صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره‌‌: مذاکره خصوصی سید مهدی خلخالی با محمدرضا سعیدی

درباره‌‌: مذاکره خصوصی سید مهدی خلخالی با محمدرضا سعیدی


متن سند:

از‌‌: ۳۱۶ تاریخ: ۱۲/۴/۴۸
درباره‌‌: مذاکره خصوصی سید مهدی خلخالی با محمدرضا سعیدی

محترماً باستحضار می‌رساند:
سید مهدی خلخالی امام جماعت مسجد صدریه در یک ملاقات خصوصی با محمدرضا سعیدی از روحانیون مخالف و ناراحت مقیم تهران، پیرامون روابط سیاسی ایران و عراق و رفتار عمال عراقی با ایرانیان مقیم آن کشور و روحانیون اظهار می‌نماید: ۱
دیروز ۲۸/۳/۴۸ جلسه مفصلی در منزل حاج آقا قمی بمنظور گرفتن تصمیم لازم درباره گرفتاری حضرت ‌‌‌آیت‌الله حکیم برقرار بود. البته شما (سعیدی) از احوال فعلی ایشان خبر دارید. سعیدی در پاسخ اظهار می‌نماید، اخبار موثقی وجود ندارد و نمی‌شود به آن اطمینان کرد که سید مهدی خلخالی به وی جواب می‌دهید: خیر آقا این طور نیست خبر موثق داریم. اخیراً پسر عموهایم از نجف آمده‌اند و می‌گویند مطالب، همانهاست که روزنامه‌‌ها می‌نویسند. وضع عجیبی نسبت به روحانیون، بخصوص آقای حکیم روا داشته‌اند. وضع ایشان طوری است که در خانه ایشان رفت و آمد نمی‌شود. سعیدی از این موضوع اظهار تعجب می‌نماید و سپس خلخالی اضافه می‌کند: اطراف منزل ایشان را محاصره نموده‌اند و نمی‌گذارند کسی با آقا تماس بگیرد. وضع، در نجف بقدری بد است که آقایان اهل علم گریه می‌کنند. آقایان، از جمله آقای خوئی گفته‌اند چرا آقایان علمای ایران ساکتند. ما اینقدر آنها را در این مورد همراهی کردیم ولی عجیب است که آقایان ایران همه ساکت نشسته‌اند و اقدامی نکرده و اظهار همدردی نمی‌کنند.
در حال حاضر واقعاً شیعه در خطر است، اگر ما ساکت باشیم و حرفی نزنیم تمام شیعه و عتبات عالیات از بین خواهد رفت. بطوری که پسر عمویم که اخیراً مراجعت نموده اظهار می‌داشت وضع خیلی ناراحت کننده و به مراتب شدیدتر از آن مطالبی است که در روزنامه‌‌ها می‌نویسند. آقا کمال مرتضوی روز دوشنبه گذشته از عراق مراجعت و اظهار می‌نمود تعداد پنجاه نفر برای دستگیری سید مهدی حکیم پسر آقای حکیم ۲ در کاظمین به منزل ایشان ریختند. سعیدی در این مورد اظهار می‌نماید. پس در این صورت این جریان، تازگی شده است، من اطلاع نداشتم. مخاطب جواب می‌دهد بلی وضع به این صورت بوده که شب یکشنبه عده‌‌‌ای در حدود پنجاه نفر از بعثیها که همگی مسلح بوده‌اند به عنوان اینکه سید مهدی را پیدا کنند، به منزل آقای حکیم می‌ریزند و حتی قصد داشته‌اند که بعد از دو ساعت بازرسی به اتاق آقا(‌‌‌آیت‌الله حکیم) بروند ولی اشخاصی که آنجا بودند مانع این عمل می‌شوند و می‌گویند تا ما را نکشید و از روی اجساد ما نگذرید ما نمی‌گذاریم که به اتاق آقا بروید و به مقدساتی که شما قبول دارید، آقا مهدی در این منزل نیست. معهذا به حرف این عده اعتنایی نمی‌کنند و اتاق را هم سرکشی می‌کنند و می‌روند. روز یکشنبه آقای حکیم با فشار دولت عراق به نجف مراجعت و به منزل خودشان در کوفه می‌روند که این خانه هم در محاصره بوده و ابتدا اشخاص ملاقات کننده را کنترل ولی بعد از ملاقات با ایشان جلوگیری کردند.
چون طلاب برای ملاقات با آقای حکیم به منزلشان می‌روند و آقای حکیم اجازه خروج نداشتند، از همان‌اندرونی، جواب مردم را می‌دهند و این عده از همان جا به کوفه می‌روند که نماز مغرب و عشاء، شب پنجشنبه را بخوانند و برگردند به نجف، ولی درهای مسجد کوفه را بر روی آنها می‌بندند و تمام را پس از کتک زدن دستگیر و زندانی می‌کنند. بالاخره سید موسی بحرالعلوم که امام جماعت مسجد کوفه می‌باشد تلفنی به قائم مقام می‌گویند که اینها کاری نکردند و عملی مرتکب نشده‌اند اینها قصد احوالپرسی از آقای حکیم داشتند، لکن به وی جواب می‌دهند که چرا اینها دسته جمعی برای دیدار آقای حکیم رفته‌اند؟ وی پاسخ می‌دهید دستجمعی که جرم نیست که بالاخره این عده را تا فردا صبح در زندان نگهداری و آنهایی که اقامه نداشتند در زندان نگهداری و آقای خوئی برای این افراد صبحانه می‌فرستد، لکن از طرف عراقیها رد می‌شود. بالاخره طلاب مجدداً روز جمعه در مسجد هندی اجتماع، که از آنجا به کوفه بروند. موقعی که می‌خواستند سوار ماشین شوند، از سوار شدن آنان جلوگیری، پس از شلیک چند تیر هوایی، به طرف طلاب و مردم تیراندازی و چند نفر تلف و سپس تا دلتان بخواهد به اینها کتک می‌زنند و در حال حاضر تعداد کتک خورده و مجروح شده خیلی زیاد است. بله آقا وضع نجف این چنین است، وضع، ناراحت کننده می‌باشد. سپس یاد شده می‌افزاید: تا حال دو سه جلسه به این منظور تشکیل و در هیچ کدام شما را (سعیدی) زیارت نکردم. مگر دیروز شما بمنزل حاج آقا دعوت نداشتید؟
پس چرا نیامدید؟ سعیدی جواب داد که من مطالب را تمام از دریچه روزنامه‌‌ها و رادیو شنیدم و می‌گویم «ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا) خلخالی جواب می‌دهد خیر آقا این طور نیست که شما (سعیدی) فکر می‌کنید، همانطور است که گفتم، دیگر شدید‌تر هم می‌باشد مگر وضع اربعین را نشنیدید؟ سعیدی گفت چرا ولی کسی این طور نمی‌گفت. سپس مخاطب می‌افزاید: اخبار را فقط از مسافران ایرانی که به منظور زیارت رفته‌اند کسب نکنید، بلکه از طلاب و اهل علم هم سوال کنید و ببینید چه خبر است. یاد شده به دنبال این اظهارات توضیح می‌دهد که شیعه و روحانیت سخت در معرض خطر است. و این بود که در مجلس مزبور در تصمیم گرفته شد: یکی اینکه دسته جمعی تلگرافی به احمد حسن البکر رئیس جمهوری عراق کردند و همه آقایان زیر آن را امضا نمودند. دوم اینکه آقایانی که در محلهای دیگر هستند با اهالی تلگرافاتی مخابره نمایند، بلکه در حدود صد تا تلگراف جمعۀ مخابره شود. قرار شد قبوض تلگرافها هم که زده‌اند به منزل آقای علوی بروجردی داماد آقای بروجردی که جلسه در همانجا است بیاورند و ارائه دهند. شما هم تشریف بیاورید و بنده هم به بعضی از آقایان مانند آقای خوئی و رسولی گفتم و قرار شد به آقایان دیگر هم تلفن بزنیم و مجلس دعائی در مسجد ما (صدریه) منعقد نماییم و با حضور آقایان و اهالی تلگرافی که متن آن را خودم تهیه کرده‌ام امضا و به عراق مخابره شود و آقایان هم عقیده داشتند که حضرتعالی (سعیدی) در مسجد خودتان مسجد موسی بن جعفر) اعلام کنید و خودتان هم تشریف بیاورید. سعیدی پاسخ می‌دهید صبر کنید که ببینید قمی‌‌ها چه می‌کنند، خلخالی اظهار می‌نماید قمی‌‌ها خودشان اقداماتی می‌کنند و اتفاقا صحبت شد و قرار شد آقای شهرستانی و خسروشاهی به اتفاق چند نفر به قم بروند و اقداماتی بنمایند. ما وظیفه دینی داریم که آن را انجام می‌دهیم. سپس متن تلگراف خود را به این شرح بیان می‌نماید: «حضور محترم احمد حسن البکر رئیس جمهوری کشور عراق - بغداد، بر ما پیروان دین مبین اسلام که توصیه به اتحاد و اتفاق بین مسلمانان می‌نماید شکی نیست که جامعه روحانیت نجف اشرف که از قدیمی ترین جوامع روحانیت است، طی سالهای متمادی و قرنهای گذشته خدمات شایانی به جامعه روحانیت و دین مبین اسلام نموده است، تحت سرپرستی علمای دینی خود. ولی این موضوع جدا ما را متأسف می‌کند که شنیده‌ایم اخیراً نسبت به ساحت مبارک عالم بزرگ دینی ما ‌‌‌آیت‌الله سید محسن حکیم توهین و بی احترامی‌گردیده، با توجه به اینکه در این موقع خطیر هدف کلیه مسلمانان جهان، مبارزه و مقابله با خطر صهیونیست است و کشور شما هم یکی از کشورهای اسلامی و مورد تأیید همه مسلمانان است و بایستی در این موقع که اتحاد و اتفاق بین مسلمانان و احترام بجامعه روحانیت اسلامی که از وظائف است این گونه اعمال باعث سرافکندگی و ناراحتی خواهد شد والسلام.
و در خاتمه اضافه می‌کند ما شب شنبه منتظر شما هستیم و اعلامیه‌ای هم به این منظور به این متن چاپ کردیم مجلس دعایی شب شنبه در مسجد صدریه برای گرفتاری‌های مسلمانان و مراجع در عراق منعقد است، آقایان شرکت کنند. با این اعلامیه را امضا نکردیم و بانی مجلس هم معلوم نیست. مراتب استحضاراً معروض می‌گردد.۳

