفر از طبقات مختلف از جمله دکتر ضیاءالدین هیئت به اتفاق
برادرش مصطفی هیئت ـ جوادی معاون دادسرای تهران ـ مظفر هاشمی سرهنگ
یمنی مدیر روزنامه آرام ـ مهندس تیزهوش ـ حسن یکتاپور به اتفاق دو نفر علی
شیرکمر ـ اسکندر سرابی ـ لسانی ـ نمازی ـ طلان ـ خوش خلق سرتیپ حکیمی
مقدم ـ عیسی مبارکی 1
سی ادریسی، 5عیسی ادریسی ـ طباطبایی سعادت ـ رضا مخملی و
عده ای از خریداران اراضی شرکت شین ـ کارگران صنف قندریز کارگران
دخانیات کارگران راه آهن رانندگان شرکت واحد کارگران مواد نسوز و 7 نفر از
دانشجویان رتبه اول دانشکده ها در آن شرکت کرده اند.
در این جلسه دانشجویان
رتبه اول دانشکده ها که اکثرا فارغ التحصیل دانشکده ادبیات بوده اند به رشیدیان
گفته اند وزارت فرهنگ برخلاف آیین نامه مصوبه از اعزام آنها به خارج
خودداری نموده و می گویند اعتبار جهت انجام این کار ندارند در صورتی که
عده ای را فرستاده اند و فقط آن عده که در رشته های ادبی و فلسفی رتبه اول
شده اند وتعداد آنها در سراسر کشور در حدود 50 نفر می باشد به خارج فرستاده
نشده اند و رشیدیان پاسخ داده اطلاع دارد که بودجه مربوط به کار آنها را وزارت
فرهنگ خورده و خود آقای دکتر مهران وزیر سابق در حضور فتح اله فرود این
موضوع را به وی بازگو کرده و عصر روز جاری هنگام شرفیابی این جریان را
بشرفعرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه خواهد رسانید.
دکتر ضیاءالدین
هیئت عضو هیئت مدیره شرکت بیمه به طور خصوصی اظهار داشته قصد دارد از
شرکت بیمه کنار برود زیرا عده ای هوچی مخصوصا روزنامه نویس ها توقعات
نامشروعی دارند و مثلاً سیروس بهمن1 مدیر آسیای جوان و یا عظیمی2 مدیر
روزنامه پیغام امروز متوقع هستند شرکت بیمه همه روزه با دادن آگهی مبلغ پنج
هزار تومان به آنها بپردازد و به همین علت چون با این موضوع مخالفت شده لذا
از دستگاه بیمه انتقاد می کنند.
درباره وضع وزارت دادگستری صحبت شده و
جوادی گفته مدت 14 سال است که مبارزه می کند و باوجود این متأسفانه هنوز
بلشویک ها در دستگاه دادگستری قدرت داشته و سنگرهای خود را حفظ
کرده اند و به همین جهت است که هر روز نارضایتی از دادگستری زیادتر می شود
(جوادی این مطلب را در پاسخ اظهارات دکتر هیئت کاندید نمایندگی سابق
حزب مردم از شهرستان تبریز که گفته دیگر وارد مبارزات انتخاباتی نمی شود
عنوان نموده است) و او در نظر دارد مدت یک هفته به مرخصی برود تا معلوم شود
وی چقدر کار می کرده است.
شخصی به نام کریمی به رشیدیان اظهار نموده مدت
11 سال در کادر نیروی هوایی خدمت می کرده و چندی قبل بدون علت به
خدمتش خاتمه داده شود و در این زمینه نامه ای نوشته و به رشیدیان داده است.
ضمنا رشیدیان به مهندس انزلچی اظهار داشته چنانچه سرتیپ مهرداد رئیس
شهربانی تبریز تلفن کرد به ایشان بگوید روز بعد سری به وی بزند و بعد خطاب به
چند نفر از حضار اضافه نموده سرتیپ مهرداد فرد شریف و نجیبی است و چون از
ارتش به شهربانی منتقل شده ماهیانه 900 تومان حقوق می گیرد در صورتی که
یک سرتیپ در ارتش 1700 تومان حقوق می گیرد و سرتیپ مهرداد سه سال
دیگر بازنشسته می شود و به همین علت در نظر دارد به ارتش برگردد.
