تاریخ سند: 8 اسفند 1350
متن سند:
روز 13 /10 /50 در جلسه حوزه کارمندان
حزب ایران نوین انتقاداتی از اقدامات دولت به
شرح زیر انجام گرفته است :
1ـ «دستگاه دولتی یک دستگاه ناراضی تراشی
گردیده، مثل اینکه مصادر دولتی موظف
هستند به هر طریق مردم را ناراضی کنند.
برای اینکه این نارضائیها به حساب حزب
گذاشته شود [نشود] حزب بایستی مستقیما با
مردم تماس بگیرد و به احتیاجات آنان واقف
گردد.
»
2ـ «وزیر تعاون و امور روستاها مثل اینکه
خیلی بچگانه و ناپخته حرف می زند و کارهای
نکرده را به حساب کارهای انجام شده
می گذارد.
گزارشات او از قبیل اصلاحات ارضی پایان یافته و محصول شرکتهای تعاونی افزایش
یافته است، دروغ محض است.
شرکتهای زراعی دهات نتوانسته اند به هدف خود برسند و اکثر
زارعین ناراضی و ناراحت می باشند.
»
3ـ «نخست وزیر خودش در کارها تبعیض قائل می شود و نمی گذارد انقلاب اداری انجام شود.
رفیق بازی او موجب خرابی کار است، نصیر عصار اینهمه در اوقاف دزدی کرد و همه مردم
فهمیدند، لکن او را با شغل بالاتری از اوقاف برداشتند، چرا؟ برای اینکه رفیق نخست وزیر است.
»
4ـ «خانم فرخ رو پارسای1 نالایق ترین زنان فرهنگی می باشد.
نمی دانم آقای هویدا از این زن
چه دیده است که او را رها نمی کند؟ شاید دولت قصدش این است که فرهنگ کشور را بیشتر از
این خراب کند و رسوا سازد، کارهای فرهنگ فلج، معلم بیش از پیش دلسرد و به اساس تعلیم و
تربیت لطمه وارد شده و روی هم رفته خرابی آموزش و پرورش به حدی است که موجب
آبروریزی فرهنگ کشور گردیده است.
ملاحظات : چنانچه مسئولین و اعضای
حوزه های حزب ایران نوین در برابر این
انتقادات شمه ای از کارهای مثبت انجام شده
دولت هم اظهاراتی بنمایند نتایج بهتری در
برخواهد داشت.
احتراما در اجرای اوامر در صورت تصویب متن تهیه شده فوق
جهت اطلاع آقای نخست وزیر ارسال گردد.
ریاحی 20 /10 /50
پرنیانفر 20 /10 /50
اقدام گردد 20 /10
توضیحات سند:
1ـ فرخ رو پارسای فرزند فرخ دین، در سال 1301 ش در تهران یا قم به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی
ادامه داد.
سمتهایی از جمله : دبیر دبیرستانهای تهران، نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و
پرورش را عهده دار بود.
در سند زندگی نامه وی چنین آمده است :
«نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و
کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی می باشد.
مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار
شیرین سخن است.
گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیه های وابسته به رضا معرفت،
مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است : «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان
رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی می شود که سر و صدای موضوع بلند نشود.
لیکن در بخش دو فرهنگی،
کلیه کارمندان از جریان باخبر شده اند و معرفت گفته های وی را تائید نموده است.
» طبق گزارش دیگری از ساواک
مشارالیه متهم به بهائیگری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش و اوج گیری مخالفت با وی سعی
داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است : راننده وی اظهار داشته وقتی خانم
پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران
گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده وی با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده
و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک
گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارشهای بعدی مدرک تحصیلی نامبرده
فوق و وضعیت روحی و رفتاری اش را مورد بررسی و تائید قرار داده است.
ضمنا جامعه زنان ایرانی در نامه ای به فرح،
خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در
وزارت فرهنگ، مروج فساد و بی دینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصا مدارس
دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار می داد.
در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه،
چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که
نخستین مجله اختصاصی زنان را نشر داد، پارسا نماینده دوره 21 مجلس شورای ملی بود و پس از آنکه مدتی معاون
پارلمانی وزارت آموزش و پرورش بود.
از 2 /8 /47 به جای آقای هدایتی، وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این
پست بود.
او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
او در کارهای زیر مشارکت داشته و سازمانها و مؤسسات و جمعیت های متعددی را بنیان نهاد : ایجاد و تأسیس انجمن
بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران، رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیئت
مدیره شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو شورای ورزشی بانوان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیتهای زنان.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 251