صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تشکیل جلسه کمیته معلمین وابسته به جبهه ملی

تاریخ سند: 10 تیر 1341


موضوع : تشکیل جلسه کمیته معلمین وابسته به جبهه ملی


متن سند:

شماره : 4492 / س ت در ساعت 1800 روز جمعه 7 /4 /41 کمیته معلمین وابسته به جبهه ملی در منزل آقای سعید کلانتری واقع در خیابان امیرآباد بالا خیابان شیراز ـ کوی جم پلاک شماره 9 تشکیل شد و افراد حاضر در این جلسه عبارت بودند از : احمد کاشانی آموزگار دبستان نوردانش بینش 10ـ طالبی گوینده جلسه دانشجوی سال سوم معقول و منقول و آموزگار دبستان نور دانش بینش 10ـ قاسم نائبی مسئول کمیته و آموزگار دبستان رازی ...
7ـ منصور صاف عقیده آموزگار دبستان رازی ـ یوسف کلانتری مسئول حوزه روزهای سه شنبه و آموزگار دبستان شبلی نازی آباد.
قبل از رسمیت جلسه اخبار شماره 22 جبهه ملی توسط قاسم نائبی توزیع گردید و نیز حق عضویت از طرف مشارالیه وصول شد سپس آقای منصور صاف عقیده به عنوان ناظم جلسه تعیین گردید و آقای یوسف کلانتری اخبار ایران و جهان را به این شرح حال بیان نمود.
آقایان مطلع هستند که در موقع وصول حقوق یک روز از حقوق معلمین را به عنوان ساختمان مدرسه به نام فرهنگیان کسر نموده اند ولی من با وجود اصراری که آقای کفایتی مدیر دبستان نموده اند از پرداخت حقوق خودداری کردم و آقای کفایتی مرا با خودش نزد میکائیلی معاون فرهنگ برد و ایشان هر چه گفتند من حاضر نشدم و گفتم در این مملکت من به خودم اطمینان ندارم تا چه رسد به این که حقوق خود را برای مدرسه به دیگران بدهم اصولاً پولی که به عنوان یک روز حقوق معلمین به حساب آقای درخشش ریخته شد کجا رفت؟ آقای میکائیلی بیان داشتند که قرار است برای معلمین بیمارستان و ...
تشکیل دهند ولی من گفتم تا چه وقت؟ آقای قاسم نائبی گفت ببینید با این که آقای کفایتی در جلسات ما شرکت می کنند و از خودمان می باشند آقای کلانتری را با خود به فرهنگ بردند پس چگونه ما به ایشان مطمئن نباشیم خود را در مدرسه مان از دادن یک روز حقوق سرپیچی کردیم افراد حاضر در جلسه هیچکدام یک روز حقوق را نپرداختند و آقای کلانتری گفت من هنوز حقوق خود را نگرفتم و اگر پافشاری نکند بر علیه شان اعلام جرم می کنم زیرا کسر حقوق قانونی نیست.
آقای کلانتری در دنباله بحث اخبار گفت در این هفته می دانیم که بانک کارگشایی دچار حریق شد و مقدار زیادی...
.
رسیده است مسلما در این بانک فرشهای گران قیمت دزدی شده بود و برای ...
انبار فرش را آقای ...
برای خاموش کردن آن از انگلستان و امریکا کمک خواستند آقای امینی دفعه اول که برای دیدن آنجا رفت گفت پنجره ها را باز کنید و در دفعه دوم بیان داشت که پنجره ها را ببندید که اکسیژن به آتش می رسد.
موضوع دیگر این که پس از گذشتن چند ماه از سال تازه دولت آقای امینی بودجه کشور را تنظیم نموده و آن هم با /200 میلیون تومان کسری و امسال هیچ کدام از ادارات توضیحات و مزایا ندارند معلمین که از سال /39 رتبه نگرفته اند امسال هم محروم شدند.
نامبرده سپس درباره الجزایر گفت باید کشت و کشتار فرانسویان و ارتش سری دیدیم که بالاخره خود الجزایری ها موفق شده و فرمانده ارتش سری فرار کرد و دستور آتش بس داده است و افراد ارتش سری اسلحه ها را به زمین گذاشته اند.
