تاریخ سند: 28 دی 1346
موضوع : اظهارات پزشکی کارمند درباره فعالیت کارمندان منتقله به پیکار با بیسوادی عطف : 71376/322 ـ 26/10/46
متن سند:
از : 20 ه 5
به : 322 شماره : 33274 /20 ه 5
ساعت 1130 روز 26 /10 /46 پزشکی کارمند سابق وزارت کار و امور
اجتماعی که به اتفاق همسرش در اختیار کمیته پیکار جهانی با بیسوادی قرار
گرفته در محل سازمان اظهار می داشت بعد از مدتها سکوت لازم دیدیم که
اقدامات حادی علیه اشخاصی که ما را به این روز انداخته اند بنمائیم چون آن ها
تنها با انتقال و طرد ما از وزارتخانه اکتفا نکرده بلکه هر روز سعی دارند به نحوی
ما را ناراحت نمایند.
مثلاً اخیرا تصمیم گرفته اند کسانی که وام مسکن یا وام های
ضروری از بانک رفاه کارگران گرفته اند باید بدهی خود را تماما به طور نقد
پرداخت کنند که ما هم با تشکیل جلسات قصد داریم ناراحتی هایی که برای ما به
وجود آورده اند به سمع مقامات مملکتی برسانیم و برای این منظور نامه ای برای
تیمسار سپهبد نصیری1 فرستاده ایم که یکی از مأمورین سازمان امنیت در
جلسات ما شرکت دارد.
ما اخیرا تلگرافی تهیه کرده ایم که به پیشگاه مبارک
شاهنشاه آریامهر تقدیم و در این تلگراف چهار نفر از وزراء را به افتضاح
کشیده ایم و آقای هوشنگ رهبرنژاد که عضو حزب پان ایرانیست2 است قول
داده که این تلگراف
را به شرف عرض ملوکانه برساند.
ضمنا یک نسخه از این تلگراف را که در پنج
صفحه تنظیم شده به صورت نامه سرگشاده در یکی از روزنامه های پایتخت درج
و یک نسخه از آن را نیز به دفتر ویژه شاهنشاه آریامهر ارسال و مدارکی هم تهیه
نموده ایم که در صورت لزوم در اختیار مخالفین دولت در مجلس شورای ملی
قرار دهیم تا مسائل مربوطه را مطرح و از حق ما دفاع نماید و مفاد تلگراف به
شرح زیر است.
ـ آقای عطاءاله خسروانی3 وزیر کار و رهبر حزب ایران نوین (حزب پاسدار
انقلاب) ضمن انتقال کارمندان عالیرتبه وزارت کار (دکتر ـ لیسانس ـ دیپلمه و
غیره) یک نفر را برای شرکت در امر پیکار با بیسوادی (با ذکر نام شخص مورد
نظر) به این سازمان منتقل کرده اند که دارای چهارده سال سابقه بیماری روانی
بوده و بنا به تشخیص پزشک در حال حاضر هم وضع روحی او نامساعد است.
2ـ آقای دکتر آموزگار وزیر دارائی ضمن انتقال چند تن از مدیران کل ـ
سرممیزان و اعضاء با سابقه وزارتخانه یک نفر که سواد خواندن و نوشتن را ندارد
جهت تدریس به سازمان پیکار با بیسوادی معرفی نموده است.
3ـ آقای دکتر هوشنگ نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن ضمن انتقال چند نفر یک
کارمند (با ذکر نام) با 10 سال سابقه بیماری روانی (در حال حاضر هم در
بیمارستان چهرازی بستری است) جهت امر خطیر مبارزه با بیسوادی اعزام
داشته.
4ـ آقای مهندس ستوده4 وزیر پست و تلگراف ضمن معرفی عده ای چند تن از
کارمندان فنی را که با خرج وزارتخانه مدتی در کشور آلمان تعلیم دیده اند و
بایستی وزارتخانه به نحو احسن از آنها استفاده نماید به سازمان پیکار با
بیسوادی انتقال داده است.
5ـ عده ای از بنگاه برق به پیکار با بیسوادی منتقل و در بلاتکلیفی و وضع بسیار
بدی بسر می برند و مقداری بین هزار تا هفت هزار ریال از مزایا و فوق العاده آنان
قطع شده است.
