تاریخ سند: 18 خرداد 1342
موضوع : دعوت اجتماع در مسجد
متن سند:
شماره : 1520 تاریخ: 18 /3 /42
موضوع : دعوت اجتماع در مسجد
طبق اطلاع واصله از اهواز مقارن ظهر روز 17 ماه جارى از طلاب و طبقات مختلف از طرف آخوندها و طلاب دعوت شده بوده که در مسجد جامع اجتماع نمایند که در اثر اقدامات رؤساى شهربانى و ساواک و آقاى استاندار1 در این اجتماع جلوگیرى شده است و چند نفر از اشخاص بیطرف بایتاله سید على بهبهانى2 که قرار بوده بمنبر برود ابلاغ شده که از رفتن بمنبر خوددارى نماید گرچه فرزند نامبرده حاضر بتمکین نبوده بالاخره او را قانع نموده و مسجد را قفل نمودهاند و مدعوین موقع مراجعه بمسجد چون درب مسجد قفل بوده متفرق شده و رفتهاند گفته میشود تحریکاتى بمنظور بستن مغازهها و بازار در پیش است.
گیرندگان. وزارت کشور. ساواک
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانى شود. شهابى
توضیحات سند:
علوم دینى را از پدر بزرگوار و عم گرامى خود میرزا اسداللّه در مدرسه طالبیه تبریز آموخت و در سال 1347 هجرى قمرى در هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش توسط رضاخان به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و رى به تبریز مراجعه نمود. در سال 1359 قمرى به-حوزه علمیه قم مشرف و مشغول تحصیل علوم مذهبى گردید. در دوران تحصیل از محضر مراجع عظام چون آیتاللّه حجت، آیتاللّه صدر و آیتاللّه بروجردى و امام خمینى (ره) کسب علم نمود. وى در سال 1369 قمرى، از قم راهى حوزه علمیه نجف شد و در آنجا نیز از محضر علماء بزرگى چون آیتاللّه حکیم، عبدالحسین رشتى، میرزا باقر زنجانى و بجنوردى و علامه محمد حسین کاشف الغطاء کسب فیض کرد. در سال 1372 قمرى به ایران بازگشت و در تبریز اقامت گزید. در تبریز نماینده تامالاختیار امام بود و از این جهت مسئوولیتى سنگین بر عهده داشت.آیتاللّه قاضى از هنگامیکه مبارزه با حکومت پهلوى را بر خود فرض نمود هیچگاه در این مورد کوتاهى نکرد. به ویژه بعد از سال 1341 ش همزمان با-اوجگیرى مبارزات مردم مسلمان وى نیز فعالتر از گذشته به مبارزات علیه رژیم پرداخت، به همین دلیل در زندان قزل قلعه محبوس و سپس در شهرهاى کرمان و زنجان تبعید شد و پس از اتمام دوره تبعید در تبریز اقامت نمود و به مبارزات خویش ادامه داد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى-نیز در مقام نمایندگى امام و امام جمعه تبریز خدمت مىکرد. تا سرانجام در تاریخ دهم آبان 1358 به دست فردى از گروهک فرقان چهره در خون کشیده، شهید شد.
1ـ استاندار وقت خوزستان سرتیپ صفارى بود.
2ـ آیتاللّه سید على بهبهانى در سال 1303 قمرى در تهران متولد شد. پدرش آقا سید محمد از نوادگان سید عبداللّه بلدرى بحرینى و از علماى آن دیار بود.سید على بهبهانى تا هجده سالگى در بهبهان از محضر عالمان آنجا از جمله آیات میرزا محمد حسن، شیخ عبدالرسول، ناظم الشریعه و دیگر نامداران آن شهر، دروس حوزوى و علوم مذهبى را فرا گرفت. پس از مهاجرت به نجف اشرف و تلاش مستمر علمى، در بیست و پنج سالگى به اجتهاد رسید. در این زمان به زادگاهش بازگشت، امّا پس از یکسال بار دیگر به نجف اشرف رفت و در سال 1330 قمرى به دیار خویش مراجعت کرد و بر کرسى تدریس و تبلیغ، تکیه زد. در سال 1339 قمرى دعوت مردم رامهرمز را پذیرفت و بیش از سى سال در آنجا رحل اقامت افکند. در سال 1362 قمرى به درخواست آیتاللّه آقا حسین قمى در کربلا سکونت نمود و روحانیون و طلاب علوم و فرهنگ اسلامى، در دروس خارج (دوره عالى) فقه و اصول از او استفاده بسیارى بردند.
آیتاللّه سید على بهبهانى در سال 1365 قمرى با مراجعت به ایران، در رامهرمز مقیم شد. وى علاوه بر فعالیتهاى فرهنگى حضور در صحنههاى سیاسى را فراموش نکرد و در موقع لازم، مواضع و نظرهاى عالمانه خویش را بیان مىکرد و از مسایل سیاسى جهان اسلام غافل نبود. بیانیه سیاسى او درباره جنگ شش روزه صهیونیستها بر ضد مردم مسلمان از جمله اقدامات اوست.
آیتاللّه میر سید على موسوى بهبهانى رامهرمزى، مرجع تقلید مردمان جنوب کشور، به دلیل ناراحتى جسمى و به توصیه پزشکان، در سال 1370 قمرى ملزم به اقامت در اهواز گردید و سرانجام در 92 سالگى (1354 شمسى) به رحمت ایزدى پیوست. و در مدرسه دارالعلم اهواز به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 3 صفحه 67