این روزها دوباره چین کمونیست به سوی کسری و مانند الجزایر چهره ملی تیراندازی نموده و خود را آماده پیکار نموده است اصولاً طبق گفتارهای آقای طالبی چین کمونیست که دارای جمعیت خارج از حد می باشد مایل است که با یک یورش خانمان سوز و یا یک جنگ پیش آید تا کمی از جمعیت آن تقلیل یابد و می بینیم که امریکا هم به عنوان پشتیبانی از چین ملی خود را آماده کرده است و بایستی منتظر عواقب آن بود ناطق در پایان گفت این هفته من زیاد مطالعه کردم و این بود که اخبار را به طور مختصر بیان داشتیم.
سپس آقای طالبی گفت آقایان هرگونه خبری دارند بفرمایند.
آقای قاسم نائبی گفت که در این هفته در روزنامه کیهان خبری بود مبنی بر این که دولت ایران از ناوگان هفتم آمریکا که مصونیت دارد دعوت نموده تا به آبادان آمده و مسابقه هایی با نیروی دریایی شاهنشاهی بدهد و باید منتظر بود که امریکاییان چه فجایعی در آبادان به بار خواهند آورد.
موضوع دیگری که کیهان نوشته بود این است که گویا دولت هندوستان می خواست که تعداد موتور جت از دولت شوروی بگیرد ولی دولت امریکا اعتراض نمود و گفت من مایلم به شما بفروشم اما نهرو نخست وزیر هندوستان بیان داشت ما هیچ وقت حاضر نیستیم که دولت آمریکا در کارهای داخلی مملکت ما دخالت نماید.
اگر سخنان ایشان را با سخنان مصادر امور درنظر بگیریم پی به بیچارگی خود خواهیم برد و تازه در هندوستان تمام قسمتهای هواپیما ساخته می شود و موتور آن را از خارجه وارد می سازند.
آن گاه یکی از حاضرین بیان داشت که در این هفته از طرف دکتر بقایی اعلامیه ای صادر شده و در آن سخت به جبهه ملی و حتی مستقیما به آقای شاپور بختیار و کشاورز صدر حمله و نوشته شده که چرا جبهه ملی در این خصوص اعلامیه نمی دهند و جواب نمی گوید؟ آقای طالبی بیان داشت آیا شما در جریان دعواهای بقائی در دانشگاه بودید؟ در آن روز هیچ چیز نمی توانست جلوی دانشجویان را بگیرد و از ...
کردن آقای ...
بقایی جلوگیری کند پس معلوم می شود که بقائی تکیه گاهی در میان دانشجویان ندارد آقای بقائی در دادگاه تنها به آقای بختیار و کشاورز صدر حمله نکرده بود آن هم این دفعه حمله نموده و اگر جبهه ملی بخواهد به گفتار ایشان پاسخ دهد از این که بقائی شخصی فرصت طلب و بهانه جو می باشد در این صورت او هم پاسخ می گوید و جبهه ملی چون اول جوابگویی نموده پس باید باز هم پاسخگویی کند بدین ترتیب ادامه خواهد داشت و ما از کار اصلی و اساسی خود باز می مانیم اصولاً چه کسی به گفتار بقائی ترتیب اثر می دهد؟ اعلامیه صادر می کند و از مردم دعوت می نماید که در جلساتش شرکت کنند و با این که آزاد است بروید و ببینید چه کسانی به آنجا می روند و چقدر جمعیت دارد.
او اعلامیه صادر می کند و از مردم می خواهد که در روز 20 تیر در تظاهرات شرکت نکنند آیا کسی گوش به حرف او می دهد؟ یکی از افراد گفت با توجه به این که جبهه ملی بعد از واقعه اول بهمن دست بر روی دست گذاشته و نه در روز 12 اردیبهشت و نه در روز 29 خرداد فعلی انجام نداده آیا در روز 30 تیر چه برنامه ای دارد؟ آقای طالبی گفت اولاً در روز 12 اردیبهشت قرار نبود تظاهراتی صورت گیرد و این که می گویند جبهه ملی اعلامیه داده است اول اعلامیه داده بود بعد جمع نمود و منتهی گویا یکی به دست رفقای ما افتاد و در مورد دوم 29 خرداد هم دیدید که به چه نحوی دانشگاه را بستند و آن وقت می گوید دانشجویان چکار می کردند.
