متن سند:
نام شهرت نام پدر محل اقامت
1ـ ابوالقاسم خزعلی1 غلامرضا مشکینشهر
2ـ حسن صانعی2 محمدعلی مشکینشهر
3ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی3 بمانعلی خلخال
4ـ حسینعلی منتظری علی خلخال
5ـ یحیی انصاری محمد نائین
6ـ محمد واعظ عبائی حسین نائین
7ـ احمد آذربیگدلی حسینعلی نائین
8ـ عباس محفوظی عیسی گلپایگان
9ـ علیاکبر فیض مشکینی ملاعلی گلپایگان
10ـ محمدمهدی ربانی رانکوهی ابوالمکارم فردوس
11ـ احمد جنتی لادانی هاشم فردوس
12ـ محمدجعفر گیلانی محمدحسین کاشمر
13ـ محمد حکمتنژاد علی کاشمر
14ـ فتحاله امیدنجفآبادی محمود بافت
15ـ عبدالمجید معادیخواه حسین بافت
16ـ جهانبخش تعمیرکاری عبدالحسین بافت
17ـ محسن عندلیب محمدجواد شهر بابک
18ـ محمدعلی گرامی عباس شهر بابک
19ـ محمد یزدی علی رودبار
20ـ محمدصادق صادقی گیوی یداله رودبار
21ـ احمد منتظری علی رودبار
22ـ عبدالحمید مولانا محمود فومن
23ـ محمدصادق کرباسچی ابوالقاسم فومن
24ـ محمد موحدی گیلانی فاضل فومن
25ـ محمد دانشزاده عباس تویسرکان
26ـ نعمتاله صالحی نجفآبادی حسینعلی تویسرکان
27ـ علیاصغر احمدی محمدمهدی تویسرکان
توضیحات سند:
1ـ ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا در سال 1304 در بروجرد متولد شد.
تا ده سالگی در همان شهرستان به فراگیری دروس پرداخت، سپس با خانواده راهی مشهد مقدس گردید و پس از طی دورۀ متوسطه، در سال 1321، در مدرسۀ نواب و مدرسۀ حاج حسن، ادبیات عرب و فقه را آموخت.
سپس به قم مهاجرت کرد و مدت دوازده سال، محضر حضرت آیتالله بروجردی و دو سال محضر حضرت امام را درک کرد.
آیتالله خزعلی در درس آیتالله محقق داماد تلمذ و از محضر مرحوم آیتالله علامه طباطبایی درک فیض کرد.
ایشان در کنار تحصیل، به تدریس و تبلیغ مشغول گردید.
بخصوص در خطابه و منبر، شهرت ویژهای داشت و چون حافظ قرآن کریم و نهجالبلاغۀ امیرمؤمنان بود بر محتوای و غنای منبرشان افزوده میشد.
حضور در صحنۀ سیاسی، مبارزه با رژیم ستمشاهی، تحمل زندان و رنج تبعید، این روحانی زاهد را بیش از پیش مشهور کرد.
در سال 1349 به جرم امضای اعلامیه تأیید مرجعیت آیتالله خمینی به سه سال تبعید محکوم شد که شش ماه آن را تحمل کرد.
سال 52 به بندر گناوه تبعید شد که پس از شش ماه مجدداً او را به دامغان تبعید میکنند.
2 سال تبعید دامغان که به پایان رسید به سال 1354 بود که او را از مسجد الجواد تهران ربوده به زندان قزل قلعه منتقل کردند که 48 روز آن در انفرادی بود.
در اردیبهشت سال 57 فرزندش حسین خزعلی در قم توسط نیروهای گارد رژیم پهلوی به شهادت رسید.
در دوران انقلاب اسلامی، بالاخص در شورای نگهبان، ایشان را به عنوان یکی از فقهای والامقام معرفی و متمایز کرده است.
از آثار ایشان: تفسیر سورۀ فاتحۀالکتاب میباشد اخیراً مشغول تدوین و تألیف یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان عربی هستند.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجۀالاسلام فلسفی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 431.
2ـ حجۀالاسلام والمسلمین شیخ حسن صانعی فرزند محمد علی در سال 1313 ه ش در شهرضا متولد شد.
وی یکی از فعالین در امر مبارزه با رژیم شاه بود و به همین جهت به طور مرتب تحت مراقبت ساواک قرار داشت.
در یکی از گزارشهای ساواک در مورد مشارالیه آمده است: نامبرده فوق یکی از وعاظ افراطی و ناراحت شهرستان قم میباشد که در مسیر اقدامات ضد ملی خود از سال 2525 اقداماتی به شرح زیر انجام داده است: الف ـ با عدهای از عناصر ماجراجو و ناراحت که در خارج از ایران به سر میبرند تماس و ارتباط داشته و آنانرا در جریان اتفاقات جاری قرار میداده است.
ب ـ در سال 2526 ضمن ارتباط با عدهای از طلاب در شهرستان قم تحریکاتی در بین آنان بر علیه مصالح کشور معمول که به همین لحاظ احضار و بوی تذکرات لازم داده شده است.
ج ـ در سال 2532 به سبب ارتباط با عناصر مشکوک و انجام فعالیتهای ضد میهنی به اقامت اجباری در شهرستان مشکین شهر محکوم میگردد.
ر.ک : اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
3ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی فرزند مهدی در 1301 ش در شیراز متولد شد.
پس از طی مقدمات علوم و معارف دینی در 1327 به قم عزیمت کرد و در درس آیات عظام بروجردی و مجاهدی شرکت کرد تا به درجه اجتهاد رسید.
آیتالله ربانی شیراز از سال 1320 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و به عضویت حزب برادران جنوب به رهبری سید نورالدین شیرازی در آمد.
در آن سالها مبارزهای سخت را علیه فرق منحرف صوفیه، بابیه و بهائیه شروع کرد که در اثر آن تنها در سروستان 80 نفر به دین اسلام گرویدند و تا 1325 ش عضو این حزب بود.
پس از مرگ آیتالله بروجردی وی اولین کسی بود که مرجعیت و زعامیت سیاسی و دینی امام خمینی (ره) را مطرح کرد.
در فاصله 1342 تا 1357 بیش از ده مرتبه دستگیر و به زندان افتاد و سالهای طولانی را در زندانهای رژیم سپری کرد و یا در شهر فیروزآباد، کاشمر، سردشت و جیرفت تبعید بود.
بیشتر اعلامیههایی که در فاصله 42 تا 57 به اسم حوزه علمیه قم منتشر گشت به وسیله ایشان نوشته شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده حضرت امام (ره) در استان فارس و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
همچنین از طرف امام به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب شد در 16 فروردین 1360 توسط گروه فرقان مورد سوءقصد قرار گرفت و خوشبختانه جان سالم بدر برد.
اما در 17 اسفند همان سال هنگامی که برای شرکت در جلسه شورای نگهبان از شیراز عازم تهران بود دچار سانحه رانندگی گردید و به لقاءالله پیوست.
وی صاحب آثار و تألیفاتی نیز بود.
از جمله 16 جلد تعلیقات بر وسائلالشیعه و نیز تعلیقات بر بحارالانوار و غیره...
.
مأخذ : محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 2، تهران، اسلامیه، 1353 ش، ص 156، روزنامه خبر جنوب، شماره 1513 (17 اسفند 1364)، ص 7.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام تعمیرکاری به روایت اسناد ساواک صفحه 172