پزشکی در خاتمه اظهار داشت از پیشگاه مبارک شاهنشاه
استدعا کرده ایم که ما را مجددا به وزارتخانه های مربوطه برگردانند.
توضیح رهبر عملیات
1ـ از هویت مأموری که در جلسات مزبور شرکت نموده است اطلاعی به دست
نیامده است.
2ـ اقدام در مورد شناسائی وی معمول گردید.
رونوشت برابر اصل است 4 /11 /46
اصل در پرونده وزارت آب و برق
در پرونده کلاسه 7740 دکتر هوشنگ نهاوندی بایگانی شود 14 /11/
توضیحات سند:
1ـ نعمت اللّه نصیری فرزند
محمد (عمیدالممالک) در سال
1289 در سمنان متولد شد.
وی
پس از فارغ التحصیل شدن از
دانشکده افسری در سال 1313
مشاغل نظامی متعددی را به
دست آورد از جمله فرماندهی
گارد پهلوی و فرماندهی گارد
شاهنشاهی.
نصیری در 22
مرداد 1332 از سوی
محمدرضا پهلوی مأمور پیک
«انفصال دکتر مصدق» و
«انتصاب زاهدی» شد.
در جریان کودتای 28 مرداد
1332 نقش فعال داشت.
در سال
1339 ژنرال آجودانی و سپس
به ریاست شهربانی کل کشور
منصوب شد.
وی در مرداد
1341 به درجه سپهبدی رسید.
او در سال 1342 فرماندار
نظامی تهران بود، وی در سال
1343 به سمت معاونت نخست
وزیر و رئیس ساواک منصوب
و در سال 1350 به درجه
ارتشبدی نایل گردید و در طول
زندگی بیش از چهل مورد
نشانهای داخلی و خارجی
دریافت نمود.
با قیام اسلامی در
ایران در تیرماه 1357 از
ریاست ساواک برکنار و مدتی
سفیر ایران در پاکستان شد.
اوج گیری انقلاب اسلامی باعث
شد که شاه دستور دستگیری و
بازداشت وی را در 16 /8 /57
صادر کند.
وی در 22 بهمن
1357 توسط مردم اسیر و در
27 بهمن همان سال پس از
محاکمه اعدام گردید.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی ـ حسین فردوست، ج 2.
2ـ پان ایرانیسم عقیده ای
سیاسی مبنی بر اتحاد کلیه اقوام
و نژادهای ایرانی است.
پیشوند
«پان» در زبان لاتین به
معنای «همه» یا «عموم» است.
ابتدا در قرن نوزدهم و بیستم در
اروپا و سپس در آسیا و آفریقا،
نهضت هایی سیاسی پیدا شد که
این پیشوند «پان» را در ابتدای
نام کشور یا نژاد یا دین خود
می آوردند و معنای آن این بود
که برای افراد دارای نژاد، زبان،
ملیت، یا دین مشترک خواستار
وحدت ملی و سیاسی اند.
«پان ایرانیسم» به طور اخص
یعنی فلات ایران در زیر یک
پرچم.
«پان ایرانیسم» و «پان
عربیسم» و «پان ترکیسم» چیزی
جز جدائی انداختن میان
مسلمانان یا دامن زدن به آن
نبود.
حزب پان ایرانیست در دی ماه
1330 ه ش محسن پزشکپور و
محمدرضا عاملی تهرانی، با
انشعاب از حزب ملت ایران،
سازمان دیگری را به نام «حزب
پان ایرانیست» تأسیس کردند.
حزب پان ایرانیست به رهبری
محسن پزشکپور پس از قیام
سی ام تیر 1331 به طور علنی
جانب شاه را گرفت.
پس از
کودتای 28 مرداد 1332 با
انتشار روزنامه «خاک و خون»
همکاری با رژیم کودتا را
گسترش داد.
در آستانه انقلاب
شکوهمند اسلامی در سال 1357
تظاهرات آزادی خواهانه ای به
عمل آورد ولی مورد توجه هیچ
یک از جناح های ملی و مذهبی
قرار نگرفت.