آخر ما تا کی می توانیم دانشگاه را سنگر خود قرار دهیم و دانشجویان را سپر بلا سازیم جز این بود که دوباره عده ای از ما را می گرفتند و از تحصیل محروم می ساختند و مانند اول بهمن که هنوز هم عده ای از ما در زندان هستند و تشکیلات ما پاشیده شد با زندانی شدن دکتر حجازی می بینید که سازمان جوانان ما که در ابتدا تنها با چهار نفر که عبارت بودند از آقایان مهرداد ارفع زاده1 و احمد سلامتیان و دو دانش آموز و این همه پیشرفت کرده بود دچار رکود شد و در دارالفنون که بزرگترین تکیه گاه ما در مدارس بود سازمان جوانان افراد وابسته به آن از هم جدا شدند و یا با زندانی بودن دکتر محمدعلی خنجی دیگر چه کسی توانست نشریه تعلیماتی بنویسد.
در این بین یکی از افراد گفت چون صحبت از اول بهمن به میان آمد می خواهم بپرسم اصولاً آیا سبب تظاهرات روز اول بهمن روشن شده است؟ آقای طالبی گفت روشن شدن ندارد چون یک عده از دانش آموزان وابسته به سازمان جوانان دبیرستان دارالفنون را اخراج نموده بودند جبهه ملی و دانشگاه تصمیم گرفت که به کمک آنها اقدام نماید و مجددا شخص مزبور گفت فکر نمی کنم این طور باشد زیرا در جلسه دانشجویان دانشکده حقوق گوینده جلسه می گفت آقای دکتر سنجابی گفتند من به دانشجویان نگفته بودم که به خارج دانشگاه بروند و آقای دکتر مسعود حجازی گفتند که من دستور تظاهرات را داده بودم ولی نه به این شدت تازه چند روز پیش که در منزل آقای مهندس زیرک زاده بودم یکی از دانشجویان پلی تکنیک درباره علت واقعه اول بهمن از ایشان سوال کردند ایشان در جواب گفتند وقایعی از قبیل واقعه اول بهمن را دشمنان ما و سازمان امنیت می خواهد جلوه دهد و مرتب در این خصوص صحبت می شود اصولاً در مورد اول بهمن جریاناتی هست که ما فعلاً نمی توانیم آنها را افشا سازیم زیرا هنوز عده ای از دوستان ما در زندان هستند و به ضرر آنها تمام خواهد شد.
پس آقای طالبی توجه فرمودید که اول بهمن به خاطر اخراج چند دانش آموز بوده.
آقای طالبی در این خصوص بی اندازه ناراحت شد و ناسزای زیادی به آقای زیرک زاده و گوینده جلسه دانشجویان حقوق گفت و بیان داشت که اصولاً در صلاحیت آقای زیرک زاده نیست که چنین مطالبی را بگویند و تازه اگر هم این طور بود برای کسانی که هنوز تازه به جبهه ملی قدم گذاشته اند گفتنش اشتباه است.
حرف هایی که در اینجا می زنم در جلسات دیگر نمی زنم من تشخیص این را می دهم که برای هر کس هر حرفی را نباید زد و ایشان که یکی از افراد مؤثر جبهه ملی هستند چگونه این حرف را که پایه و اساسی هم ندارد می زنند؟ اصولاً این اشتباه است که آقایان هر کاری دلشان می خواهد بکنند...
تقصیر را به گردن دیگران بیندازند و نتیجه گفتار ایشان این است که ما در واقعه اول بهمن گناهی نداشتیم بلکه گناه به گردن آقایان دکتر شاپور بختیار و دکتر محمدعلی خنجی و دکتر مسعود حجازی بوده است.
این اشتباه محض است برنامه روز اول بهمن صحیحا و دقیقا از طرف کمیته مرکزی جبهه ملی تنظیم شده بود و قرار بود که عده ای از دانشجویان به میدان های تهران رفته و مدارس را یکی پس از دیگری تعطیل کنند آن گاه به سوی دارالفنون رفته و آنجا را تعطیل نمایند مثلاً دانشجویان دانشکده حقوق مأمور...
نمودن مدارس و...
