متن صحبتهای طبسی با پاریس
متن سند:
متن صحبتهای طبسی با پاریس
آقای محتشمی از پاریس منزل آیتاله خمینی با طبسی تماس و اظهار داشت: مراسم روز عاشورا در نفته تاشو[نوفل لوشاتو1]با حضور عدهای در حدود ششصد نفر که از کشورهای امریکا و اروپائی آمده بودند، تشکیل و شخصی که از تهران آمده بود، اشعاری قرائت و بعد از برگزاری نماز جماعت، خمینی سخنرانی و در سخنرانیش به کشورهای غربی التیماتوم داده که چنانچه دست از حمایت شاه برندارند، دستور خواهد داد که تمام قراردادهائی که تاکنون با ایران بسته شده، لغو خواهد شد و دیگر یک قطره نفت به آنان داده نخواهد شد و خطاب به ارتشیها کردند و گفتند اما آنهائی که پیرمرد هستند و زمان رضاشاه را درک کردند، دیگر قابل هدایت نیستند و قابل[قابلیت]اینکه برگشت کنند به دامن ملت، ندارند؛ آنها راهی که پیش گرفته اند، ادامه خواهند داد؛ اما به افسران جوان ارتش تأکید نموده که آنها پاک و با صفا هستند و میتوانند به دامن ملت خودشان برگردند و بپیوندند.2
ضمناً در مورد روز عاشورا طبسی عنوان نمود: پس از سخنرانی در مدرسه نواب در ساعت 1 صبح با شرکت یک میلیون نفر شروع شد و تمام هیئتهای مذهبی که قبلاً با نوحه سرائیهای سنتی برگزار میکردند، همه به ما ملحق شدند و تنها عکسی هم که در جمعیت بود، عکس آقا بود و نیز تمامی هیئتها عکس خمینی را داشتند و همچنین عکس بزرگی از خمینی (عرض 215 و طول 5 متر) که توسط دو نفر از هنرمندان هنرستان تهیه شده بود، در راه پیمائیهای روز همبستگی دیروز و امروز به وسیله راه پیمایان حمل میشد و بسیار با شکوه و عظیم بود و در مورد زنها اظهار داشت که عده آنان در راه پیمائی عاشورا در حدود چهارصد الی پانصد هزار نفر بودند که دیروز و امروز آنها در صحن کهنه و نو که به تصرف ما در آمد، جا دادیم و آن صحنی که قبلاً به نام پهلوی نامیده میشد به نام خمینی گفتیم و قطعنامه دیروز را مجدداً امروز هم قرائت کردیم و خلاصه سخنرانی بدین شرح بود، قرار شد تشکلی باشد از همه اقشار، امیدی و نویدی باشد و تذکر و تنفر و تذکر دادیم این نهضت مبتنی است بر تذکرات اسلامی و زیربنای این حرکت بنیادهای اصیل اسلامی است، باید همیشه رعایت این اصول بشود و کسانی که با طرح شعارهای انحرافی بخواهند نهضت را از جهت مسیر اسلام منحرف بکنند، همچون رژیم از نظر ما محکوم است و نیز ابراز تنفر خود را از دستگاه بیان داشتیم که عوامل رژیم در ساعت حکومت نظامی مبادرت به غارت مینمایند کما اینکه به مدرسه نواب وارد شدند و عکسها و پلاکاردها و پرچمها را دزدیدند و یک طلبه را شدیداً زدهاند و در مورد تقی روحانی3 عنوان نمود این شخص در مورد سیر تظاهرات، ایران را لبنان ثانی عنوان میکند، سالها است پول صدایش را میگیرد و چنین مطالبی را میگوید و من تعجب میکنم که مگر اینها نمیبینند این جمعیت عظیم که یک دل و یک زبان همبستگی خودشان را با اوامر آقا اعلام میکنند و اضافه نمود پیام آقا در مورد اینکه زنهای آن اجتماع در راهپیمائی و تظاهرات در یک جهات مقدس دفاعی شرکت میکنند، آن اجتماع پیروز خواهد شد، به مردم ابلاغ شد و عنوان[نمود] چون دیشب 5 مجسمه را پائین آوردند، لذا گفتم امشب دست به اقدامات قهرآمیز نزنند و سپس آقای خامنهای چند دقیقهای سخنرانی و تذکراتی داد و مطلب دیگر که تأکید کردیم که گفتیم که آیا 35 میلیون نفر جمعیت باید از بین برود و یا بهتر است یک نفر از ایران خارج شود و من به راستی نصیحت میکنم و معتقدم که اگر ایشان بروند دیگر قربانی ایران نخواهد داشت.4
توضیحات سند:
1. نوفل لوشاتو: روستائی در نزدیکی پاریس در کشور فرانسه است. شهرت این روستا به دلیل اقامت امام خمینی (ره) از اواسط مهر تا ۱۱ بهمن ۱۳۵۷ در آنجاست، که باعث جلب توجه رسانههای جهان به این روستا شد.
2. امام خمینی (ره) در مصاحبهها و پیامها و سخنرانیهای بسیاری که در این زمان داشتند، به مسئله پیوستن نیروهای ارتشی به مبارزات مردم ایران تأکید میکردند، از آن جمله در بخشی از پیام مورخه 21 آذر 1357ش که برابر با 11 محرّم 1399ق. که به مناسبت راهپیمایى مردم در تاسوعا و عاشورا، فرمودند: «و نیز براى افسران جوان پیام فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از یوغ مستشاران نظامى نجات داده و با آغوش باز پذیرایى مىنماییم. افسران محترم جوان، از مقابله خصمانه با برادران و خواهران خود جداً احتراز کنند و با آنان در صف واحد که خواست اسلام است درآیند. از ملت محترم تقاضا مىکنم از سربازان و افسرانى که به آنان پیوستند یا مىپیوندند، به بهترین وجه- با حفظ جهات امنیتى- نگهدارى و کمک نمایند.» صحیفه امام، ج 5، ص 221
3. محمدتقى روحانى مقدم، فرزند غلامرضا، در سال 1299 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. وی گوینده رادیو بود و سالها در این سمت در جهت تحکیم رژیم پهلوى کوشش کرد. وى در زمان اعتصابات از طرف مبارزان مورد تهدید قرار گرفت و یکى از شعارهاى مردم «مرگ بر روحانى» بود. وى در تاریخ 12 /9 /57 توسط ساواک به خاطر کوشش در بىاعتبار کردن اعتصابات مورد تقدیر و تشکر قرار گرفت و هدیهاى از سوى ساواک به وی داده شد. صداى نامبرده که اعلامیههاى فرماندارى نظامى را مىخواند مورد تنفر مردم بود. وى در تاریخ 8 /12 /57 از سازمان صدا و سیما اخراج و تصفیه شده است و بعد توسط گروههاى خودسر ناشناس به قتل رسید.
4. ساواک مشهد متن این مکالمه را طی نامه شماره 21414/ ﻫ 1- 22 /9 /57 برای اداره کل سوم ارسال نموده است. بخش ضمائم
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 591