3ـ عطاءاللّه خسروانی متولد
1298 از مهره های قدیمی
وابسته به بریتانیا و دربار بود که
در سال 1322 به همراه پدرش
خسرو خسروانی نشریه افکار
ایران را منتشر کرد.
عطاءاللّه
خسروانی در دولت منوچهر
اقبال معاون و وزیر کار
در امور پارلمانی شد و در سال
1340 به همراه دوستان قدیمی
خود در دبیرستان ایرانشهر
(حسنعلی منصور، جمشید
بازرگان و...) در نقش
«نخبگان» آمریکایی ظاهر
گردید و در دولت امینی و علم و
منصور وزارت کار را به دست
گرفت.
در پی ترور منصور و
همزمان با انتصاب امیرعباس
هویدا به صدارت در اسفند
1343، محمدرضا پهلوی،
خسروانی را به دبیرکلی «حزب
ایران نوین» گمارد و این امر از
آغاز نارضائی جواد منصور،
دکتر حسن زاهدی و دیگر
بنیانگذاران «کانون مترقی» را
برانگیخت.
وی که فاقد
تجربیات لازم برای امور حزبی
بود، برای اداره و سازماندهی
حزب ایران نوین از مشورت
برخی اعضای سابق حزب توده
سود می برد و شاه به این امر
وقوف داشت.
خسروانی علاوه
بر دبیرکلی «حزب حاکم» در
دولت هویدا، وزارت کار و
سپس وزارت کشور (1347) را
به عهده داشت.
وی که فردی
عوامفریب و حراف محسوب
می شد، تصور می کرد که به
سادگی خواهد توانست رقیب
بی صلاحیت خود را کنار زند و
به ریاست دولت برسد، از این
رو، وی در سال 1345 از طریق
برادرش خسرو خسروانی سفیر
ایران در واشنگتن به ایجاد
ارتباطاتی با برخی مقامات
آمریکایی دست زد.
تحقیقات
غیرمحسوس ساواک که از بدو
تحریکات سیاسی خسروانی
وی را زیرنظر داشت تا سال
1348 ادامه یافت و شاه که
اقدامات جاه طلبانه خسروانی را
خطرناک تلقی می نمود، در
این سال وی را از وزارت کشور
و دبیرکلی حزب ایران نوین
برکنار ساخت و بدین سان یکی
از فعال ترین رقبای هویدا برای
همیشه از صحنه سیاست خارج
شد.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 2، ص 378.
4ـ فتح اللّه ستوده فرزند علی اکبر
در 1303 ش در تهران زاده شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را
در تهران سپری کرد و در رشته
برق و ماشین از دانشگاه تهران
فارغ التحصیل شد و برای ادامه
تحصیلات عالی به آمریکا رفت
و دیپلم مهندسی رشته صنایع را
از دانشگاه نیویورک گرفت.
در
همانجا به سرمهندسی تحقیقات
علمی منصوب شد.
همچنین دوره
مدیریت صنعتی را گذراند.
از
مهمترین مشاغل او می توان به
موارد زیر اشاره کرد: مشاور
سازمان برنامه، مدیر عامل
شرکت سهامی کارخانجات
ونک، رئیس هیئت مدیره و مدیر
عامل شرکت سهامی شیلات
ایران، وزیر پست و تلگراف و
تلفن در کابینه هویدا و قبل از آن
در کابینه حسنعلی منصور عضو
هیئت امنای مؤسسه عالی
آموزش ارتباطات، عضو باشگاه
شاهنشاهی باشگاه فرانسه، عضو
شورای عالی شکار، عضو هیأت
مدیره کاخ جوانان.
وی مدتی در
انستیتوی تکنولوژی به تدریس
مشغول بود.
او که از اعضای
لژهای فراماسونری بود پس از
پیروزی انقلاب اسلامی، نامش
در فهرست ممنوع الخروجی ها
انتشار یافت.
او از مسئولین بنیاد
فرهنگی ابوالفتح محوی نیز بوده
است.
گزارشاتی مبنی بر وابسته
بودن وی به سیا موجود است که
از صحت و سقم آن اطلاعی
نیست.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
هوشنگ نهاوندی به روایت اسناد ساواک صفحه 145