در آن گاه بقیه دانشجویان که به دانشگاه می رفتند جلوی دانشکده حقوق جمع شوند و از آنجا به صورت دمونستراسیون به طرف دبیرستان دارالفنون حرکت کنند و این برنامه ای بود که تنظیم شده بود و سازمان امنیت توانسته بود تا آخرین دقایق از آن اطلاعی حاصل نماید و در روز تظاهرات وقتی شاه و امینی از جریان اطلاع حاصل کردند دستور دادند که جلوی دانشجویان را بگیرند و به هیچ وجه اجازه ندادند که داخل خیابان شوند در نتیجه با آمدن سپهبد ...
دستور حمله به دانشجویان داده شد و آنها را با سنگ و باطوم زدند و دانشجویان مجبور به عکس العمل شدند از واقعه اول بهمن شاه به شدت برآشفت که چرا سازمان امنیت با این عرض و طولش و با این حقوق گزافش نتوانسته از برنامه جبهه ملی اطلاع حاصل نماید و حتی قرار بوده که سرهنگ مولوی را بردارند و بالاخره او را توبیخ نمودند ولی در روز 29 خرداد سازمان امنیت خوب پیش دستی کرد و دانشگاه را بست ولی در روز 30 تیر به هر نحوی باشد جبهه ملی اقداماتی خواهد کرد زیرا اهمیت این روز به طریق اولی بیشتر از بقیه روزها است این روز علاوه بر جنبه تقدسش جنبه قانونی دارد و به توشیح شاه رسیده و روز ملی نامیده شده است و اگر تظاهری صورت نگیرد اولین ایراد را من وارد خواهم ساخت ولی جدا من از بیانات آقای مهندس احمد زیرک زاده بسیار ناراحت شدم چندی پیش در حوزه شرکت نفت یکی می گفت من سند در دست دارم که شاپور بختیار با سپهبد بختیار تبانی نموده و می خواستند او را نخست وزیر سازند من گفتم رفیق بهتر است شما آن سند را ارائه بدهید و یا عکس سند را به ما نشان بدهید آن وقت بی شرف باشم من با تمام اعضا حوزه هایی که می روم بر علیه جبهه ملی قیام نکنم ولی تنها حرف و ادعا صحیح نیست؟ این سپهبد بختیار بود که می خواست خود را به جبهه ملی نزدیک کند تا نخست وزیر شود و حتی گفته بود من نخست وزیر بشوم به شما آزادی خواهم داد روزنامه ها می توانند حقایق را بنویسند و اگر شاه ادعایی داشت می تواند در دادگاه شکایت نموده و از آنها اعتراض نماید و خود سپهبد بختیار برای جلب نظر جبهه ملی در روز ختم شمشیری که خودش او را تبعید نموده و شکنجه داده بود شرکت کرد ولی جبهه ملی زیربار وعده های دروغین او نرفت.
در پایان جلسه آقای طالبی گفت امروز ما زیاد به اخبار نپرداختیم ولی خوب شد که یک موضوع که قابل اهمیت فراوان بود برای به ما روشن شد زیرا اگر این مطلب در جلسه گفته می شد و اعضا جدید بودند همگی می ترسیدند و فرار را بر قرار ترجیح می دادند.
پس از صحبت های آقای طالبی جلسه پایان یافت و جلسه آینده به روز پنجشنبه آینده موکول گردید.
نظریه: فعلاً کوچکترین اقدام باعث شناسایی مأمور نفوذی خواهد گردید.

توضیحات سند:

1ـ مهرداد ارفع زاده رودسری فرزند میر علی اکبر در سال 1317 در رودسر به دنیا آمد.
تحصیلاتش را تا لیسانس حقوق ادامه داد و در شهرستان رودسر دفتر وکالت باز کرد.
در سال 1341 به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب شد و یکی از امضاکنندگان اعتراضیه به دادستان وقت نسبت به بازداشت عده ای از اساتید و دانشجویان جبهه ملی بود.
طی سال های 1339 تا 1342 چندین بار توسط ساواک دستگیر و هر بار با قرار التزام آزاد گردید.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.

منبع:

کتاب شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 199




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.