اصل در پرونده ۷۶۹۰۳ بایگانی است. پی نوشت تیمسار معاونت یکم. ملاحظه شد در پرونده محمدرضا سعیدی بکلاسه ۶۲۰۹۱ بایگانی شود.
۱۵/۴/۴۸

توضیحات سند:

١- خبرهای جسته گریخته‌‌‌ای از اوضاع عراق و بدرفتاری بعثیها با ‌‌‌آیت‌الله حکیم و بستگان ایشان به ایران رسیده است، اما هیچ یک از روحانیون. به علت وجود سانسور شدید در مطبوعات - از همه واقعیتها خبر درستی ندارند. این در حالی است که توصیه حضرت امام خمینی به ‌‌‌آیت‌الله حکیم مبنی بر ترک کوفه، تا حدی مورد پذیرش قرار گرفته است و ایشان ضمن اینکه در کوفه می‌ماند، روزهای جمعه هر هفته به نجف می‌آید و به زیارت امام علی (ع) مشرف می‌شود‌‌، اما اختناق، وحشت و ترور حاکم بر عراق تا آنجا مردم را مرعوب کرده است که جز طلاب علوم اسلامی کمتر کسی از مردم عراق به او نزدیک می‌شود. برگرفته از کتاب نهضت امام خمینی، ج ۲، ص ۲۳۳
۲- آقای سید مهدی حکیم فرزند ‌‌‌آیت‌الله حکیم، به اتهام جاسوسی برای ملا مصطفی بارزانی تحت تعقیب قرار می‌گیرد. و مأموران بعثی برای دستگیری او به بیت ‌‌‌آیت‌الله حکیم وارد می‌شود و بدترین اسائه ادبها را به مرجع شیعیان ابراز می‌دارند.
۳- علما و روحانیون ایران هنوز از عمق فاجعه خبر ندارند، وگرنه تلگرافی با این مضمون احترام آمیز برای حسن البکر - عامل اصلی جنایتها - مخابره نمی‌کردند. 

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 308






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.