صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

از ساعت 8 روز جاری به مناسبت چلهمین روز درگذشت مهدی یوسفی (مقتول مسجد فیل) در تکیه قاسمیه واقع در نوغان، مجلس ترحیمی منعقد بود.

تاریخ سند: 2 آذر 1342


از ساعت 8 روز جاری به مناسبت چلهمین روز درگذشت مهدی یوسفی (مقتول مسجد فیل) در تکیه قاسمیه واقع در نوغان، مجلس ترحیمی منعقد بود.


متن سند:

تاریخ:2 /9 /1342
مستخرجه از گزارش لشکر 6 خراسان مورخه 2 /9 /42

از ساعت 8 روز جاری به مناسبت چلهمین روز درگذشت مهدی یوسفی (مقتول مسجد فیل) در تکیه قاسمیه واقع در نوغان، مجلس ترحیمی منعقد بود.
با اینکه قبلاً واعظ برای ختم در نظر گرفته شده بود، واعظ دیگری که مردم نیز او را نمی‌شناختند وارد مجلس گردید و به منبر رفت. در مورد این واعظ از مردم و صاحب مجلس سؤال شد، هیچ‌کس او را نشناخت ولی گفته شده که این واعظ، تازه وارد مشهد گردیده و زوّار است.
یکی از مستعمین اظهار نمود که واعظ مزبور شاگرد آقای خمینی می‌باشد. واعظ نامبرده در ابتدای منبر اصول آموزش‌وپرورش را با جمله «قال رسول‌الله» عنوان نمود و ضمن بررسی این مطلب بیان داشت که اگر دو طفل در یک مکتب پرورش یابند پس‌ازآنکه وارد اجتماع شدند و در آنجا که می‌باید ارزش ذاتی هر یک از این دو کودک که از یک نوع پرورش و آموزش برخوردار بودند، مشخص می‌گردد که در دو طرق مختلف گام برمی‌دارد؛ یکی به‌طرف راه عالی انسانیت و حریم اعلای روحانیت پیش می‌رود و دیگری جاده انحطاط و انحراف و قتل و کشتار را پیشه می‌سازد. این نیست مگر1 خیانت ذاتی این شخص. یکی به‌طرف شاهراه روحانیت، انسان‌دوستی و حقیقت‌خواهی می‌رود و دیگری وسیلۀ ترقی ریاست و مقام پوشالی خود را به روی کاخ آمال و آرزوی دیگران بنا نهاده و پای پیشرفت مقاصد خویش از هر نوع تجاوز و ستم به مظلومین مضایقه نخواهد کرد.
بنا به گفته دانشمندان و علماء بزرگ روحانیت که می‌گویند اینها دشمن قرآن، دشمن دین و دشمن اسلامیت هستند، ولی من شخصاً معتقدم که این عنوان را باید داد چون زیبنده آن هستند. اینها دشمن شخصیت‌ها، دشمن افکار انسانی و دشمن ترقی‌های ملت و گویندگان افکار عالیه و عدالت‌پیشه انسانی است؛ اینها آنچه را که از مظاهر انسانیت بخواهند در کاخ‌های واشنگتن جستجو کرده و پیِ آن می‌روند؛ مدت‌ها است که دنیای غرب مدعی است که مشعل علم و چراغ آموزش‌وپرورش را در دنیا برافروخته‌ایم و دیر یا زود همگان را در پرتو انوار طلایی خویش به سرحدّ عالی آموزش‌وپرورش خواهیم رساند و اینها با جاروجنجالی که ازنظر تسخیر کیهانی به پا کرده‌اند، تصور می‌کنند بر همه چیز استیلا یافته و درصورتی‌که عموم طبقات آن‌ها غرق در جنایات متعدد، انحراف‌ها و رذایل اخلاقی و فحشا و منکرات آن‌ها را در خود فرو برده و این ایده مبتذل و ننگین را که نام تجدید به روی آن نهاده‌اند، به دیگران عرضه می‌دارند. به این نابخردان باید گفت که عالی‌ترین آموزش‌وپرورش، انسان‌دوستی و کشورداری را که منطبق با رعایت حد اعلای اجرای قوانین و عدم تجاوز به مظلومین از طرف مستبدان، رعایت مفاد قرآن، تعالیم پیغمبر اکرم و سایر ائمه معصومین به ویژه حضرت صادق است، اینها یا باید تعالیم اسلام را قبول کرده و در مقابل مکتب قرآن زانو به زمین زده یا آنچه را که خود مبتکر آن هستند اجرا کنند و مسلماً نتیجه آن همان است که دیده و می‌بینید.
در اینجا نامبرده مستمعین را مخاطب ساخته و گفت مجلسی که به‌عنوان چهلمین روز درگذشت این شهید فقید که در راه دفاع از اسلام، قرآن و جامعه روحانیت شربت شهادت نوشید و دیگر آنکه از این رادمرد2 بزرگ پیروی کرده و آن‌ها نیز در همین عنوان جاویدان پیدا کرده‌اند.
فراموش نکنید در ظاهر آن‌ها ازنظر من و شما پنهان هستند ولی در واقع ما هستیم که مرده‌ایم و ضمن مثلی از تاریخ صدر اسلام، شهادت در این راه را از عالی‌ترین راه مفاخر انسانی دانسته و آن را افتخاری برای بازماندگان بازگو [کرد]. در اینجا فریاد زد دانشجویانی که به علت شکست در کنکور دانشگاه‌ها و ده‌ها علل دیگر که هر روز دست به انتحار3 زده و مرگی که هیچ ارزش ندارد و حتی ملامت هم باید بشود، پیشه می‌سازند.
آنها باید بدانند اگر منظور کشته‌شدن و مرگ است، چه بهتر که در راه این ایده مقدس و دفاع از حریم قرآن و پشتیبانی از حقیقت و جامعه روحانیت کشته شوند، چون برای همیشه نام خود را سربلند و جاویدان4می‌سازند زیرا روایت است اینسان که در این راه شربت شهادت می‌نوشند، در اولین قدم مرگ، حضرت رسول و امیرالمؤمنین استقبال آن‌ها آمده و عالی‌ترین مکان را در بهشت به آن‌ها عرضه می‌دارند.
حال قضاوت کنید برای یک انسان مرگی از این بهتر و شرافتمندانه‌تر ممکن است وجود داشته باشد؟

ریاست پی نویس فرمودند.
این شخص را بیاورید سازمان.

توضیحات سند:

1. در اصل: این آن نیست
2. در اصل: رادکرد
3. در اصل: انحار
4. در اصل: حازیدان

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 329



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.