توضیحات سند:
1ـ سیروس بهمن فرزند
علی اصغر در سال 1306ش در
تهران به دنیا آمد.
پس از سپری
نمودن تحصیلات مقدماتی از
دبیرستان شاهرضا مشهد دیپلم و
از دانشگاه تهران لیسانس
ادبیات دریافت نمود.
مشارالیه
از سال 1329 کار
مطبوعاتی اش را آغاز و در سال
1337 مدیر و صاحب امتیاز
مجله آسیای جوان بود و در سال
38 ساواک مشارالیه را این
چنین ارزیابی نمود: شم سیاسی
مطلقا ندارد و اصولاً در عالم
سیاست نیست، طرفدار مقام
شامخ سلطنت بوده و در مورد
سیاست خارجی بایستی به او
دیکته کرد روزنامه او جنبه
سیاسی ندارد و اغلب با داستان
و حکایات جالب فروش
می رود.
در سال 45 به دلیل
چاپ مقاله ای نامناسب در مجله
و به علت شکایت طلب کاران
ضمن قطع کمک های مالی از
طرف شرکت نفت و وزارت
اطلاعات نامبرده تحت پیگرد
قرار گرفته و دستگیر می شود.
بهمن در سال 44 مدیر مجله
جهان امروز و در سال 49 مدیر
و دبیر روزنامه ایران نوین در
استان بنادر جزایر خلیج فارس
بوده نامبرده در سال 50 قصد
استخدام در اداره کل اطلاعات
را داشته که ساواک به شرط
همکاری با ساواک با آن موافقت
نموده و هم زمان مشاورت
مطبوعاتی وزارت اطلاعات را
برعهده داشته است.
مشارالیه از
طرفداران حزب مردم و کانون
مترقی و عضو مؤسس حزب
ایران نوین بوده است.
وی
دردوره های 20 و 21 مجلس
شورای ملی کاندید حزب مردم
بود ولی موفق به راهیابی
به مجلس نشد.
ر.ک اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
2ـ عبدالرسول عظیمی فرزند
محمدرضا در سال 1301 ش در
شیراز متولد شد.
وی پس از
سپری نمودن مقدمات تحصیلی،
از دانشگاه تهران در رشته حقوق
لیسانس و در رشته روزنامه
نگاری فوق لیسانس و در رشته
حقوق جزا دکترا گرفت.
نامبرده ابتدا در وزارتخانه های
فرهنگ و دارایی مشغول کار
وکالت شد و به دلیل اشتغالات
روزنامه نگاری تقاضای انتظار
خدمت کرد.
وی مدیر مسئول
روزنامه پیغام امروز، سردبیر
روزنامه کیهان و مسئول هیئت
مدیره روزنامه نگاران بود،
عظیمی یکی از خبرنگاران مورد
نظر سفارت شوروی در ایران
جهت دعوت در کنگره خبرنگاران
خلق آزادی در کوبا بود.
مشارالیه
در زمینه سیاسی و احزاب فعالیت
داشت و براساس منافع شخصی و
خط مشی های حکومت با اکثر
جریانات، احزاب و گروهها از
جمله: جبهه ملی، حزب ایران،
حزب ملت ایران، حزب مردم،
جمعیت نهضت آزادی، جامعه
سوسیالیست ها، حزب
زحمتکشان، حزب ایران نوین و
حزب رستاخیز همکاری می نمود
و در مجلس با توده ای ها رابطه
داشت.
وی در عرصه
روزنامه نگاری، قلمش را تنها در
راه خدمت به نظام ظالم پهلوی و
کسب پول به کار برد و از راه های
مختلف با تهدید و ارعاب به
رشوه گیری از افراد، مسئولین،
مؤسسات دولتی و خارجی و
مجلس شورا اقدام می نمود.
