صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دروغ مصلحت آمیز افراطیون مذهبی در بازجویی های مرجع انتظامی

تاریخ سند: 14 بهمن 1348


موضوع: دروغ مصلحت آمیز افراطیون مذهبی در بازجویی های مرجع انتظامی


متن سند:

شماره: 15408 /3ﻫ تاریخ: 14 /11 /1348
گزارش خبر
موضوع: دروغ مصلحت آمیز افراطیون مذهبی در بازجویی های مرجع انتظامی

عده ای از افراطیون مذهبی و مخالفین در بازار در مورد قسم خوردن دروغ و حرف های دروغ در مقابل بازپرسی ها و سؤالاتی که بازجوهای مأمورین دولتی از جمله (سازمان امنیت و اطلاعات شهربانی و دادگاه های نظامی) اظهار می دارند که این موضوع را از چند نفر از روحانیون منجمله قاضی طباطبایی و انزابی و سید احمد خسروشاهی استفسار نمودند و آنها نیز اجازه داده اند که در بعضی مواقع چنانچه متهم در بازجویی های مراجع انتظامی، احساس خطر جانی نماید و یا این که در نتیجه کتک و شکنجه، پای مرد مسلمان دیگری به میان آید که دارای زن و فرزند باشد، در آنجا متهم مزبور می تواند توسل [متوسل] به دروغ مصلحت آمیز شود و در این صورت، این قِسم دروغ را دروغ مصلحت آمیز شرعی می نامند و هیچگونه گناه و مسؤولیت دینی بر گردن آن شخص قسم یاد کرده به دروغ وارد نمی آید. حتی در جریانات روحانیون که سرتاسر باز[بازار] را تعطیل نموده بودند و عده بسیاری از افراطیون مذهبی فعالیت داشتند، در مسجد مقبره، حاج میرزا حمید بنابی علناً در منبر گفت که: «ای مردم! هرگاه خدای نکرده یکی از شماها از طرف پلیس و یا سازمان امنیت دستگیر شدید، با یک سیلی و لگد، جان برادر مسلمان دیگری را به خطر نیاندازید. اگر قدرت توانایی در مقابل یک سیلی و یا یک لگد را نداشته باشید، مبارزه شما جز ضرر، نفعی به دین و مردم نخواهد شد. حتی در مقابل توضیحات دشمن می توانید دروغ بگویید و یا قسم دروغ یاد کنید که در این صورت آن را دروغ مصلحت آمیز شرعی می گویند و اگر من در این مورد افراط نمودم از آقای آیت اله قاضی (که در آن موقع در محراب مسجد نشسته بود.) سؤال می کنم.» در این موقع آقای قاضی نیز گفتار مشار الیه را تأیید کرد و جایز دانست.
نظریه منبع: تمام افراد افراطی و مخالفین اعم از بازاریان و یا روحانیون، هر گاه به یکی از مراجع انتظامی (سازمان امنیت و اطلاعات شهربانی و دادگاه لشکر) احضار شدند یا از اعتراف سرپیچی می کنند و یا با قسم خوردن دروغ که آن را قسم مصلحت آمیز شرعی می دانند از اظهار حقیقت خودداری می کنند کما این که حاج جواد پاشک،1 در آخرین دفاع خود در دادگاه لشکر به قرآن مجید دست زده و قسم خورده که من به شاهنشاه آریامهر وفادار هستم. بعداً به چند نفر از دوستان خود به اسامی (علی یزدان پناه و حاجی بیوک آقا و بیوک نوبری) گفته است که منظور من در قلبم شاه اسلام یعنی امام زمان[عج] بوده است.
رونوشت برابر با اصل و اصل در پرونده 161120 است.
در پرونده محمدحسین انزابی بایگانی شود.

توضیحات سند:

1. جواد پاشک؛ فرزند رجبعلی متولد 1314ش از متدینین بازار تبریز بوده و به شغل سماورسازی مشغول بوده است. وی با آیت‌الله قاضی طباطبایی در ارتباط بوده و در تهیه و توزیع اعلامیه ها و بیانیه های مراجع و نوارهای سخنرانی مذهبی و سیاسی نقش فعالی داشته است. در مورخ 18 /11 /46 منزل وی مورد بازرسی قرار گرفته و اقلامی چون اعلامیه های مراجع، عکس امام خمینی (ره) و کتاب هایی نظیر کشف الاسرار امام خمینی (ره) کشف و ضبط گردیده است، در نتیجه دستگیر و پس از تشکیل پرونده وی را راهی زندان می نمایند. وی پس از تحمل 4 ماه حبس، آزاد می گردد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 444


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.