تاریخ سند: 30 مهر 1357
موضوع: وضعیت
متن سند:
شماره: 443ـ5ـ51 تاریخ: 30 /7 /1357
از: شهربانى استان اصفهان
به: جناب آقاى استاندار استان اصفهان
موضوع: وضعیت
برابر گزارش دایره مربوطه.
1ـ ساعت 1400 روز 29 /7 /57 دو جام شیشه از بانک فرهنگیان در خیابان جى شکسته شده و یک نفر به نام اصغر رجبى فرزند ابراهیم 16 ساله دستگیر گردیده است.
2ـ ساعت 1700 روز 29 /7 /57 حدود سه هزار نفر در خیابان چهارباغ مبادرت به تظاهرات و دادن شعار نموده که متفرق گردیدهاند.
3ـ مقارن ساعت 1145 روز 29 /7 /57 عدهاى از کارمندان و دانشجویان دانشگاه جلوى دانشکده علوم اجتماع و سپس حدود دویست نفر ناگهان به مرکز اسناد1 دانشگاه حمله و تعدادى از تمثالهاى اعلیحضرت و علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ولایتعهد و نیز تابلو بزرگ مرکز اسناد را برداشته و به زمین زده و شکستهاند.
4ـ روز جارى در بعضى از مدارس دانشآموزان مبادرت به شکستن شیشههاى مدارس نموده و اکثر دانشآموزان مدارس و دبیرستانها هنگام خروج از آموزشگاهها مبادرت به تظاهرات و دادن شعار نموده که وسیله مأمورین متفرق شدهاند.
5ـ روز جارى کلیه دانشآموزان نجفآباد در سر کلاس حاضر و وضعیت شهر نیز عادى بوده است.
6ـ از ساعت 0830 روز جارى آموزگاران و دبیران دبیرستانهاى گلپایگان در دبیرستان پهلوى اجتماع و تابلوى دبیرستان را شکسته و به نام دکتر على شریعتى2 نامگذارى نمودهاند و پس از سخنرانى به وسیله ابوالفضل صدرایى و جعفرى و رزاقى، دبیران دبیرستانهاى آن شهرستان ساعت 1100 به اتفاق محصلین دبیرستانهاى فردوسى و پهلوى و مدرسه دهخدا با دادن شعار از مدرسه خارج و مسیر خیابان پهلوى را طى و در دانشسراى مقدماتى قطعنامه خود را قرائت و ساعت 1300 متفرق گردیدند که هیچگونه درگیرى با مأمورین نداشته.
ضمنا تظاهرکنندگان پلاکارتهایى حامل شعار در مورد لغو حکومت نظامى و حکومت اسلامى با خود حمل مىنمودند. مراتب جهت آگاهى اعلام مىگردد.
رئیس شهربانى استان اصفهان سرتیپ مصطفایى
گیرندگان: ریاست سازمان ضداطلاعات و امنیت استان اصفهان
امنیت داخلى، مراتب باید به موقع به مرکز منعکس نمائید،مرتکبین شناسایى شوند. 2 /8] تقوى]
بخش 1 اقدام شود 2 /8/ [نادرى]
توضیحات سند:
1. منظور مرکز اسناد شاهنشاهى است که در آن مجموعه عکسها و اسناد دوران حکومت پهلوى نگهدارى مىشد و هر سازمان و ... موظف بود چنین مرکزى را در محیط خود ایجاد نماید.
2. دکتر على شریعتى در سال 1312 ﻫ. ش در روستاى مزینان نزدیک شهر سبزوار متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهاى مشهد به پایان رسانید و با توجه به حرفه پدر خود استاد محمدتقى شریعتى علاقمند به شغل آموزگارى گردید و پس از سپرى کردن دورههاى آموزشى در دانشسراى تربیت معلّم مشهد در سن 18 سالگى به آموزگارى در یکى از روستاهاى خراسان پرداخت. چندى بعد به دانشگاه مشهد راه یافت و در رشته زبان و ادبیات فارسى موفق به اخذ لیسانس گردید.
دکتر شریعتى به دلیل استعداد وافرى که داشت در سال 1338 با استفاده از بورسیه وزارت فرهنگ براى ادامه تحصیلات در مقطع دکترا عازم فرانسه شد و در سال 1343 از دانشگاه سوربن در رشته زبانشناسى تطبیقى موفق به اخذ دکترا گردید.
دکتر شریعتى در سالهاى جوانى در جلسات کانون نشر حقایق اسلامى مشهد که توسط پدرش تأسیس شده بود حضور مىیافت. در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملى شاخه مشهد درآمد و پس از تأسیس نهضت آزادى بدان پیوست. دکتر شریعتى در بازگشت از فرانسه به ایران در سال 1343 در مرز ترکیه توسط ساواک دستگیر و به مدت 6 ماه زندانى گردید. وى پس از آزادى به تدریس رشته تاریخ در دانشگاه فردوسى مشهد پرداخت. ساواک به دلیل سابقه و فعالیتهاى سیاسى وى را از سمت استادیارى دانشگاه محروم نمود دکتر شریعتى به دعوت استاد شهید مطهرى به ایراد سخنرانى در حسینیه ارشاد پرداخت که جوانان زیادى را مجذوب بحثهاى خود که با بیانى نافذ و شیوا ارائه مىشد مىنمود. بر این اساس مجددا در سال 1352 توسط ساواک دستگیر و به مدت دو سال در زندان که اکثر آن انفرادى بود بسر برد. پس از آزادى از زندان که ساواک حسینیه ارشاد را تعطیل کرد عازم انگلستان شد و در 29 خرداد 1356 به طور مشکوکى در منزل دخترش از دنیا رفت. جسد وى به سوریه منتقل و در جوار حضرت زینب(س) به خاک سپرده شد.
پس از درگذشت دکتر شریعتى موجى از خشم و نفرت جوانان و دانشگاهیان کشور را فرا گرفت. به زعم آنان دکتر شریعتى با توطئه و دسیسه ساواک و شاه در خارج از کشور به قتل رسیده بود. در مراسم ترحیم دکتر شریعتى در دمشق امام موسى صدر، شهید دکتر چمران، یاسر عرفات و بسیارى از شخصیتهاى مذهبى که برخى از آنها از عراق به سوریه رفته بودند حضور داشتند. از دکتر شریعتى آثار و تألیفات بسیار زیادى در زمینههاى مختلف منتشر و برخى از آنها به زبان خارجى ترجمه شدهاند.
دکتر شریعتى قبل از عزیمت به انگلستان طى یادداشتى از استاد محمدرضا حکیمى درخواست کرد کلیه آثار او را مورد بازبینى قرار داده و هر جا احساس نیاز به تغییر نمود به میل و سلیقه خود اصلاحات لازم را انجام دهد که این کار صورت نگرفته است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 4 صفحه 476