در
سال 1344 از شرکت واحد
تقاضای شش هزار تومان
وجه کرد و چون با تقاضایش
مخالفت کردند مبادرت به درج
انتقاداتی از شرکت مزبور نمود و
ازبرادران رشیدیان و بانک
تعاونی توزیع به دلایل نامعلوم
ماهانه دو هزار تومان دریافت
می کرد و در سال 1346 در جایی
اظهار داشت که سفارت اسرائیل
در تهران میلیون ها تومان پول به
روزنامه های ایران بخصوص
اطلاعات و کیهان (که عظیمی
سردبیر آن بود) می دهد تا
مقالاتشان را به نفع اسرائیل و
ضرر اعراب بنویسند.
وی
هم چنین در سال 1347 چهل هزار
تومان از سندیکای گندم فروشان
گرفت تا مطلبی درباره گرانی نان
در روزنامه پیغام امروز ننویسد.
در همین سال به خاطر این که
منوچهر گنجی، رئیس مرکز
مطالعات بین المللی پهلوی
شیراز، رپورتاژ تبلیغاتی به او
نمی داد در روزنامه اش علیه او
مقاله نوشت.
وی با تعریف و
تمجید از کارهای وزراء در
روزنامه از آن ها رشوه می گرفت
و از وابسته مطبوعاتی آسمان
تقاضای مبلغ زیادی پول نمود تا
علیه فروشگاههای فردوسی در
پیغام امروز مقاله ننویسد.
مشارالیه در سال 1334 به عنوان
سردبیر کیهان با دعوت
انگلیسی ها به آن کشور سفر کرد
در سال 1338 اظهار تمایل نمود
تا با دعوت یهودیها به اسرائیل
سفر کند.
در سال 1339 عظیمی به
دلیل وابستگی به رژیم و خدمات
ارزنده اش جهت تحکیم پایه های
حکومت پهلوی، ساواک به کرات
با شرکت وی در مراسم تشریفات
موافقت نمود و در سال های
1344 و 1345 در سفرهای شاه
به کشورهای شوروی و اروپای
شرقی با او همراه بود.
مشارالیه در دوره های 21 و 22
نماینده مجلس شورای ملی بود
و در دوره 23 علیرغم رد
صلاحیت وی توسط ساواک،
نامبرده به عنوان نماینده وارد
مجلس شد و در دوره 24 نیز
ساواک با کاندیداتوری وی
موافقت نمود.
نامبرده با اسم
رمز عظیم در هدف مطبوعات با
ساواک همکاری داشت و در
سال 1327 به خبرنگاران
روزنامه کیهان قول داد در
صورت ارائه اخبار مهم و
محرمانه مبلغی علاوه بر حقوق
به آنها بدهد و خودش این اخبار
غیرقابل انتشار را به یکی از
مقامات ستاد بزرگ ارتشتاران
می داد و در مقابل مبلغ متنابهی
می گرفت.
نامبرده جهت انجام
مأموریت های محرمانه توسط
ساواک بعضی اوقات به خارج
از کشور سفر می نمود.
ساواک
در یک ارزیابی وی را بسیار
مادی و پول دوست، متواضع،
متملق و چاپلوس، اهل زدوبند،
به فکر تأمین منافع شخصی،
فاقد شهامت اخلاقی، ثبات
عقیده، استقلال فکر و مناعت
طبع معرفی کرده است.
عظیمی
از طریق تبانی ثروت زیادی
بدست آورد که از جمله آن ها،
شرکت سهامی اریکو، چاپخانه
پیغام امروز و املاک زیاد بود.
نامبرده در تشکیلات
فراماسونری عضویت داشت و
نشان های درجه 3 و 4 همایون،
نشان درجه 5 تاجگذاری، نشان
اصلاحات ارضی از طرف
محمدرضا پهلوی دریافت نمود.
ر.ک: اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 416